کمیته سیاست ایران؛ ساخته دست منافقین (قسمت دوم)

برخی از تحرکات این کمیته مزدور در شماره قبلی این مقاله معرفی شد که نشان داد، تمامی فعالیت های این کمیته در جهت قرار دادن منافقین در زیر چتر حمایت غرب و بخصوص آمریکاست.

1 80

ماهیت اسلام ستیز و ایران ستیز منافقین

در قسمت اول مقاله کمیته سیاست ایران، به معرفی این کمیته و افشاگری در مورد اساس تشکیل و ماهیت وجودی آن پرداختیم که حاکی از آن بود که این کمیته بر اثر سرمایه گذاری گروهک منافقین به وجود آمده و اعضای آن که عموماًً از سیاستمداران بازنشسته ایالات متحده هستند در ازای دریافت مبالغی کلان در جهت سیاست ها و اهداف منافقین فعالیت می کنند.

برخی از تحرکات این کمیته مزدور در شماره قبلی این مقاله معرفی شد که نشان داد، تمامی فعالیت های این کمیته در جهت قرار دادن منافقین در زیر چتر حمایت غرب و بخصوص آمریکاست. کمیته سیاست ایران که ریاست آن بر عهده ریموند تنتر عضو سابق شورای امنیت ملی در کاخ سفید می باشد سعی بر خارج سازی نام منافقین از لیست سازمان های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا دارد و در رابطه با این موضوع و در یکی از آخرین اقدامات خود، در یک کنفرانس مطبوعاتی اقدام به انتشار گزارشی هشتاد صفحه ای از سفر تحقیقاتی این کمیته به عراق و پادگان اشرف نمود.

در این گزارش نیز مطابق با خواسته منافقین اهدافی از جمله تلاش برای خارج سازی منافقین از لیست سازمان های تروریستی، هشدار به آمریکا در باره نفوذ بالای نظام ایران در کشور عراق و به دنبال آن احتمال پاکسازی اردوگاه اشرف از وجود منافقین توسط دولت عراق و در نهایت معرفی منافقین به عنوان مطرح ترین اپوزیسیون خارجی ایران! و لزوم حمایت آمریکا از این گروهک تروریست را می توان مشاهده کرد.

این مقدمه در واقع مختصری از معرفی کلی این کمیته و اهداف آن بود که به تفصیل در شماره اول این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه سعی داریم به بخش دیگر تحرکات این کمیته بپردازیم که هدف آن ایجاد ترس و وحشت در افکار عمومی آمریکا از وجود جمهوری اسلامی ایران، به جهت ایجاد فضایی مناسب برای تقابل آمریکا با ایران است تا از طریق شدت بخشیدن به این رویارویی، منافقین را به عنوان یک آلترناتیو مناسب بر ضد ایران در منطقه به آمریکا معرفی کنند!

نوع دیگر فعالیت های این کمیته که با فریب افکار عمومی و دروغ پراکنی همراه است، در دو موضوع اسلام هراسی و ایران هراسی، پیگیری می شود و در قالب تولیدات تصویری و رسانه ای انتشار می یابد.

منافقین که در اینگونه فعالیت ها بسیار اصرار دارند که پوششی و مخفیانه عمل نمایند، تولیدات خود در این زمینه را در قالب سازمانی غیر انتفاعی عرضه می کنند. این سازمان که ظاهر آن گرایشات و وابستگی هایی به احزاب راست اسرائیل و آمریکا را نشان می دهد "صندوق کلاریون" نام دارد.

