شهید سکینه سندگل و شهید ثنا پردل بهمناسبت روز جهانی پیشگیری از افراطگرایی خشونت آمیز منجر به تروریسم به زندگینامه شهیدان سکینه سندگل و ثنا پردل نوزاد دوماههاش از شهدای حادثه تروریستی تاسوعای حسینی چابهار در سال 1389 میپردازیم. گفتنی است، این مادر و دختر در حادثه انفجار انتحاری توسط عوامل گروهک جندالشیطان در میان جمعیت عزاداران سید و سالار شهدا در ۲۴آذر۱۳۸۹ مظلومانه به شهادت رسیدند. مصاحبه با همسر شهید سکینه سند گل آن روز طبق رسم هر سال من و همسرم به همراه ۲دخترمان که یکی ۴ساله و دیگری
داغی که منافقین بر دل ما گذاشتند هیچوقت از بین نرفت تعدادی از دستاندرکاران کنگره 18000 شهید استان خراسان رضوی بههمراه نمایندگان بنیاد هابیلیان به دیدار خانوادۀ شهید حسن بیناباجی از شهدای ترور مشهد رفتند. در این دیدار، آقای هاشمینژاد فقدان مادر شهید بیناباجی را که اخیراً بهتازگی به رحمت خدا رفته بودند، تسلیت گفت و با اشاره به عکس وی در کنار فرزند شهیدش خاطرنشان کرد که جایگاه والدین شهدا در پیشگاه خداوند کمتر از خود شهدا نیست. آقای هاشمینژاد به موضوع محاکمۀ منافقین در کشور پس از گذشت 4دهه اشاره کرد و گفت: آمریکا پس از سقوط برجهای
پسرم آرزوهای زیادی داشت گروهک تروریستی جیشالظلم در تاریخ 22شهریور1403 سه تن از نیروهای انتظامی را در نزدیکی هنگ مرزی میرجاوه در استان سیستانوبلوچستان بهشهادت رساند. یکی از این شهدا جوانی 23ساله بهنام امیر ابراهیمزاده سرباز وظیفه نیروی انتظامی بود. برای دیدار با خانوادۀ شهید ابراهیمزاده بهسمت تربت حیدریه حرکت کردیم. منزل شهید در روستایی در 40 کیلومتری تربت حیدریه بود. پیدا کردن منزل شهید دشوار نبود. خانوادهای که یک ماه پیش فرزندشان بهشهادت رسیده را تمام اهالی روستا میشناسند. در حیاط باز بود و پدر،
در خواستگاریها میگفت، منزل من بهشت رضاست تعدادی از دستاندرکاران کنگره 18000 شهید ترور استان خراسان رضوی بههمراه آقای سیدمحمدجواد هاشمینژاد به دیدار برادر شهید ناصرعلی احمدی از شهدای ترور مشهد رفتند. در این دیدار که در ادامۀ دیدار دستاندرکاران کنگره 18000 شهید ترور استان با خانوادۀ شهدای ترور در مشهد است، آقای هاشمینژاد ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ شهید احمدی بار دیگر درگذشت والده و برادر کوچکتر آقای احمدی را تسلیت گفت و به بیان جایگاه شهدا و والدین آنها در پیشگاه خداوند پرداخت. آقای احمدی ضمن تقدیر و تشکر از هماهنگی
تا رسیدم به کرمان هزار بار مُردم و زنده شدم بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در راستای رسالت خود برای زندهنگهداشتن یاد و خاطره شهدای ترور، با خانواده نظری دیدار کرد که 3 عزیز خود را در حادثه تروریستی 13دی1402 در گلزار شهدای کرمان از دست داده است. در این دیدار آقای نظری پدر شهیدان فائزه و فاطمه نظری و همسر شهید نجمه کدخدا همت آبادی بههمراه مادرخانمش حضور داشتند که آقای سیدمحمدجواد هاشمینژاد در ابتدا به اقدامات بنیاد هابیلیان در جهت مبارزه با تروریسم و افشاگری جنایات گروهکهای تروریستی اشاره نمود و از پدر شهیدش گفت.
