مقوله امنیت ملی و دفاع از وطن وظیفهای همگانی است که تمام ادیان و اقوام ایرانی این نکته را اثبات کردند. حضور پرشور آنان در نهضت پیروزمندانه امام خمینی(ره) و رای آری به نظام جمهوری اسلامی حکایت از این دارد که این مردم دل در گرو حکومتی عادلانه بستهاند و برای پیشبرد اهداف آن تلاش میکنند. ادیان مختلف ایرانی با نقش آفرینی در جنگ تحمیلی و مقابله با گروهکهای معاند نظام نشان دادند که وقتی صحبت از وطن به میان آید همدلی و اتحاد ملی پر رنگتر از همیشه ظهور میکند و گروهکهای معاند نیز نشان دادند برایشان اهمیتی ندارد مسلمان را ترور میکنند یا مسیحی یا زرتشتی، آنها هر کسی را که به همراهی نظام جمهوری اسلامی ایران به پاخیزد دشمن شمرده و به مرگ محکوم میکنند.
به مناسبت سالروز ولادت حضرت مسیح(ع) بر آن شدیم تا ضمن عرض تبریک به تمام هموطنان مسیحی به معرفی شهید ورژ باغومیان بپردازیم.
شهید ورژ باغومیان در 6اردیبهشت۱۳۴۴ در شهر اصفهان در خانوادهای مسیحی به دنیا آمد. ورژ تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ارامنه به پایان رساند. تا دوره راهنمایی، ادامه تحصیل داد و بعد وارد بازار کار شد. وی به عنوان شاگرد یکی از دوستان پدرش در زمینه برق فشار قوی مشغول به کار شد. قرار بود ورژ فقط برای یادگیری نزد او باشد و حقالتدریس بپردازد؛ اما پس از چند روز استادش با علاقمندی که از او دیده بود، برایش ماهانه حقوقی در نظر گرفت. ورژ دو سال نزد او کار کرد که ثمره تلاشش، آشنایی کامل وی با ژنراتورهای سنگین و بزرگ شد.
با فرا رسیدن زمان خدمت سربازی، بدون اطلاع به افراد خانواده، زودتر از موعد مقرر، خود را معرفی میکند. پدر شهید در این زمینه میگوید: «هنوز زمان معرفیاش برای سربازی نرسیده بود که خودش داوطلب خدمت شد. این تصمیم او، برای خانواده غیره منتظره بود. از او خواستیم مدتی صبر کند؛ اما ورژ در حالی که سرش پایین بود، با افتخار گفت: «وقتی جنگ نیست، خدمت سربازی به چه درد میخورد؟ الان وقت سربازی است.» میگفت: «مگر خون من از خون دیگران رنگین تر است؟»
ورژ دوره آموزشی را در پایگاه هوانیروز کرمان گذراند. روزی موتور برق یکی از قسمتهای پایگاه از کار افتاد و کارشناسان تشخیص دادند یک دستگاه نو خریداری شود. ورژ از فرماندهاش اجازه خواست نگاهی به دستگاه بیندازد. گرچه برای فرمانده یگانش قابل باور نبود؛ اما به او اجازه داد. او توانست موتور برق را تعمیر کند. به همین علت، به عنوان سرباز متخصص، در بخش برق مهندسی پایگاه، به او وظایفی محول کردند که باعث شد به دلیل نیاز پایگاه، کمتر به مرخصی برود.
قبل از پایان دوره خدمت، چند روزی برای مرخصی نزد خانوادهاش در اصفهان آمد و گفت تنها دوماه دیگر از خدمتش باقی مانده است. مرخصیاش که تمام شد، به کرمان بازگشت و چندی بعد، نامهای از مریوان برای خانواده ارسال کرد و خبر سلامتیاش را به آنها داد.
ورژ منضبط و بسیار متین بود و همین موجب محبوبیتش میشد.
از جمله وظایفی که به عهده داشت انتقال غذا و مهمات به خط مقدم بود. در ۱۴خرداد ۱۳۶۵ خبر رسید که ۲۷ سرباز در محور اوغان-گنهدار پیرانشهر به محاصره گروهک کومله درآمدهاند. محاصرهشدگان با بیسیم تقاضای کمک کرده بودند. در این میان، گروهی دیگر از نیروها برای یاری رساندن به همرزمان آماده اعزام به منطقه شدند. ورژ که تازه خود را به خط رسانده بود با اصرار زیاد به فرماندهشان، برای کمک به سایر همرزمانش به منطقه رفت و بر اثر اصابت گلوله به سینهاش به شهادت رسید.
پیکر شهید ورژ باغومیان پس از انتقال به زادگاهش و اجرای مراسم مخصوص مذهبی در کلیسای حضرت مریم مقدس با حضور صدها تن از خویشاوندان، دوستان و همشهریانش در ۲۰خرداد۱۳۶۵ در قبرستان ارامنه به خاک سپرده شد.