" فصل چهاردهم "
استفاده از مطبوعات
مجاهدین خلق ایران در شیادی و هوچی گری بسیار زبردست هستند . آنها به مانند تعدادی از سازمان های چپ افراطی به صورت دقیق اموری را كه در رسانه ها می گذرد ، به خوبی می شناسند و كاملاً می دانند چگونه روزنامه نگاران را " با دود " خلع سلاح كنند .
از سالیان پیش آنها به طور دائم روز بزرگی را اعلام می كنند كه در آن یك وضعیت شورشی در ایران شروع خواهد شد كه تحت رهبری آنها به سقوط نظام ایران منجر می شود .
آنها به طور قابل ملاحظه ای سازماندهی می شوند و توانایی بسیج شدن هواداران به آنها اجازه می دهد تا تظاهرات اعتراض آمیز كوچكی در اروپا كه در آن پناهنده شده اند به راه اندازند و این كار زمانی انجام می شود كه یك رهبر ایرانی به یك كشور اروپایی قدم می گذارد .
اغلب نوشته های روزنامه ها و سایر نشریه ها باید گاهی از یك پایگاه واقعی حمایت شوند . مجاهدین تحت پوش یك اطلاعات انحصاری و دست اول تلاش می كند با ایجاد روابط شخصی با روزنامه نگاران از فعالیت ایشان برای تبلیغات خود استفاده كنند .
افسوس ! كه این سیستم اغلب اوقات در اروپا ، اساساً به خاطر نقض آموزش اصحاب رسانه و مطبوعات جواب می دهد و دائم به خاطر مواجه شدن با محدودیت زمان ، بسیاری از نویسندگان فقط وقت كمی صرف می كنند تا در عمق مسایل فرو روند و با بررسی اطلاعات و تلاش در جهت كشف آنچه در پس پرده است به حقیقت واقف شوند ... در چنین شرایطی دام بسته می شود .
علاوه بر آن مجاهدین با نزدیك شدن به نمایندگان مجلس ، سناتورها و غیره تلاش می كنند تا از آنها یك امضا در جهت تأیید مبارزه سازمان كسب كنند و آنها را به عنوان تنها اپوزیسیون مشروع به رسمیت می شناسند .
مجاهدین یك روابط عمومی را در میان مطبوعات غرب و شخصیت های دولتی هدایت می كنند كه به واسطه آن در جستجوی یك حامی سیاسی و یك پشتیبانی مالی هستند . مجاهدین با بهره برداری از نارضایتی غرب در مقابل رفتار دولت ایران ، خود را به عنوان جانشین حكومت ایران معرفی می كنند . آنها برای رسیدن به هدف خود اعلام می كنند كه از حمایت اكثریت ایرانیان برخوردار هستند .
مسعود رجوی و دوستانش خود را به عنوان یك ارتش مطمئن قلمداد می كنند كه فردای ایران در دست آنها خواهد بود .
" نام او افشین بود ، او به طور منظم به تحریریه ما زنگ می زند تا شب بزرگ را اعلام كند ، شرع یك وضعیت شورشی در جمهوری اسلامی ایران كه باعث سقوط حكومت تهران خواهد شد . او تأیید می كرد : انقلاب مجاهدین خلق در راه است .
تعداد بی شماری از اعلامیه های شماره دار پخش می شد كه طی آنها از فتوحات نظامیان با انگیزه و جان نثاری کشته شدگانشان ستایش می شد ، در اورسوراواز ساعت فتح نزدیك بود ... "
و زینهار به زن و یا مردی كه جرأت كند اصول رسمی منتقل شده به وسیله سازمان را افشا كند . تجمعات اعتراض آمیز خودجوش از طریق صفحه نامه های خوانندگان ، دخالت در سردبیری برای درخواست احكام مجازات مجرمین بلادرنگ سازماندهی می شود . وقتی این احترامات كارساز نباشد ، فشارها و حتی تهدیدات پنهان به طور مستقیم از طریق تلفن اعلام می شود .
برای مجاهدین مطبوعات آن قدر اهمیت دارد كه آنها تردید نمی كنند كه فعالیت های خود را حتی گاهی با هدف انحصاراً تبلیغاتی افزایش دهند . این روش را در شمای اساسی استفاده از مطبوعات كه پرفسور " رژه مك شی یلی " عملكرد آن را بیان كرده ، باز شناخته خواهد شد .
