حالابگوييد آياانقلاب مصادره شده است؟

بخش آخر

ج) درباره دكتر مفتح (99)

به جز اينكه شايد كمتر كسي نداند چگونه دكتر مفتح در طي سالهاي 52 و 53 مسجد جاويد و از سال 55 تا 57 مسجد قبا را به فعالترين كانون هاي انقلاب بدل ساخت (كه حتي منجر به دستگيري اش در 3 آذر ماه 1353 و بازداشت در كميته مشترك ضدخرابكاري گشت) و در طول سال هاي 56 و 57 راهپيمايي هاي متعددي از مسجد قبا و به اتكار دكتر مفتح آغاز شد كه اين واقعيت را همه كساني كه در آن روزها به مسجد قبا رفت و آمد داشتند، مي دانند. (نمي دانم در آن روزها آقاي ملكي و دوستانشان چه مي كردند و به دنبال كدامين انقلابي راستين مي گشتند؟!!) اين سند تنها گوشه اي از فعاليت هاي دكتر مفتح از ديد ساواك است تا ببينيم آيا ادعاي آقاي ملكي مبني بر مخالفت دكتر مفتح با راهپيمايي هاي عيد فطر و 16 شهريور 57

صحيح است يا خير:

Mofatteh

«... از سازمان تهران به: مديريت كل اداره سوم 312

تاريخ 13/6/57

موضوع: مسجد قبا

... در مسجد مذكور شخصي به نام خامنه اي از ساعت 30/22 بر منبر رفت. حضار كه در خيابان هاي اطراف به شعاع حدود دو كيلومتر نشسته بودند و تعدادشان در حدود 30 هزار نفر بود...

... بعد از سخنراني نامبرده دكتر مفتح صحبت كرد و ضمن تكرار نام خميني و صلوات هاي پياپي حضار، آنها را به ادامه تظاهرات و مبارزه جدي دعوت كرد و از جمعيت حاضر خواست فردا صبح ساعت 7 جهت راهپيمايي طولاني به طرف محل نماز عيد در قيطريه درمسجد حاضر شوند. ضمنا اضافه كرد جامعه روحانيت تصميم دارد به منظور اعتراض به كشتارهاي اخير تهران و شهرستان ها، روز پنجشنبه همين هفته تعطيلي عمومي اعلام كرده كه دراين تعطيل كليه بازارها و در صورت امكان كليه مغازه ها و فروشگاه هاي سراسر كشور تعطيل خواهند بود. يادشده ضمناً اضافه نمود در كميسيوني كه امروز با شركت جامعه روحانيت انجام شد قرار شده دراكثر مساجد و مسجد قبا همه هفته شبهاي شنبه برنامه سخنراني و بررسي مسائل اسلامي برگزار گردد و از عموم دعوت گرديد كه شركت نمايند...»

د) درباره جامعه روحانيت مبارز (100)

تشكيل هسته هاي اوليه جامعه روحانيت مبارز از زمان بازگشت دكتر بهشتي به ايران در سال 1349 از اصلي ترين برنامه هاي او بود. وي با تلاش بسيار و سفرهاي متعدد به شهرهاي مختلف، براي تشكل روحانيون مبارز سراسر كشور كوشش بسياري به خرج داد و دراين راه جلسات متعددي برپا ساخت تا اينكه اين كوشش ها در سال هاي 54-55 به برگزاري جلسات نهايي و پرثمري درمشهد منجر شد. آخرين تصميم ها و كوشش ها براي تشكيلات سراسري نهضت و هماهنگي و تجمع نيروهاي مبارز حول نهضت امام خميني دراين جلسات گرفته شد. رياست جلسات فوق برعهده دكتر بهشتي بود و آيت الله رباني املشي، آيت الله خامنه اي، دكتر محمد جواد باهنر، حجت الاسلام موحدي كرماني و تني چند ديگر از روحانيون مبارز در آن حضور داشتند. استاد مطهري كه در اواخر سال 55 به نجف مشرف شده و به ديدار امام خميني نايل آمد، با كسب رهنمودهاي ارزشمندي درباره شيوه مبارزه و پيشبرد نهضت به ايران بازگشت. امام خميني در رهنمودهاي جديد بر ايجاد تشكلي اسلامي و هماهنگ كردن نيروهاي مسلمان پيرامون آن، جهت مبارزه اي واحد عليه رژيم شاه تاكيد كرده بودند.

