زندگی و مبارزات شهید ابوالفضل پیرزاده(18)

Zendegimobarezate Pirzade

يادداشت حجت الاسلام سيد حسن عاملي :

امام جمعه محترم اردبيل و نماينده ولي فقيه در استان :

" آن روزي كه غرب در چالشي نفس گير ، درصدد حفظ نظام شاهنشاهي به عنوان نهاد فرهنگ غرب در ايران بود ، باور نمي كرد كه اين انقلاب بعد از سقوط شاه ، خود انديشه ي غرب را به چالش خواهد كشاند و با استخدام ابزار و تكنولوژي جديد ارتباطاتي با ارائه ي مدلي عقلاني و معنوي ، موج چهارم را ايجاد و انديشه ي غربي را مستأصل خواهد كرد به حدي كه در عرصه هاي مختلف تقابل ، غرب براي حفظ منافع خود بارها اصول مسلم خود را زير پا خواهد گذاشت و به طرز دردناكي از انديشه اش استعفا خواهد كرد و در برابر سؤالات جديد ، جواب هاي كهنه را تكرار خواهد كرد كه نشان افول يك تمدن است .

بي گمان غرب اين طور تحقير نشده بود و توسط انديشه ي ديگري نيز تحقير نخواهد شد و اينگونه در تاريخ زندگي بشر انقلاب ما با قدسيتي مضاعف هميشه خواهد درخشيد ، هر چند كه انديشه ي غرب با تكيه بر اصول سكولاريسم ، شعار رهايي از جان قدسي را با هوس عرفي كردن تمام شئون سر داده بود ، اما اينك خوب دريافته است كه شعار " خدايا ما را از شر مقدسات خلاص كن " نتيجه اي جز نهادينه كردن خشونت براي بشريت مظلوم ، چيز ديگري به ارمغان نياورده است .

در اين فرآيند خيلي ها نقش ايفا كردند ، اما در اين نقش ، مجموعه اي بعد از رهبريت نقش انقلابيون صدر انقلاب ممتاز و استثنايي بود و در خطه ي ما در طليعه ي طوفان انقلاب ، جواناني بودند كه دستگاه امنيتي مخوف شاهنشاهي را زمين گير كرده و بعد از پيروزي نيز نقش محوريت در حركت هاي جهادي داشتند .

بدون شك در صدر اين جوانان شهيد بزرگ ، مرحوم آقاي پيرزاده قرار داشت و جاي بسي شكر است كه عده اي از جوانان مخلص بعد از گذشت 28 سال به صورت خودجوش آستين بالا زده و در تلاش بسيار تحسين برانگيز ، زواياي زندگي پر بركت آن شهيد بزرگ را به تصوير كشيده اند و اين نشان مي دهد كه نسل هاي جديد ، قدر ميراث با عظمت خود را خوب درك كرده اند و دشمن نتوانسته است فترت و فاصله اي بين نسل هاي متوالي انقلاب ايجاد كند .

اينك ما هستيم و غبطه ي مقامات شهدا و براي حشر با شهدا با خلعت شهادت ، هميشه مترنم به اين دعا معصوم هستيم كه : « احيني يا رب سعيدا و توفني شهيدا » .

تير ماه 1386

يادداشت جواد صبور ، فرماندار اردبيل :

از سلسله ي جليله ي عالمان و عارفان مجاهد برجسته و انقلابي ديار عشق و عرفان و مشهد شهيدان گمنام معاصر اردبيل ، مردي پاك سرشت و رجل صادق العهدي پا به عرصه ي حوزه ي علم و فقاهت گذاشت كه با كسب علم و دانش و علوم معارف ديني و قرآني و تلمذ در محضر پيشكسوتان مكتب صادق آل محمد (ص) و نوشيدن شهد عرفان و عشق و معرفت الهي به مجاهدي خستگي ناپذير و عالمي زاهد و پاسداري فداكار و فدايي خالص براي اسلام و مكتب تشيع تبديل شد ؛ و با پيروي از امام و پيشواي مسلمانان جهان ، تمام وجودش را وقف نهضت حسيني خميني كبير كرده و چنان دلسوزانه و قاطعانه و مؤثر در اين راه مجاهده كرد كه مورد قصد خشم منافقين كوردل قرار گرفت براي اين كه بتوانند اين عنصر بسيار فعال و مؤثر را از پيكره ي انقلاب جدا كنند ، با توطئه اي سازمان يافته ، هنگام خروج از محل علم و دانش او را هدف گلوله هاي كينه و عداوت قرار دادند و به شهادت رساندند .