مواد اساسی برای بهره برداری مطبوعات از چندین منبع تأمین می گردد :
" عملیات خشن گروه های كوچك عملیاتی مستقیم مانند : عملیات متحدان معمولی یا غیر منتظره ، اعتصاب ها ، سوء‌قصدها ، تظاهرات و اعلامیه ها ، عملیات مختلف چریكی خیابانی یا شهری ،
در قلمرو ملی : اطلاعات درباره عملیات مستقیم گروه های طرفدار مبارزه در جاهای دیگر غیر قلمرو ملی : بزرگ نمایی خطاها و اشتباهات رقیب ، تبلیغات رقیب ، اعمال و رفتارهای مسئولان ، نمایندگی های آنها و متحدانشان ."
گزارش های زیادی در این زمینه تجربه اجرایی دارند و این ماجرا بی انتها است .
• ایجاد اطلاعات
" رژه مك شی یلی " در این باره چنین تحلیل می كند :
" بدین منوال بیهوده است كه فكر كنیم جنگ های چریكی آمریكای جنوبی شروع یك آشوب عمومی است ، هیچ آشوب عمومی در كار نخواهد بود و سازمان دهندگان انقلاب احتیاجی به یك شورش عمومی ندارند . جنگ چریكی برای ایجاد فضای بهره برداری برای مطبوعات ایجاد می گردد ."
برای این كه در تولید اطلاعات كارآمد باشیم باید یك تیم باتجربه و رابطانی كه به دنبال استدلال هستند را در اختیار داشته باشیم . این افراد باید مجموعه نیروهای خود را به كار گیرند تا در مبارزه مطبوعات پیروز شوند .
روابط عمومی سازمان به شورای ملی مقاومت ایران ، ویترین سیاسی مجاهدین كه تا این هفته در مجموعه چهار ویلا در اورسوراواز استقرار دارد ، سپرده شده است . یك گروه كوچك از رهبران سازمان كه به چندین زبان اروپایی تسلط دارند و از یك ارتباط فاكسی قوی ، پست های الكترونیك و تماس های تلفنی برخوردار هستند ، به طور دائم علیه حكومت ایران افشاگری می كنند و جملاتی را اعلام می كنند كه واقعیت آنها بعضاً برای بررسی مشكل است .
همه روی یك نكته تأكید دارند ، مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران در ایران بسیار مردمی هستند ، اگر چه محافل دیپلماتیك در تهران گزارش های مخالف این قضیه را ارائه می دهند .
همچنان كه پروفسور " رژه مك شی یلی " آن را توضیح می دهد ، موضوع عبارت است از ایجاد شرایطی به منظور منزوی كردن دشمن در صحنه مطبوعاتی غربی و بدنام كردن آن از طریق دادن این احساس به دشمن در مورد تنهایی او و سرزنش افكار عمومی و در نهایت تقویت سرزنش افكار عمومی جهانیان در مورد او .
در آن زمان ، سازمان مجاهدین عملیاتی خارج از ایران انجام می داد و مریم رجوی در جایگاهی قرار داشت كه این موضوع را به خوبی بداند . در آوریل سال 1992 ، او دبیر كل سازمان بود ، پس از یك حمله هواپیمایی ایران به عراق ، سفارتخانه ها و كنسولگری های ایران در 9 كشور (آلمان ، استرالیا ، كانادا ، فرانسه ، نروژ ، هلند ، انگلستان ، سوئد ، سوئیس) توسط منافقین مورد حمله و غارت قرار گرفتند .
افكار عمومی جهانی به همان شیوه تحت تأثیر قرار گرفت ، تظاهرات خودجوش برادری با فلان یا بهمان عملیات انقلابی با هزاران كیلومتر ، یكی پس از دیگری شروع شد و روزنامه های جهان به آن توجه كردند .
مجاهدین با غم انگیز جلوه دادن موقعیت های ساده ، با نامتعادل ساختن امور در جهت خاص ، مطالباتی درخواست می كردند ، اعلامیه هایی با هدف تحت تأثیر قرار دادن مردم مصرف كننده مطبوعات را منتشر می ساختند و مقامات محلی را با تهدید كردن ضمنی هشدار می دادند .