آرزویم این است که پدر به خوابم بیاید/ همسرم را شهید کردند اما هوشیارتر شدیم دو انفجار تروریستی انتحاری عصر چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲ در مسیر گلزار شهدای کرمان رخ داد که منجر به شهادت ۹۵ نفر از هموطنان شد. ۲۸۴ نفر دیگر هم زخمی شدند. هشت ماهی از آن واقعه میگذرد و پرونده این جنایت هولناک همچنان باز است و پیگیریهای حقوقی آن در جریان. گفتگو با خانواده یکی از شهدای این حادثه، صحبتهای همسر و فرزندان شهید. از پیگیریهای حقوقی پرونده گرفته تا اظهارات فرزندی که میگوید تنها آرزویم این است که یک بار دیگر پدرم به خوابم بیاید.
روایتی از نحوه شهادت کودک چهارساله در اهواز پدر و مادر «محمد طاها اقدامی» خردسالترین شهید حادثه تروریسی اهواز ضمن بیان خاطراتی از فرزندشان گفتند که او چند هفته قبل از شهادتش به مادرش گفته بود «من بمیرم؛ ببینم مزهاش چجوریه» و به خواهرش هم گفته بود «اگه من بمیرم، یعنی از بستنی شیرینتره.» به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان به نقل از ایرنا، محمد طاها اقدامی اهل روستای ازان شهر میمه از توابع استان اصفهان؛ کودک چهار سالهای بود که ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۷ در حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز به شهادت رسید. این حمله حدود ۹ صبح حوالی
منافقین با ضرب گلوله حاج رضا شمقدری را متوقف کردند یک هفته بعداز شهادت حاجرضا شمقدری در واقعه ترور خیابان تهران در رادیو بغداد اعلام شد؛ «یکی از عوامل شکنجهگر ساواک خمینی به دست نیروهای قهرمان منافق مجازات شد.» هرکسی حاجرضا را میشناخت، از بستگانش تا دوست و آشنا و کسبه و همسایههایش در خیابان تهران میدانستند او دستش به خیر است و حرفش، حجت. محلیها او را قبول داشتند و هربار مسئلهای یا مشکلی داشتند درِ خانه حاجرضا برای حضورشان و گفتن درددلهایشان همیشه باز بود. او باوجود اعتقاد به انجام صلهرحم و
نماینده بنیاد هابیلیان با خانواده شهید پیری دیدار کرد به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان زاهدان به همراه نماینده بنیاد هابیلیان با خانواده معظم شهید حسینعلی پیری دیدار کردند. در این دیدار ضمن گرامیداشت یاد این شهید بزرگوار بر مقام والای شهید و خانواده شهدا تاکید شد. همچنین نماینده بنیاد هابیلیان در این دیدار به رویکردهای این بنیاد و اقدامات آن در مواجه با حوادث تروریستی و شهدای معظم ترور اشاره داشت. شهید حسینعلی پیری، رئیس پلیس آگاهی شهرستان خاش توسط گروهک تروریستی جیش الظلم جمعه 2 شهریور در
شهادت برازندۀ ایشان بود حملۀ تروریستی کرمان در ساعتی از یک روز کاری صورت گرفت که عمدتاً مردان در محل کار بودند و مادران و فرزندان به اتفاق یکدیگر در مراسم سالگرد حاج قاسم شرکت کرده بودند. در این روز اما مردی بود که از شدت علاقه به حاج قاسم در روز 13دی هم صبح و هم عصر به زیارت رفت. گویی بهدنبال گمشدهای بود و با یک بار رفتن دلش راضی نمیشد. سیدمیثم حسینی، مردی که در طول حیاتش خیریهای تشکیل داده بود و به نیازمندان خصوصاً دانشآموزان نیازمند رسیدگی میکرد؛ چراکه آقای حسینی، فرهنگی بود و دغدغۀ دانشآموزان را داشت. پس
