ژئوپلتیک خاورمیانه در قرن بیستم شاهد ظهور جنبشهای متعددی بوده که برخی از آنها صرفا بعد سیاسی داشتند و برخی دیگر نیز به فراخور شرایط و مقتضیات جنبه نظامی به خود گرفتند. یکی از این جنبش ها، حزبالله لبنان است که به عنوان یک سازمان سیاسینظامی اسلامگرای شیعه تحت مولفهها و عوامل داخلی و خارجی امکان موجودیت پیدا نمود. در همین ارتباط، تجاوز نظامی رژیم اشغالگر اسرائیل به لبنان و وقوع انقلاب اسلامی در ایران از عوامل بنیادین در شکل گیری جنبش حزب الله در سال 1982 محسوب می گردند.
هدف بنیادین حزب الله مبارزه با اسرائیل و آزادسازی قدس و لبنان از سیطرهی رژیم صهیونیستی عنوان شده است و در همین چارچوب نیز شاهد پیروزیهای گوناگون نظامی این جنبش در مقابل اسرائیل در سالهای 2000 و 2006 بوده ایم. اما در سالهای اخیر همزمان با وقوع تحولات جدید در ژئوپلتیک خاورمیانه و افزایش قابلیت و قدرت نظامی حزب الله در ابعاد کیفی و کمی، این سازمان کارکرد جدیدی را در راستای جبهه مقاومت تعریف کرده و آن مبارزه با گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه بوده است. در همین ارتباط تقابل حزب الله با تروریستها از چند منظر حائز تامل و اهمیت می باشد:
نخست، با آغاز منازعات داخلی سوریه، نیروهای حزب الله نه تنها مانع از تجاوز داعش به خاک لبنان شدند، بلکه با حضور میدانی در خاک سوریه علاوه بر دفاع از بشار اسد و محور مقاومت، کارکردی جدید برون مرزی را برای خود تعریف کردند که پویشی بی سابقه در تاریخ این سازمان محسوب می گردد. به عبارت دیگر، حزب الله در حال حاضر صرفا یک بازیگر فروملی محسوب نمی گردد، بلکه یک کنشگر منطقهای است که اهداف فراملی را بویژه در راستای محور مقاومت دنبال می کند.
دوم، مبارزه با تروریستها فرصتی برای حزب الله لبنان فراهم آورده تا به دلیل هماهنگی عملیاتی با ارتشهای سوریه و روسیه و مستشاران نظامی ایران بتواند تاکتیکهای نظامی بسیار پیچیده را روی زمین انجام دهد و تجربههای سابق خود، به عنوان یک گروه شبه نظامی، را با تجربههای نظامی ممزوج کند. این موضوع منجر به افزایش توانمندی نظامی و قدرت مانور این نیرو شده است.
سوم، حضور حزب الله در مقابله با تروریستها مبین آن است که این سازمان نیرویی نیست که دیگر نتوان در گفتگوهای آتی صلح به آن توجه نکرد و موفقیت این حزب در لبنان در کنار پیروزیهای الحشد الشعبی بر علیه داعش در موصل عراق و همچنین نیروهای مردمی در سوریه نشان داده است که همپیمانان ایران در منطقه تنها نیروهایی هستند که توانایی شکست تروریستها روی زمین را دارند.
بطور کلی می توان بیان کرد علیرغم تحمیل هزینههای انسانی و لجستیکی به حزب الله از زمان ورود به سوریه، بر جایگاه سیاسینظامی این حزب در سطح داخلی و منطقه ای افزوده شده است. در همین ارتباط، می توان استدلال کرد یکی از دلایل اصلی تروریسم خواندن جنبش حزب الله توسط غرب و متحدان منطقه ای آن افزایش قدرت و نقش آفرینی این سازمان در صحنه ژئوپلتیک خاورمیانه می باشد.