خلاصه آنها در اروپا طوری رفتار می كردند كه گویی در یك كشور فتح شده حضور دارند ، كسانی كه در كشورهای میزبان به عنوان خارجیانی تلقی می شدند كه رنج پناهندگی را تحمل می كنند و احتیاج به اقدام حمایتی دارند .
افشین علوی ، عضو كمیسیون امور خارجه شورای ملی مقاومت اعلام كرد :
" شورای ملی مقاومت ایران (سی.ان.آر.آی) خواستار آزادی فوری مریم رجوی است ، این پیام به مفهوم دست زدن به اعتصاب غذا است كه در حال حاضر در بیست شهر اروپا و در ایالات متحده گسترش یافته است ."
" همسر مسعود رجوی ، رئیس سازمان مجاهدین خلق ایران یك بیماری دارد و او به تازگی یك عمل جراحی را تحمل كرده " ، این مطلب را علوی به آسوشیتدپرس اعلام كرد : " ما دولت فرانسه را مسئول سلامتی او می دانیم ."
مریم رجوی و ده تن دیگر در شب یكشنبه پس از یك بازرسی به خاطر شركت در دو اقدام خلاف در ارتباط با یك اقدام تروریستی و پشتیبانی مالی تروریسم بازداشت موقت شدند ... به گفته افشین علوی كه خود نیز اعتصاب غذا كرده است : " تعداد كسانی كه دست به اعتصاب غذا روز یكشنبه در اورسوراواز ، مقر سازمان زده اند از مرز صدها تن گذشته است ."
رئیس پلیس وال دواز تعداد اعتصاب كنندگان غذا را 47 مرد و 30 زن اعلام كرد ، از میان این اعتصاب كنندگان دو تن نیز از آشامیدن خودداری می كردند .
چهل تن از معترضان در مقابل اقامتگاه دكتر صالح رجوی تجمع كرده بودند . یك پزشك چندین بار در روز به آنجا مراجعه كرد تا مراقب وضعیت سلامت آنها باشد و آتش نشانان برای مداخله به طور دائم آماده باش بودند .
رئیس پلیس اعلام كرد كه اواخر بعدازظهر یكشنبه شش تن قربانی خودكشی شدند . پنج زن اعتصاب غذا كننده از تحت مراقبت قرار گرفتن خودداری كردند و یك مرد را كه اعتصاب غذا نكرده بود و احتمالاً به خاطر گرما احساس بیماری می كرد به بیمارستان منتقل نمودند .
• یك كار با تجربه
مجاهدین خلق ایران كه هر فرصتی را غنیمت می شمرند ، به عنوان افراد حرفه ای واقعی به خیابان های شهرهای كشورهای غربی می آیند تا هر بار كه یك مسئول رسمی ایران برای دیدار رسمی به اروپا می آید و یا حتی تیم ملی فوتبال ایران كه برای بازی به اروپا آمده بود ، در مقابل او پارس كنند و یا ژست های مخصوص بگیرند .
طبق اعلام وزارت كشور چندین تن از مخالفان ایران كه در مرز میان فرانسه و بلژیك تجمع كرده بودند به عقب رانده شدند و از ورود به خاك فرانسه منع شدند ، آنها به خاطر مسابقه فوتبال بین ایران و ایالات متحده در یكشنبه شب در لیون این كار را می كردند
طبق همان منبع ، این ایرانیان كه تعدادشان نامشخص بود به آلمان و هلند آمده بودند تا به گروه اپوزیسیون مجاهدین خلق بپیوندند و اغلب آنها بلیط نداشتند و فرم های اقامت در فارنسه را تكمیل نكرده بودند ، آنها به عقب رانده شدند ، زیرا كه برای نظم اجتماعی تهدید محسوب می شدند .
چند تن از آنها در دو مورد به مدت یك ساعت و نیم در اوایل بعدازظهر ، در مرز فرانسه _ لوگزامبورگ در شهر دودلانژ را مسدود كردند . در شهر لیون ، محمد محدثین یكی از سخنگوهای منافقین، مقامات فرانسوی را به خاطر همكاری با مقامات ایران محكوم كرد ، زیرا آنها مانع شركت گروه اپوزیسیون در مسابقه یكشنبه شب در لیون شدند .