اما راه و هدف او را كه همچون ابوالفضل العباس (ع) براي حسين زمان خويش جان خود را فدا كرد ، هرگز نتوانستند از بين ببرند و اين چنين شد كه ابوالفضل پيرزاده با تأسي به مولايش ابوالفضل (ع) براي هميشه ماندگار و حجتي براي جوانان و آيندگان شد و اين نيكوترين نام و نشاني است كه مي تواند از يك فرد بعد از مرگ بماند . او به راستي كه محبوب رسول الله و پيرو امام حسين (ع) و ياور خميني كبير بود .

يادداشت مصطفي افضلي فرد :

رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران استان ارديبل

« ... والذين قتلوا في سبيل الله فلن يضل اعمالهم سيهديهم و يصلح بالهم » (محمد/4و5)

سخن از مردان بزرگ و با اراده و تحول ساز و آسماني اگر چه دشوار ولي آرام بخش و روح افزا است و مي تواند نسل جوان را كه الگو جويي از ويژگي هاي فطري اش است با نمونه هاي برجسته اي از انسان هايي آشنا نمايد كه زندگي را معنا و مفهوم بخشيدند و خود مصداقي از « الحياة في موتك قاهرين » شدند .

شهيد عزيز ما ، پيرزاده از اين نسل است كه در شب ازدواج خود كه نقطه ي عطفي در زندگي جوان محسوب مي شود ، بر خلاف خيلي ها كه استفاده از نماد و علايم بيگانگان را افتخار مي دانند و زندگي خود را با علامت هايي از گرايشات سخيف مي آغازند ، با لباس پاسداري در اين مراسم حضور مي يابد و اين پيام را به هم سن و سال هاي خود مي دهد كه زندگي مي تواند با مفاهيم متعالي و بلندي از زندگاني بزرگان گره بخورد تا در كانون آن ، انسان هايي بار بيايند كه نماد پايداري و سرافرازي يك ملت باشند .

شهيد پيرزاده اگر چه از طلبگي مبارز مدرسه ي حقاني قم به حساب مي آيد ، اما در كسوت پاسداري مسئول آموزش عقيدتي سياسي سپاه پاسداران و بسيجيان نيز محسوب مي شد و در كنار آن در مقام يك معلم ، دانش آموزانش را با فرهنگ و مباني انقلابي كه به دليل روح استقلال كه در آن زمان وجود داشت با هجمه اي عقيدتي مواجه بود ، آشنا مي ساخت .

او به خاطر علاقه اي وافر كه به سعادت و سلامت فكري نسل جوان داشت ، حتي در جمع كساني كه فريب گروهك هاي ضد انقلاب را خورده و سرمايه ي عمر خود را در اختيار يغماگران قرار داده بودند ، حضور مي يافت و به رغم توصيه هاي اطرافيان از خطرات احتمالي ، حتي شب را همراه آنها در ندامتگاه به سر مي برد تا با پاسخگويي به ابهامات زندگي شان ، آنها را به آغوش گرم اسلام باز گرداند .شهيد پيرزاده تمام وجود خود را به معني واقعه كلمه وقف اسلام و انقلاب كرده بود . هيچ مانعي نمي توانست او را از اظهار نظر صريح و اقدام انقلابي براي دفاع از اصول و مباني انقلاب اسلامي باز دارد . سخنراني هاي صريح و بي پرده ي او در خصوص رئيس جمهور مخلوع (بني صدر) و سخنراني هاي حماسي او در روز عاشورا در ميدان عالي قاپو ، بهترين گواه بر اين مدعاست .

او در خلال درس هاي خود در مدارس و يا دفتر مطالعاتي سپاه و در مواقع مناسب ، قطعاتي را در قالب نظم بيان مي كرد كه به نحوي روح بلند و حماسي او را نشان مي داد . ايشان معمولاً دانشجويان و دانش آموزان را دعوت مي كرد كه اين شعر را با او زمزمه نمايند :

ولي دين وجدت به نعيم العيش عقترنا اذا يدعو لتصحيه بذلت الروح و البدنا

و اين شعر را بسيار تكرار مي كرد :

سر در ره الله جدا شد ، چه بجا شد وزگردنم اين دين ادا شد ، چه بجا شد!

 

و چه زيبا با خون پاك و سرخ خويش دين خود را به دين و انقلاب خود ادا و همه ي آنچه را كه در قالب تدريس ، سخنراني ، مواضع عزتمند ، نوشته و به مخاطبين انتقال مي داد ، با خون خود امضا و تحويل نسل آينده داد .

تمام

 

زندگی و مبارزات شهید ابوالفضل پیرزاده(17)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31