معاون بین الملل بنیاد هابیلیان در تشریح مجازات زندانیان عضو گروهک تروریستی منافقین در سال 67 گفت: این اقدام امام خمینی (ره) یک اقدام مبتنی بر حقوق بشر بوده است.
این اظهارات را سیدعباس موسوی در گفتگو با خبرنگار «جبهه آرمان خواهان واقع بین» مطرح کرد و با انتقاد از غرب در بهره برداری از انتشار نوار صوتی که مجازات منافقین را مورد انتقاد قرار می دهد و حمایت منافقین از آن افزود: رسانه های غربی از هر عاملی که به دنبال تضعیف جمهوری اسلامی باشد استقبال می کند و برای آنها تفاوتی ندارد که آن عامل یک گروه تروریستی باشد؛ از این رو بازی منافقین را باید در چارچوب پازل غرب دانست.
متن کامل گفتگوی موسوی را در ذیل مشاهده می کنید.
لطفا در ابتدا کلیاتی را درباره موضوع اعدام منافقین در سال 1367 بیان بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. سال 67 به ویژه تابستان آن سال حساسی بود. از آن جهت که گروهک تروریستی منافقین با پشتیبانی حزب بعث عراق حمله وسیعی را از سوی مناطق غربی برای تصرف کشور و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی آغاز کردند. در این بحبوحه تعدادی از زندانیان عضو منافقین هم در زندان ها بودند. بیم آن می رفت همچون حادثه شورش منافقین در زندان در سال 60 و کشته شدن شهید کچوئی توسط نفوذی منافقین، این بار نیز زندانیان منافق که به طور تشکیلاتی با تشکیلات خود در خارج از زندان ها مرتبط بودند نیز شورش مسلحانه ای را علیه نظام انجام دهند.
از این رو حضرت امام در نامه ای حکم محارب بودن منافقین را صادر کردند و دستور اعدام منافقینی را که هنوز بر سر مواضع سابق خود بودند، با شروطی صادر کردند.
عده ای از منافقین ادعا می کنند تعدادی از زندانیان که در معرکه های جنگ تحمیلی حضور نداشتند پس از این دستور امام رحمه الله علیه حکم آن ها از زندان به اعدام تغییر کرده این ادعا را چطور تفسیر می کنید.
در واقع برای پاسخ کامل تر و شفاف تر به این مسأله باید موضوع را از درخواست آیت الله منتظری از امام برای تشکیل هیئت عفو عمومی زندانیان پیش از قضایای اعدام های 67 بررسی کرد.
بر اثر ترددهای منافقین و وابستگان به آنها به بیت آقای منتظری و فشار بر ایشان جهت آزاد سازی زندانیان عضو نفاق، ایشان هم تشکیل کمیته عفو با ریاست خود را به امام پیشنهاد دادند. در بحبوحه سال های 65 و 66 ایشان هرآنچه توانستند از زندانیان عضو منافقین آزاد کردند و شاید تنها افرادی که به نوعی به دلیل فعالیت نظامی یا عملیاتی نتوانسته بود آنها را آزاد کند در زندان ها ماندند.
لذا ما در جریان پس از عملیات مرصاد و اعدام های سال 67 با زندانیانی مواجه هستیم که در واقع جزء افراد وفادار به این گروهک بودند که بی تردید همچنان عضو سازمان بودند و چنانچه شرایط برای آنها مهیا می شد از هرگونه اقدام نظامی و تروریستی و مخل امنیت ملی علیه کشور در آن روزها دریغ نمیکردند. علاوه بر اینکه درست است که این افراد محاکمه شده بودند. اما حقیقت این است که مسأله ای جدید از سوی همان سازمان تروریستی برای کشور ایجاد شده بود که می بایست نسبت اعضای زندانی آن گروه که به مثابه بمب ساعتی بودند با هسته آن گروه مشخص می شد؛ لذا امام هم موقع صدور حکم با رعایت جوانب شرعی و انسانی گفتند که تنها منافقینی که بر سر موضع حمایت خود از سازمان بودند باید اعدام شوند. به همین جهت کمیته ای سه نفره در شهرهایی که منافقین در آنجا زندانی بودند تشکیل شد تا از آن افراد بازجویی مجدد شود و در واقع خود آن افراد اعلام کنند که آیا همچنان بر سر موضع خود در ستیز با نظام هستند یا خیر.
بدون تردید باید این اقدام حقوق بشری امام را ستود. در آن شرایط هر کس دیگری در جایگاه امام بود می توانست برای انتقام یا ضربه شصت هم که شده همه افراد زندانی منافقین را بدون انجام زحمت تشکیل کمیته های سه نفره معدوم کند در حالیکه اطمینان از موضوع فعلی آن افراد برای امام مهم بود.
