1) اظهارات بهرام برفاس فرمانده چند واحد تروريستي ويژه درباره عاملين اين جنايت :
س : كليه اطلاعات خود را در رابطه با فعاليت هاي تروريستي محمد جعفر هاديان بنويسيد :
پس از 30 خرداد او و ... كه رابطه خود را با يكديگر حفظ نموده بودند به منافقين مي پيوندند و هسته مقاومت تشكيل مي دهند ... تا اين كه محمد جعفر هاديان در فروردين سال 61 به همراه ... به بخش نظامي وصل مي شوند ....
پس از دومين عمليات دو تن از افراد اين واحد تروريستي نصرالله محمودي و محمد صائب معدوم مي گردند و به اين ترتيب من و محمد جعفر هاديان باقي مي مانيم كه به همراه هم چندين جنايت هولناك انجام مي دهيم و سرانجام محمد جعفر هاديان از من جدا شده و به بخش ويژه منتقل مي شود كه ... و اما موارد فعاليت هاي وي :
1. پرتاب بمب به داخل يك خانه اي به همراه رضا كبيرزاده ...
2. شركت در سرقت اتومبيل به همراه رضا كبيرزاده ..
3. شركت در ترور برادر بوتيك دار در خيابان قزوين به همراهي نصرالله محمودي كه منجر به شهادت برادر مزبور مي شود و ضارب نصرالله محمودي بود و راننده محمد جعفر هاديان ... "
آن كه گفت نه !
نه مقامي داشت و نه منصبي و نه حتي عضو نهادهاي انقلابي بود . تريكو فروش بود؛ ساده و بي آلايش كه همچون همه امت مسلمان دل در گرو پيروزي اسلام و اجراي احكام اسلامي داشت و در زندگي به آنها مقيد بود . اما او را كشتند ، همچون بسيار ديگراني كه بي هيچ به اصطلاح جرمي مگر هواداري از اسلام به شهادت رسيدند .
جرمش اين بود كه به نفاق گفت : " نه ! " و اين مدعيان احترام به حقوق دمكراتيك مردم ! حتي نمي توانستند تحمل همين نه را نيز بكنند . آنها اجير بودند و هستند و فرمان قتل اين شهيد از كاخ هاي سفيد و سرخ صادر شده بود و آنها مجريان اين فرمان بودند و هستند .
اما او تنها نبود كه گفت : " نه ! " ميليون ها ايراني مسلمان در فريادهاي مرگ بر منافق ، مرگ بر آمريكا و مرگ بر شوروي ، هزاران بار همين " نه " را تكرار كرده اند . منافقين و اربابانشان با چنين نيرويي چه توانند كرد ؟