جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که به لحاظ وضعیت جغرافیایی و تنوع اقلیم، قومیت ها و مذاهب موقعیت حساسی دارد، همواره مورد طمع استکبار بوده و در عمر سی و چهار ساله انقلاب اسلامی بارها با تحریک احساسات مستقیم یا با واسطه عده ای متعصب و ناآگاه، اقدام به حمایت و تأسیس و هدایت گروهک های مختلف تروریستی با عناوین و عملکردی متفاوت اما با یک هدف واحد نموده و عده زیادی از هموطنانمان را به خاک و خون کشیده اند.
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدا ترور کشور) به مناسبت دومین سالگرد شهادت چهار تن از محیط بانان غرب کشور در تاریخ 13 اسفندماه 1389 به دست گروهک تروریستی «جماعت توحید و جهاد»، به اختصار به معرفی و بیان جنایات این گروهک تروریستی پرداخته است:
از جمله فرقه‌های سلفی تندرو، گروهک موسوم به «جماعت توحید و جهاد» است که در طی سال های 88 تا 90 تعدادی از مردم، شخصیت‌های مذهبی، نیروهای انتظامی و خدمتگزاران دولتی را در استان کردستان به شهادت رسانده‌اند.
علاوه بر این در پرونده سیاه این افراد سرقت‌های مسلحانه و آدم‌ربایی نیز دیده می‌شود. آنها درصدد بودند با بمب‌‌گذاری در نقاط مختلف استان کردستان، موجبات رعب و وحشت عمومی را فراهم آورده تا به اهداف شوم خود برسند. اما با اقدام به موقع نیروهای امنیتی و پیگیری دقیق و مستمر، محل اختفای آنها کشف و مقادیر زیادی مواد منفجره، تسلیحات و مهمات مربوطه کشف و تعدادی از تروریست‌ها نیز در جریان درگیری به هلاکت رسیده و سایرین بازداشت شدند.
با وجود ادعای پیروان این فرقه مبنی بر روشن بودن اهداف گروه، ترورهای کور و بی‌هدف نیز در برنامه کاری آنها دیده می شود.
«کاوه شریفی» فرمانده این گروهک تروریستی، از دستگیر شدگان است. او در این خصوص در یک برنامه تلویزیونی که با عنوان «دست شیطان» در سیمای مرکز کردستان پخش شد گفت: «یکی از هم‌دسته‌ها پیشنهاد داد حالا که ترورها را شروع کرده‌ایم ماموستا برهان عالی را هم بکشیم. من هم قبول کردم و برای یکی از افراد گروه اسلحه‌ای تهیه کرده و به او گفتم که محل زندگی برهان عالی را پیدا کند و او رفت و وی را به قتل رساند. البته به کمک شخص دیگری این کار را انجام داد. به این صورت که آن شخص با پرسش یک سؤال شرعی ماموستا برهان عالی را مشغول می‌کند و دیگری در فرصت مناسب به سوی او تیراندازی می‌کند و سپس متواری می‌شوند.»
شهید ماموستا شیخ الاسلام
اما اوج سفاهت و دَدمنشی این تروریست‌ها آنجاست که «طالب ملکی» یکی دیگر از اعضای بازداشت شده گروهک می گوید: «اسلحه‌هایی را که انبار می‌کنیم به هر شکل شده استفاده کنیم بهتر است تا اینکه بدون انجام هیچ گونه تروری دستگیر شویم، چون در هر صورت حکم ما محارب است و اعدام می‌شویم.»
سلفیت معتقد به تک صدایی و قرائتی واحد از دین هستند و از تکثر گریزانند. به اعتقاد آنها هر کس که ندایی غیر از آنچه مدنظر آنهاست سردهد در مقابل اسلام ایستاده و او را باطل، تکفیری و مرتد معرفی می‌کنند. امری که بارها از سوی علمای شیعه و اهل سنت مورد تقبیح قرار گرفته است.
شهید ماموستا برهان عالی
پیروان این فرقه اعتقاد دارند کشتن انسان‌هایی که به زعم آنها کافر هستند موجب نزدیکی به خدا و رسیدن به درجات بالاتر بهشت می‌شود!
«لقمان امینی» 25 ساله یکی از اعضای همین گروهک است. وی «شهید ماموستا شیخ‌الاسلام» نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری را در 26 شهریور ماه سال 88 ترور کرده است. امینی در اعترافاتش می‌گوید: «کشتن ماموستا شیخ‌الاسلام را کار خیر می‌دانستم. چراکه به ما گفته بودند وی یکی از سران کفار است و موجب گوشه نشینی اهل سنت شده است. در مسجد کمین کردم تا ماموستا و خادم مسجد بیرون آمدند. از پشت سر به آنها نزدیک شده و وی را صدا زدم. به محض اینکه رویش را به سمت من برگرداند با اسلحه‌ای که از قبل آماده کرده بودم به سمت او شلیک کردم. می‌خواستم در جمع کردن خیرات از بقیه پیشی بگیرم!»
تروریست کاوه شریفی سرکرده گروهک جماعت توحید و جهاد
به باور این فرقه ضاله، اگر مسلمانی به اشتباه هدف گلوله آنها قرار بگیرد به بهشت می‌رود.