با شناسایی اعضای فعال در صندوق کلاریون و تفحص در خط مشی این سازمان به ماهیت اصلی و وابستگی مستقیم آن به کمیته سیاست ایران و در نهایت به گروهک منافقین و سرمایه گذاری آنها می رسیم که به عنوان نمونه می توان به "کلار لوپز" مدیر اجرایی کمیته سیاست ایران اشاره کرد که از اعضای هیئت مشورتی کلاریون می باشد. از دیگر اعضای این صندوق می توان به "فرانک گاف نی" از مرکز سیاست امنیتی؛ "دانیل پایپ" از انجمن خاورمیانه، "ژودی یاسر"، موسس "انجمن آمریکایی اسلامی برای دموکراسی" و سخنگوی صندوق کلاریون "هارولد رود"، افسر پیشین زیر نظر داگلاس فیت در دوره رونالد رامسفلد، "یان شارون" مدیر اجرایی "مینه سوتا علیه تروریسم" و "سارا استرن" رئیس "انجمن حقیقت خاورمیانه" (EMET) اشاره کرد که عموماً از نئو محافظه‌کاران و سیاست‌ مداران جنگ طلب می باشند.

این کمیته که در سال 2006 توسط یک محافظه کار خاخام اسرائیلی با نام "رافائل شور" تاسیس شد اقدام به تولید فیلم های مستند جنجالی در مورد تهدید اسلام و ایران نموده و قصد دارد که آمریکایی ها را وادار به آماده باش درباره اسلام افراطی نماید و این دروغ پراکنی های رسانه ای تاثیری بر افکار عمومی آمریکا می گذارد که در نهایت باعث می شود ایالات متحده بتواند سیاست های خصمانه خود را بر علیه جمهوری اسلامی ایران راحت تر پیگیری کند.

فیلم کوتاه "وسواس" اولین محصول صندوق کلاریون بود که با موضوع جنگ اسلام افراطی علیه غرب تولید شد.این فیلم که قصد داشت نیت اسلام افراطی را هدف گیری تمدن غرب نشان دهد باعث شد بحث های راجع به اسلام هراسی، در پردیس های دانشگاهی امریکا داغ شود. در این فیلم اسلام و مسلمانان به عنوان یک خطر جدی برای جوامع غربی معرفی شده اند و به بیننده القاء می کند که اگر هر چه زودتر به مبارزه با این تهدید اقدام نکند، قدرت آن در آینده نزدیک باعث فروپاشی تمدن غرب و ملت ها و دولت های غربی می گردد زیرا که آموزه ها و دستورات اسلامی، از مسلمانان ملتی ستیزه جو ساخته که هدف نهایی خود را تسلط بر تمام دنیا تعریف می کنند! هر چند در ظاهر و به طور مستقیم به آن اشاره ای نشده است اما در ادامه می بینیم که منظور اصلی سازندگان این فیلم از اسلام افراطی و جنگ طلب، جمهوری اسلامی ایران است.

نگاهی به شیوه و سطح گسترده توزیع این دی وی دی در تیراژ 28 میلیون نسخه در سه ایالت کلیدی آمریکا از قبیل فلوریدا، اوهایو و میشیگان و در داخل روزنامه ها - که با احتساب هر نسخه 3 دلار، چیزی در حدود 84 میلیون دلار هزینه داشته است - نشان دهنده صرف هزینه های سنگین در رابطه با این گونه فعالیت ها دارد که حاصل سرمایه گذاری منافقینی می باشد که خود را مسلمان می نامند اما در عمل ماهیتی کاملاً ضد اسلامی دارند .

این فیلم که در سال 2008 و در ماه های آخر منتهی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توزیع شد قصد داشت از سناتور "مک کین"، نامزد جمهوری خواه حمایت کند که علیه اسلام گرایان افراطی و تهدید آنها مبارزه می کرد.

دومین تولید کلاریون فیلم "جهاد سوم" بود که در می 2009 تولید شد و ادعا می‌کرد که جنگی را بررسی می‌کند که رسانه‌ها چیزی درباره آن به مردم نگفته‌اند و دشمنی که دولت نیز از نام آن می‌ترسد را آشکار می‌سازد. در اواخر سپتامبر 2008، وب‌سایت فیلم ادعا می‌کند که فیلم بر روی سند سری (مانیفست برادری مسلمانان آمریکایی) کشف شده توسط اف بی ای تمرکز کرده است.