آمار اعدامی های سال 67 را به تفکیک زن و مرد بفرمایید
آمار دقیقی از موضوع به خاطر ندارم. آنچه مسلم است این است که در همان سال ها 65و 66 که آقای منتظری تعداد قابل ملاحظه ای از زندانیان گروهک تروریستی منافقین را از زندان آزاد کرد بسیاری از آنها آزاد شدند و آنچه که ماندند شاید چندان قابل ملاحظه نباشد. هر چند که تعدادی بالایی هم از افراد منافقی که در قضایای 67 در زندان ها توسط کمیته سه نفره بازجویی شدند اعلام کرده بودند که بر موضع خود در ستیز با جمهوری اسلامی نیستند علی رغم اینکه البته مخالف نظام هم بودند اما دیگر موضع دفاع از سازمان را نداشتند، این افراد پس از گذران دوره محکومیت آزاد شدند. جالب اینکه در عملیات مرصاد و براساس آمار خود منافقین از حدود 1300 نفری که کشته شدند حدودا 270 تن از آنها از جمله زندانیان آزاد شده هیئت عفو عمومی آقای منتظری در سال ها 65 و 66 بودند.
چه افرادی از مسئولان نظام درگیر اعدام ها بودند؟مواضع فعلی این افراد عموما نسبت به اعدام ها چیست؟
طبیعتا وجه حقوقی، شرعی و امنیتی این موضوع باعث می شود مسؤلانی که در این حوزه های قضایی و امنیتی بودند در آن قضیه حضور داشته باشند. در جریان اخیر انتشار فایل صوتی آقای منتظری شاهد بودیم که بسیاری از مسؤلان فعلی که آن زمان هم حضور داشتند مواضع محکم و قابل دفاعی را از جنبه های فقهی وحقوقی و امنیتی اتخاذ کردند.
رسانه های غربی آمار افراد معدوم را 2800 تن اعلام کرده اند
طبعا زمانی که رسانه های غربی به شدت از انتشار مجدد فایل صوتی آقای منتظری ذوق زده و مشعوف می شوند باید دریافت که آنها هم به دنبال منافع خود و ادامه سیر ستیزه جویانه خود با نظام هستند. طبیعی است که چنین آماری را ارائه می دهند اما هیچ مستندی را در این خصوص ارائه نمی دهند. نامه آقای منتظری به هیچ وجه ملاک اعتبار یک ادعا نیست.
چینش هیئت قضات رای دهنده در مورد معدومین چه بوده؟ و اینکه کل آرا در بازه زمانی چند روزه صادر شده و فرآیند شناسایی افراد به چه صورت بوده است؟
به هر حال تعداد آن افراد هر قدر هم که بوده باشد زمانی که مبتنی بر حکم شرعی و قضایی باشد و ملاحظات سخت گیرانه امام درباره اعدام فقط افرادی که همچنان محارب و بر سر موضع هستند، رعایت شده باشد، قطعا اقدام مقامات کشور در برخورد با آن واقعه طبیعی و قانونی است.
کمیته سه نفره متشکل از حاکم شرع، نماینده دادستان و نماینده اطلاعات بوده است. این کمیته موظف بوده تا در زندان هر شهری با تک تک زندانیان گروهک منافقین گفتگو کند و موضع آنها را درباره اقدامات منافقین و تأیید آنها و اینکه آیا همچنان با جمهوری اسلامی سر ستیز دارند جویا شوند. هر یک از اعضای کمیته باید نظر خود را درباره آن زندانی می داد. چنانچه اتفاق آرا بود و سه امضا مجتمع می شد آن شخص به عنوان محارب معرفی می شد. اما اگر فرد توبه می کرد، حتی اگر قلبا در توبه خود صادق نبود، به زندان خود باز می گشت.
برخی تحلیل ها می گوید که غرب تلاش می کند منافقین را از یک گروهک تروریستی به یک گروه مخالف تغییر ماهیت دهد. این موضوع چقدر می تواند با اتفاقات اخیر بخواند؟ و این که اگر این تلاش باشد، موضوع چه ابعادی دارد؟
منافقین از زمان حمله آمریکایی ها و متحدانش به عراق و سرنگونی رژیم بعث که بزرگ ترین حامی آن بود دریافتند که محدودیت هایی در عراق برای آنها به وجود آمده که دیگر نمی توانند به شکل سابق نظامی به حیات خود ادامه دهند. به خصوص آنکه بسیاری از اعضای آن در طول سال های اخیر به سمت ایران یا کشورهای غربی فرار کردند و در عراق دچار دوپارگی شدند؛ بخشی در اشرف بودند و بخشی در لیبرتی. همزمان فشارهای ایران برای تحویل دادن منافقین به ایران یا محاکمه آنها در عراق نیز مطرح می شد. لذا منافقین که حیات خود را به طور جدی درمعرض خطر می دیدند تلاش کردند تا با ظاهر سازی نشان دهند رویه خود را به سمت و سوی یک گروه مخالف سیاسی تغییر داده اند.