روایتی از دیدار با خانواده شهدای حادثه تروریستی کرمان؛ خداوند به شما مباهات میکند حمله تروریستی علیه مردم بیگناه در مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، دهها خانواده را داغدار کرد که از بین آنها نام خانواده سلطانینژاد بهواسطه تعدد قربانیان از یک خانواده بیشتر از دیگران شنیده شد؛ هشت نفر از اعضای این خانواده بهشهادت رسیدند و یک نفر مجروح شد. در فیلمهایی که از بستگان این خانواده منتشر شد، پدری جلب توجه میکرد که او هم تمامِ حاصل زندگی مشترکش شامل همسر و دو فرزندش را از دست داده بود؛ نامش مصیب بود؛ مصیب سلطانینژاد که همسرش سمیه
جلوی چشمم نفسهای آخرش رو زد آدمی حب نفس دارد. ذاتاً بهدنبال فرار از هرگونه خطر و آسیب است؛ اما زمانی که در نقش پدر یا مادر قرار میگیرد دیگر خودش را نمیبیند و حاضر است بلاگردان فرزندان خود باشد. تا در یکی از این دو نقش نباشی، این موضوع را درک نمیکنی. مادری که در یک حملۀ انتحاری ترکش خورده ولی با وجود خونریزی فراوان حتی متوجه آسیبدیدگیاش نمیشود و تنها درصدد نجات فرزندش بر میآید. مادری که دست دو پسرش را گرفته بود و با پای پیاده به زیارت مزار حاج قاسم رفته بود؛ ولی تروریسم، امیرحسین 6سالهاش را از او گرفت و علاوه بر
روایت خانواده هشت شهید از حادثه تروریستی در گلزار شهدای کرمان «حسین سلطانینژاد» در یکروز، هم همسر شهید شد و هم پدر شهید؛ هم برادر شهید شد و هم دایی شهید. مردم کرمان ارتباطی ویژه با شهید حاج قاسم سلیمانی دارند؛ ارتباطی خاص و قلبی که در یک سفر به این دیار میشود به آن پی برد. ارتباطی دوطرفه؛ چراکه حاج قاسم هم علیرغم اینکه میتوانست جای قبرش را در هر نقطهای از ایران یا عراق و سوریه انتخاب کند؛ ولی کرمان را بر میگزیند، گلزار شهدای کرمان. در فیلمهایی که پس از انفجار تروریستی در مراسم چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی از
روزهای اول اشک میریختم ولی حالا از درون میسوزم در چهارمین سالگرد ترور شهید حاج قاسم سلیمانی دو انفجار تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان رخ داد که باعث شهید و جانبازشدن تعدادی از هموطنانمان شد. عمدۀ شهدای این حملۀ تروریستی با هم نسبتهای فامیلی داشتند؛ یعنی خانوادگی به مزار حاج قاسم رفته بودند. یکی از آنها خانواده رحمتآبادینسب است؛ زینب رحمتآبادینسب به همراه مادرش معصومه بدرآبادی و پسرخالهاش محمدطاها قدیریفرد. در سفر به کرمان بههمراه دبیرکل بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) برای ابراز همدردی و عرض تسلیت به
رقیه شب تا صبح درد میکشد در انفجار 13دی1402 در چهارمین سالگرد شهادت حاج قاسم، مادری 42ساله به نام طاهره درستکار بهشهادت رسید و دختر 6سالهاش بهشدت مجروح شد. در سفر به دیار کرمان به همراه دبیرکل بنیاد هابیلیان پس از هماهنگی با خانواده این شهید بزرگوار، به منزل شهید رفتیم. متأسفانه پس از هماهنگی دیدار، برای همسر شهید محمد آقای درستکار کاری پیش آمد و توفیق دیدار ایشان از ما سلب شد؛ ولی در خدمت فرزندان و برادر شهید بودیم. بسیار گرم و صمیمانه احوالپرسی کردند و ما را به اتاقی که رقیه در آن قرار داشت راهنمایی کردند