فیلم تشریح می‌کند که هدف جهاد بزرگ تخریب تمدن غرب از درون از طریق عملیات نفوذی و سلطه بر شمال آمریکا است. این فیلم مبارزه رهبران مسلمان افراطی در آمریکا را نمایش می دهد و در کل در این فیلم تماماً سعی شده تا دولت های اسلامی را تهدیدی برای امنیت آمریکا معرفی کند.

همانطور که تا اینجا گفته شد تولیدات صندوق کلاریون بر پایه یک سیر هدف دار استوار است که از معرفی اسلام افراطی به عنوان یک تهدید برای تمدن غرب در فیلم اول شروع شد و در ادامه به سمتی رفت که اسلام را در قالب یک دولت اسلامی به عنوان خطر اصلی معرفی کرد و دیگر به افراطی بودن یا نبودن آن اشاره ای نکرد و به طور آشکار سعی کرد که کلیت اسلام را به عنوان یک دین خطرناک زیر سوال ببرد و این بار هدف اصلی این خطر را جامعه آمریکا معرفی نمود.

همچنین در ادامه کلاریون با اضافه کردن بخش ایران به سایت اسلام رادیکال، سعی کرد تهدید ایران را برای جهان نشان دهد و در آخرین تولید خود در سال 2010 با نام "ایرانیوم" سعی کرد ایران هسته ای را به تصویر بکشد که تهدیدی برای تمام دنیا به حساب می آید. در این فیلم که اساس آن بر پایه دروغ و فریبکاری بنا نهاده شده بود "رافائل شور" بنیانگزار صندوق کلاریون ماموریت خود را اینگونه بیان می کند که در طول 30 سال گذشته، رهبران ایران با شهروندان خود ظالمانه رفتار کرده اند و از اقدامات تروریستی در سرتاسر جهان حمایت کرده اند. او همچنین اضافه می کند که بسیار مهم است که مردم بدانند تهدید هسته ای فقط یک قسمت از داستان ایران به عنوان خطری برای دنیاست.

در دروغ پردازی های این فیلم همین بس که در صحنه ای از آن با سانسور و پخش قسمتی از سخنرانی معروف امام خمینی پس از شهادت آیت الله مطهری که فرمودند: «بريزيد خون‌ها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود»، جمله "بريزيد خون‌ها را" به صورت جداگانه پخش نموده و سعی دارد به مخاطب اینگونه القا نماید که امام خمینی به مردم انقلابی ایران دستور کشتار و ترور در خارج از کشور را می دهند!

این سه فیلم جنجالی که تاکنون حاصل فعالیت صندوق کلاریون بوده است فقط بخشی از تولیدات این سازمان در زمینه اسلام هراسی و ایران هراسی است که با پشتیبانی کمیته سیاست ایران بدست آمده که البته خود این کمیته نیز ساخته دست گروهک تروریستی منافقین است.

منافقین در تکمیل پروژه اسلام هراسی و ایران هراسی خود فقط دلخوش به تولیدات کمیته سیاست ایران و صندوق کلاریون نیستند بلکه این گروهک تروریست با صرف هزینه های گزاف، مزدوران دیگری را نیز برای پیشبرد اهداف خود به کار میگیرند. یکی دیگر از نمونه های این موضوع انتشار کتاب هایی با هدف تخریب چهره ایران در جوامع غربی است که سیری در مطالب آنها به راحتی ماهیت وابستگی و خط گیری نویسندگان از منافقین را روشن می سازد.

نمونه ای که در این مقال به معرفی آن می پردازیم، کتاب "واواک در خدمت آیت الله ها" نوشته "ايوبونه" استاندار و نماينده پيشين مجلس ملي فرانسه و رئيس سابق سازمان ضد جاسوسي فرانسه است. دیده می شود که باز هم یک بازنشسته سیاسی و خود فروخته در قبال دریافت مبالغی، به مزدوری منافقین پرداخته است.