«لقمان امینی» در این رابطه می‌گوید: «ما می پنداشتیم که کفار را می‌کشیم. اما اگر به اشتباه مسلمانی هم کشته شد برای ما عذر است و برای او اجر.»
«ماموستا اقبال بهمنی» کارشناس مذهبی در این خصوص می‌گوید: «قرآن می‌فرماید سزای کسانی که مسلمان و اهل دینی را به قتل برسانند جهنم ابدی است.»
در مهر ماه سال 89 دو تن از عناصر گروهک «جماعت توحید و جهاد» به نام‌های «ادریس نعمتی» و «امجد پیوند» در میدان آزادی سنندج رهگذران و ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی را به گلوله می‌بندند که در این حمله ناجوانمردانه 5 نفر شهید و 9 تن دیگر مجروح می‌شوند.
تروریست بشیر شاه نظری
ساعت 9:30 روز جمعه 13 اسفندماه 1389، چهار محيط بان به نام های «شهید مسعود عليخاني»، «شهید محمود احمدي نژاد»، «شهید معمر مرغوبي» و «شهید كمال حسين پناهي» جهت گشت زني به اطراف روستاي «چشمه كوچك» از توابع «دوشان» استان کردستان مراجعه كردند و پس از ساعت‌ها بي‌خبري از آنها، جسد بي جانشان توسط يك كوهنورد پيدا و به اداره آگاهي استان گزارش شد.
اين محيط بانان شهيد از بهترين و زبده‌ترين نيروهاي اداره كل محیط زیست كردستان بودند و با سلاح گرم جنگي توسط این گروهک به شهادت رسيدند. خودروي «پيكاپ» آنان نيز پس از شهادت، به داخل يكي از دره‌هاي اطراف منطقه انداخته شد و اجساد آنها نيز در ميان جنگل رها گردید.
«ادریس نعمتی» 22 ساله که پس از این عملیات دستگیر شد در اعترافات خود می‌گوید: «در جاده‌ای کمین کردیم و پس از رسیدن خودروی محیط‌بانی اقدام به تیراندازی به سوی آنها کردیم و همگی آنها را به قتل رساندیم.»
از نظر این گروه انحرافی سرقت و آدم‌کشی اگر در مسیر ترویج دین باشد مجاز است. تا آنجا که قبل از اجرای ترورها به یک طلافروشی در «قروه» دستبرد زده و با سرقت طلاها، صاحب مغازه را به شهادت می‌رسانند.
تروریست لقمان امینی
«مختار رحیمی» عضو این گروهک تروریستی و قاتل مرد طلافروش است. او در تشریح ماجرا می‌گوید: «صاحب مغازه را با چشم بسته و دستبند بیرون آورده سوار ماشین کردم و او را به خارج از شهر انتقال دادیم. در آنجا او را از خودرو پیاده کرده و به محل خلوتی بردیم و من با شلیک چند گلوله به زندگی او پایان دادم ضمن آنکه طلاهای او را نیز با خود بردیم.»
آخرین اقدام گروهک مذکور در چهارم فروردین سال 90 رقم می‌خورد و طی آن تعدادی از عوامل آنها مردم و پلیس را در بازار سنندج به رگبار بسته، 2 نفر را شهید و 3 تن دیگر را مجروح می‌کنند.
اعضای این تیم تروریستی پس از دستگیری به اشتباهات خود پی می‌برند. «لقمان امینی» می‌گوید: «به جوان‌های هم سن و سال خودم توصیه می‌کنم مثل من گرفتار دام تکفیر نشوند چون من تبدیل به تروریستی جنایت‌کار شده‌ام با جرائم دیگری چون سرقت و آدم‌ربایی و مجازات اعدام در انتظارم است.»
«بشیر شاه‌نظری» دیگر عضو گروهک منحرف «توحید و جهاد» هم می‌گوید: «دانشجویان فریب ظاهر دینی و نام مقدس این گروه‌ها را نخورند چون باطن قضیه چیز دیگری است.»
و بالاخره «کاوه شریفی» سردسته گروهک هم می‌گوید: «انتهای این مسیر دچار شدن به سرنوشت ماست.»
شکي وجود ندارد که دشمن تاکنون در جذب جوانان فهيم و متدين اهل سنت در گروه هاي قتالي، جز معدودي انگشت شمار، هيچ توفيقي نداشته است. اعضاي ميداني اين فرقه هاي سلفي قتالي جوانان ساده انديش احساساتي هستند که هيچ تصور درستي از مباني دين يا احکام شرعيه ندارند. ظاهرا جمعي از اين افراد در آغاز راه تعلقات سطحي مذهبي داشته و تعدادي ديگر نيز صرفا افراد احساساتي هستند که عمدتا به دليل احساساتي بودن يا نداشتن قوه استدلال ديني و استنباط عقلي به سهولت جذب جريانات سلفي شده اند.
هرچند پرونده جنایات این گروهک ترویستی و گروهک های مشابه نظیر «جندالشیطان» با دستگیری و مجازات عاملین آن بسته شد، اما برنامه ریزی دقیق جهت تبیین اعتقادات اسلامی توسط علمای شیعه و سنی و جلوگیری از بروز اختلافات امری ضروری به نظر می رسد.
