شهید حبیبالله زمانی، فرزند خدابخش، 14مهر1339 در روستای خونیسر از توابع شهرستان آمل در خانوادهای متدین بدنیا آمد. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند، سپس از تحصیل محروم ماند و از سنین کودکی شروع به کار کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عازم خدمت سربازی در شهرهای مختلف کردستان شد و در نهایت یکم مهرماه 1359 در مهاباد، به دست عناصر گروهک تروریستی کومله و دمکرات به شهادت رسید.
در ادامه، سرگذشت شهید حبیبالله زمانی را به روایت خانوادهاش مرور میکنیم:
«دوران ابتدایی را در روستای اجبارکلا به پایان رساند و بهخاطر وضعیت نامناسب مالیمان نتوانست ادامه تحصیل دهد. در همان ابتدای کودکی شروع به کار و فعالیت کرد؛ طوریکه زبانزد همه اهالی روستا بود. حبیبالله برای بهبود یافتن وضع زندگی خانواده کوشش بسیار میکرد. در سال 1354 شرکت نساجی بابکان تاسیس شد و او در قسمت فنی آرماتوربندی شرکت «پربتون» که پیمانکار «نساجی بابکان» بود، شروع به کار کرد.
سرپرست و کارفرمایش خیلی از او راضی بودند؛ برای اینکه کار محوطه را خوب و با خلوص نیت انجام میداد و در پایان کار شرکت پربتون در سال 1356، حبیبالله از طریق همین شرکت به شرکت «گابرو» که مربوط به «نساجی بابکان» بود، منتقل و استخدام شد و در همان قسمت آرماتوربندی که مهارت و تجربه داشت، شروع به کار کرد. کار خود را به نحو عالی انجام میداد و وظیفهشناس بود. زمان اوجگیری جنبشهای مردمی، او همگام با دیگر همکاران خود حضور چشمگیری در تظاهراتها داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در 15 مهر 1358 با شرکت تسویه کرد و عازم سربازی شد.
خدمت در کردستان
دوران آموزشی را در پادگان آموزشی نوده آزادشهر گذراند و پس از پایان دوره آموزشی، راهی کردستان شد. رفتن او درست مصادف با زمانی بود که گروهکهای تروریستی ضدانقلاب به سرکردگی کشورهای غربی، سر تا سر کردستان را محاصره و سنگربندی کرده بودند. حبیبالله و دیگر همرزمانش اول بهطور داوطلب عازم سنندج شده بودند. چند روز بیشتر از خدمت در سنندج نگذشته بود که خبر سقوط دیواندره کردستان به دست گروهکهای تروریستی کومله و دمکرات شنیده شد و اینچنین، حبیبالله و دیگر همرزمانش راهی آن منطقه شدند و پس از دو ماه خدمت در دیواندره، شهر را به تصرف خویش درآوردند. پس از پاکسازی، عازم دیگر شهر کردستان بهنام بیجار شدند و پس از سرکوب عناصر گروهکهای تروریستی در این شهر، عازم نجفآباد کردستان شده و آرامش را به این شهر برگرداندند. او همچنین در عملیاتهای پاکسازی شهرهای دره قطور، سلماس، ارومیه و مریوان شرکت داشت.
آخرین ماموریت
آخرین ماموریت او، پاکسازی مهاباد از حیث گروهکهای تروریستی بود و آن زمان گروهکهای کومله و دمکرات در آنجا فعال بودند. حبیبالله به همراه عدهای از برادران ارتش و سپاه و بسیج، چند روز درگیری شدیدی با گروهکهای دموکرات و کومله داشتند که در نهایت حبیبالله در 19سالگی، درست دو ماه بعد از ازدواجش به شهادت رسید.
او در یکم مهرماه 1359، هنگام آزادسازی استادیوم ورزشی مهاباد، توسط عناصر گروهک تروریستی کومله و دمکرات شهید شد.»