رفت و آمدهای متعدد سرکرده این گروهک در کشورهای متعدد غربی، همایش هایی که در فرانسه برگزار می کنند و ژست های آنچنانی و اظهاراتی فریبنده که درباره حقوق بشر از زبان آنها مطرح می شود همه برای آن است که این سازمان با فرار از گذشته تروریستی و جنایی خود، خودش را به عنوان یک مخالف سیاسی فعال علیه ایران در سطح دنیا نشان دهد. بازنشر نوار صوتی آقای منتظری نیز درست در زمانی صورت میگرد که منافقین تلاش می کنند با هجمه تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی و نشان دادن چهره ای خشن از آن و مظلوم نمایی برای خود، فرار به جلویی داشته باشند؛ به خصوص آنکه می بینیم سعودی ها هم در دو ماه اخیر منافقین را به بازی خود وارد کرده اند. همه اینها را باید قطعاتی از یک پازل طراحی شده دانست که منافقین بازیگر آن هستند.
پوشش گسترده موضوع نوار صوتی آقای منتظری توسط رسانه های غربی را نیز باید در همین چارچوب دانست. آنها از هر اقدامی که جمهوری اسلامی را تضعیف کند استقبال می کنند و برای آنها تفاوتی ندارد که آن عامل یک گروه تروریستی باشد لذا قطعا بازی منافقین در چارچوب پازل غرب است.
درباره زنده بودن و نبودن مسعود رجوی حرف ها و گزارش ها متفاوت است. درباره مرگ او چه اطلاعاتی وجود دارد و مرگ یا زنده بودن وی چه تاثیری برادامه حیات این گروهک خواهد داشت؟
ببینید. واقعیت اینجاست که مسعود رجوی زنده باشد یا نباشد منافقین همچنان دارند به حرکت خود ادامه می دهند. غرب از آنها حمایت می کند. علی رغم اصرارهای دولت عراق، آمریکا همچنان در اخراج نهایی آنها کارشکنی می کند. جدیدا عربستان سعودی به تصور خود دارد از برگ منافقین علیه ایران استفاده می کند. منافقین همچنان به اظهارات و ادعاهای خود علیه کشور که با پشتیبانی و استقبال غرب مواجه می شود ادامه می دهند. علاوه بر آن آنها همچنان در مسیر پوست اندازی خود حرکت می کنند تا اینکه خود را گروهی سیاسی و نه نظامی نشان دهند. همه اینها یعنی مسعود رجوی زنده باشد یا نباشد در حال رخ دادن است و اصولا گروهک منافقین عروسکی است که توسط قدرت های جهانی، سرویس های اطلاعاتی غربی و حتی منطقه ای پشتیبانی و اداره می شود لذا قرار نیست با مرگ احتمالی مسعود رجوی خللی در برنامه های این سرویس ها و کشورها به وجود بیاید.
آیا از تعداد نیروی انسانی منافقین خبری هست که این گروهک اساسا چند نفر نیروی اصلی و چند نفر حامی دارد؟
در عراق و آلبانی در مجموع حدود 2500 نفر عضو رسمی هستند.
استعفای میرحسین موسوی در 15 شهریور همان سال و بحبوحه اعدام ها چه ارتباطی با این قضیه دارد؟آیا این تحلیل که ارتباط مستقیم میان اعدام ها و عملیات فروغ جاویدان وجود دارد، صحیح است؟
مسأله استعفای ایشان غالبا مربوط به مسائل اقتصادی کشور بوده هر چند در بحبوحه پس از حوادث فتنه سال 88 ایشان نظرات شاذی را مطرح نمودند.
اگر منظور از از ارتباط مستقیم بین اعدام ها و عملیات فروغ جاویدان یا همان مرصاد این است که این اعدام ها واکنش به اقدام منافقین بوده خوب مسأله اینگونه نیست.