پس از برگزاري و تشكيل جلسات متعدد در مشهد و شهرهاي ديگر كه دكتر بهشتي، دكتر باهنر، آيت الله خامنه اي، آيت الله املشي، حجت الاسلام موحدي كرماني، آيت الله جنتي، حجت الاسلام حجتي كرماني، آيت الله مومن، حجت الاسلام واعظ طبسي، حجت الاسلام طاهري خرم آبادي و استاد مطهري در آن حضور داشتند، براي به وجود آوردن تشكيلات سراسري نهضت سرانجام جلسات نهايي برگزار شد و تشكيلاتي بوجود آمد كه پس از پيروزي انقلاب به صورت حزب جمهوري اسلامي نمود پيدا كرد جامعه روحانيت مبارز در راس آن قرار داشت و علاوه بر روحانيون مبارز نامبرده، انقلابيوني همچون مهدي عراقي، محمد صادق اسلامي، سيدعلي اندرزگو، حبيب الله عسگراولادي، دكتر حسن آيت، آيت الله مشكيني، حجت الاسلام موسوي خوييني ها و حجت الاسلام هاشمي نژاد در مركزيت آن حضور داشتند. جلسات اين تشكيلات به طور مرتب در شهرهاي مختلف برپا مي شد و تصميمات مختلف براي هدايت مبارزات گرفته مي شد.

در سالهاي 1356 و 1357، هدايت تظاهرات و راهپيمايي ها و كليه مبارزات مردمي به وسيله همين تشكيلات صورت مي گرفت. كميته تنظيم اعتصابات، كميته برپايي راهپيمايي ها و كميته استقبال از امام زيرنظر همين تشكيلات قرار داشت. اساسنامه و مرامنامه اي براي اين تشكل نوشته شد كه به حضور امام هم فرستاده شد و مورد تاييد ايشان قرار گرفت. همچنين اين اساسنامه و مرامنامه در زندان بطور مخفيانه از نظر حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني و آيت الله منتظري هم گذشت.

جامعه روحانيت مبارز در تهران هشت منطقه بوجود آورده بود كه درهر منطقه با پايگاه قراردادن يك مسجد به سازماندهي مبارزين همان منطقه مي پرداخت. درهر منطقه دو رابط وجود داشت كه در شوراي مركزي تشكيلات حضور مي يافتند و هدايت مبارزه در تهران را به طور جمعي برعهده مي گرفتند. استاد مطهري، آيت الله دكتر بهشتي، دكتر باهنر و دكتر مفتح سمت مشاور عالي اين تشكل را داشتند. (101)

حالا براساس اين اسناد و مدارك قضاوت برعهده خوانندگان است كه آيا واقعاً انقلاب دزديده شده است؟ از چه كسي يا گروه و سازماني؟ چه كسان يا گروه و افرادي صاحبان اصلي اين انقلابند و در طول سال هاي مبارزه چه مي گفتند و چه مي خواستند؟ كدام رهبر بود كه مورد قبول همه نيروهاي سياسي قرار داشت؟

راستي جناب آقاي ملكي در آن سال هاي سخت اختناق ستم شاهي، در كجاي اين مبارزه و انقلاب قرار داشتند؟ البته بعد از پيروزي انقلاب ميدانيم كه در شوراي به اصطلاح نيروهاي انقلابي و ترقيخواه، هم پالكي مجاهدين خلق شدند و در جذب جوانان ناآگاه به اين گروه مخوف تروريستي و همدست دشمنان اين ملت نقش به سزايي بازي كردند. نمي دانم تا چه اندازه در شوراي به اصطلاح ملي مقاومت سهم داشته اند!! ولي به هرحال تصديق مي كنند كه در خطيرترين مقاطع مبارزات اين ملت، هيچگاه درطرف مردم قرار نداشته اند كه هيچ، بلكه مقابل انقلاب و ملت واقع شدند و هنوز هم تلاش مي كنند درهمان طرف بمانند.

اميدوارم به ياري الله توانسته باشم يك بار براي هميشه پاسخ سؤال «آيا انقلاب دزديده يا مصادره شد» را بدهم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

99- كتاب «ياران امام به روايت اسناد ساواك»- كتاب بيست و ششم- شهيد آيت الله دكتر محمد مفتح- مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات- پاييز 1382

100- كتاب تقويم تاريخ انقلاب اسلامي- گروه تحقيق انتشارات سروش- چاپ اول- 1369

101- براي اطلاعات بيشتر مراجعه كنيد به كتاب «ياران امام به روايت اسناد ساواك- جلد سوم: شهيد آيت الله دكتر سيد محمد حسيني بهشتي» از مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات و همچنين كتاب هاي «زندگي و مبارزات آيت الله شهيد دكتر مفتح» و «مبارزات، مواضع و ديدگاه هاي شهيد دكتر باهنر» انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31