در این کتاب که در پاریس منتشر شده است واواک یا همان وزارت اطلاعات و امنیت ایران به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی می گردد که به خواست نظام ایران مخالفان خود را در اروپا ترور می کند! البته در این کتاب مخالفان نظام ایران و در واقع اهداف ترورریستی واواک سران گروهک تروریستی منافقین معرفی شده است و از این طریق سعی شده این گروهک و فعالیت هایش برای معاندت با نظام ایران آنچنان تاثیر گذار و مهم معرفی گردد! که دولت ایران را مجبور کرده از این شیوه برای مبارزه استفاده کند.

ایوبونه در این کتاب از شخصیت هایی به عنوان نفوذی های سازمان اطلاعات ایران نام می برد که برای جاسوسی به گروهک منافقین نفوذ کرده اند اما در واقع این یکی دیگر از دروغ پردازی های این کتاب است که سوابق این افراد آن را به راحتی آشکار می سازد.

در این کتاب به عنوان نمونه شخصیتی به عنوان عامل اطلاعات ایران به این صورت معرفی شده است که :

"او چهره كاملا متفاوتي دارد. او تقريباً نمونه كامل مخالف جعلي به ظاهر توبه كرده يي است كه در واقع يك نفوذي در سازمان بوده است خود را تحميل ميكند و بعد با سر و صدا آنرا ترك ميكند. تحت عنوان يك بريده او توانست بعد از يك فرار باور نكردي, كمپين شيطان سازي مجاهدين خلق را كه واواك به جريان انداخته بود سوخت برساند. وي كه به عنوان داوطلب مجاهدين در كمپ اشرف بود , در 15 ژوئيه 2001 با برداشتن سلاح و تجهيزات و پول فرار ميكند و تلاش ميكند كه به سفارت ايران در بغداد پناهنده شود. توسط پليس عراق دستگير ميشود, قرار بود در يك دادگاه اين كشور به خاطر جاسوسي محاكمه شود. نزد سازمان مجاهدين ابراز ندامت ميكند, درخواست عفو از سوي رهبران جنبش ميكند , كه اشتباه ميكنند و حرف او را باور مي كنند و به او امكان انتخاب بين بازگشت به اشرف و استرداد به ايران را ميدهند. او البته مورد اول را انتخاب ميكند تا بتواند مأموريت جاسوسي خود را ادامه دهد."

این در حالی است که این شخص در واقع یک جدا شده از این گروهک تروریستی است و نکته جالب اینجاست که این گروهک که به شستشوی مغزی و شکنجه اعضای خود شهرت جهانی دارد پس از فرار و بعد تحویل دوباره توسط پلیس عراق به منافقین از سوی سرکردگان این گروهک مورد عفو قرار می گیرد!

یکی دیگر از نکات جالب این کتاب که پیوسته در سایت های منافقین تبلیغ می شود، نام بردن از کمیته سیاست ایران و ریموند تنتر رئیس این کمیته و کلار لوپز مدیر اجرایی آن می باشد که به خاطر شناسائي و افشاي یک شبکه تلویزیونی به عنوان سازمانی جاسوسی وابسته به اطلاعات ایران مورد ستایش و تقدیر قرار می گیرند.

این گونه سرمایه گذاری ها و فعالیت ها فقط بخشی از عملکرد گروهکی است که ادعای مسلمانی دارد و در طول حیات ننگین خود مبارزه با امپریالیسم و استعمار را به عنوان هدف و آرمان معرفی کرده است. اما در واقع می بینیم که منافقین در عمل برای دست یابی به اهداف شوم خود در خدمت آمریکا و غرب و تقابل با اسلام هزینه می کنند.

به هر حال منافقین امید دارند که از طریق این گونه سرمایه گذاری ها و فعالیت های پوششی در جوامع غربی بتوانند به روابط تیره ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران بیشتر دامن بزنند و در این گیر و دار خود را به عنوان یک گروهک مخالف و معاند با نظام ایران مورد حمایت غرب و بخصوص آمریکا قرار دهند.

 

"کمیته سیاست ایران"؛ ساخته دست منافقین(1)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31