اگر قرار بود با واکنش خشمگینانه امام مواجه شویم باید تمامی زندانیان منافق بدون تشکیل کمیته و بدون بازجویی و بدون قبول توبه اعدام می شدند که اینگونه نبود. اما به هر حال عملیات فروغ جاویدان نشان داد که منافقینی که در دامن صدام بودند با خیانت علیه مردم و کشور و به قصد تصرف آن با همکاری دشمن بعثی به دنبال سرنگونی بودند لذا باید موضوع زندانیان منتسب به آنها درباره این اقدام سازمان خود روشن می شد تا جلوی یک فاجعه بزرگ تر علیه کشور که می توانست در زندان ها صورت بگیرد گرفته شود.
پیش بینی شما درباره نتیجه نزدیک شدن منافقین به عربستان و تلاش های اخیر برای خروج آن ها از عراق و آینده شان در آلبانی چیست؟
ببینید، عربستان در روند اقدامات ضد ایرانی خود در سال های اخیر دست به تحرکات متعددی زده است؛ چه در عراق، سوریه، یمن، لبنان و... در همه این عرصه ها هم خود را شکست خورده می بیند. لذا به هر وسیله ای چنگ می زند تا بتواند از آن علیه ایران استفاده کند. گروهک منافقین هم ابزاری بودند که ریاض به دنبال آن رفت تا هم خشم ایران را به دنبال داشته باشد و هم اینکه در صورتی که بتواند منافقین را تحریک کند تا دست به اقداماتی علیه کشور بزنند. لذا به اعتقاد بنده اقدام سعودی تنها یک مانور در چارچوب عملیات روانی علیه کشور است. آنها خودشان هم می دانند که منافقین مقبولیتی در داخل کشور ندارند و اسناد ویکی‌لیکس از موضع چند سال قبل سازمان اطلاعاتی سعودی درباره منافقین و علم سعودی ها به بی اقبالی ایرانی ها به منافقین پرده برداشته است.
البته آنها تلاش خواهند کرد تا منافقین را تحریک به اقدامات فیزیکی علیه ایران بکنند. رسانه های رسمی و غیر رسمی سعودی هم در هفته های تلاش کرده اند تا این موضوع را به منافقین القا کنند اما همانگونه که گفته شد نه منافقین دیگر توانایی اقدام نظامی دارند و نه با توجه اینکه سعی دارند خود را گروهی صرفا سیاسی و مخالف ایران نشان دهند دست به این کار نخواهند زد. قطعا آنها از عراق به طور نهایی خارج خواهند شد و در آلبانی استقرار خواهند یافت.
در آنجا نیز قطعا با توجه به حضور سرانشان و همچنین حمایت های آمریکا از آنها در آلبانی به سازماندهی جدیدی برای خود دست خواهند زد. فراموش نکنیم که آمریکا 50 میلیون دلار به آلبانی در مقابل پذیرش اعضای این سازمان پرداخت کرده و این اقدام قطعا برای رضای خدا نبوده است و نشان می دهد برای منافقین برنامه دارد و همچنان حمایت می کند.
به عنوان آخرین سوال، آیا مشخص است که در نتیجه اقدامات کمیته های سه نفره، چند نفر از منافقین زندانی توبه کرده یا بازگشتند؟
آماری در این باره ندارم اما آنچه مشخص است این است که این کمیته نهایت احتیاط قانونی و شرعی را در این خصوص رعایت کردند. حتی جاهایی که همه سه عضو کمیته اتفاق نظر بر محارب بودن شخص پیدا می کردند بنا بر ملاحظاتی همچون رعایت حال خانواده وی، یا داشتن یک اعدامی در آن خانواده یا معین بودن آن شخص برای خانواده اش، حکم اعدام اجرا نمی شد.
جناب موسوی اگر صلاح می دانید یک جمع‌بندی از بحث مطرح شود
متأسفانه باید به این نکته اشاره کرده که بخش قابل ملاحظه ای از اقدامات انجام شده سال های اخیر منافقین در عرصه بین المللی را باید حاصل کم کاری در عرصه های اطلاع رسانی، حقوقی و علمی درباره این گروهک دانست. قطعا میلیون ها سند از جنایات این گروهک در کشور وجود دارد که کار جدی بر روی آنها انجام نشده است. هم افزایی همه نهادهای رسمی و غیر رسمی در کشور میتوانست فضایی پرتنش برای این گروه در خارج از کشور به همراه داشته باشد. آنچه مهم است اینکه پرونده جنایات منافقین و حمایت غربی ها از آن که اسناد آنها هم وجود دارد می تواند به عنوان اقدامی تهاجمی توسط مسئولان کشور و حتی سازمان های مردم نهاد علیه این گروه و حامیانش قلمداد شود و برگ برنده ای برای نشان دادن مظلومیت کشور و قربانی بودن آن در عرصه تروریسم باشد.
از شما بابت اینکه وقتتان را در اختیار جبهه قرار دادید بسیار متشکریم.