او در یك كنفرانس مطبوعاتی به قهرمان كشتی ایران اسكندر فیلابی اشاره كرد كه به خاطر مسائل سیاسی از گرفتن ویزا توسط فرانسه محروم شد .
عملیات ، خوب انجام شد و بعضی از راه دور آمده بودند ... دوازده كانادایی ایرانی تبار دوشنبه توسط پلیس مرزی فرانسه در فرودگاه رواسی شارل دوگل دستگیر شدند . فرانسه از این واهمه داشت كه این دوازده نفر نظم عمومی را بر هم زنند و به خاطر ورود رئیس جمهور ایران محمد خاتمی ، در این هفته در پاریس علیه او تظاهرات به راه اندازند . وزیر كشور اعلام كرد كه آنها صبح سه شنبه به كشور خود بازگردانده شدند ، سفارت كانادا بدون آن كه جزئیات بیشتری اعلام كند ، این اخبار را تأیید كرد .
عصمت رمضانی یكی از دوازده نفر بازگردانده شده ، به وسیله تلفن به آسوشیتدپرس اعلام كرد : " ما كار بدی انجام ندادیم ، ما آمده بودیم تا به طور دموكراتیك علیه حكومت خاتمی تظاهرات كنیم ". او شاكی بود كه توسط كارمندان فرانسوی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است .
همه چیز با دقت هماهنگ شده بود ... چند هزار ایرانی (2000 طبق اعلام پلیس و 10،000 نفر طبق گفته سازمان دهندگان) روز چهارشنبه در پاریس در میدان تروكادرئو ، به خاطر دیدار محمد خاتمی رئیس جمهور ایران از فرانسه تظاهرات كردند .
تظاهر كنندگان به دعوت شورای ملی مقاومت ایران (سی.ان.آر.آی) كه مجاهدین خلق عضو آن است ، در آنجا حضور پیدا كرده بودند و پلاكاردهایی در دست داشتند كه روی آنها نوشته شده بود " مرگ بر خاتمی " ، " خاتمی از فرانسه برو " یا " ملاها نماینده مردم ایران نیستند ، آنها باید توسط سازمان ملل متحد بر كنار شوند ."
بعضی از آنها نیز پرچم های سفیدی حمل می كردند كه روی آنها نقش داس و چكش و در وسط آن یك دست كه یك مسلسل در دست داشت ، وجود داشت . تظاهر كنندگان فریاد می زدند : " خاتمی تروریست " ، " خاتمی قاتل " و شعارهایی را تكرار می كردند كه از یك تریبون كه توسط شورای ملی مقاومت در قسمت ورودی ساختمان حقوق بشر قرار گرفته بود پخش می شد .
تظاهر كنندگان همچنین علیه عملیات پلیسی كه صبح چهارشنبه در پاریس و حومه آن در محافل اپوزیسیون ایرانی اعمال می شد ، اعتراض كردند . این افراد حدود سی نفر بودند كه توسط افراد بازجویی شده اجیر شده بودند . در بعدازظهر همان روز آنها برای چند لحظه میدان تروكادرئو را ترك كردند تا در خیابان های منطقه شانزده پایتخت به صورت آرام رژه بروند .
چه اتفاقی می افتاد اگر به همان روش باسك ها یا ایرلند شمالی ها در خیابان های واشنگتن یا مسكو یا حتی رم ، رژه می رفتند ؟
برخی دولت ها صبر خود را به خاطر بر هم خوردن نظم عمومی از دست دادند ، خصوصاً اگر مثل فرانسه در سال 1999 شایعات سوءقصد برخی از مقامات را به جنب و جوش در می آورد. یك عملیات پلیسی وسیع صبح چهارشنبه در منطقه پاریس علیه اپوزیسیون ایرانی در تبعید ، چند ساعت قبل از ورود رئیس حكومت ایران محمد خاتمی ، به پاریس اعمال شد ، در حالی كه تهدیدهای سوء قصد به گوش می خورد .
از طریق منابع پلیس تصریح شد كه عملیات به صورت مشترك توسط اداره ملی ضد تروریست و بخش ضد تروریست بریگاد جنایی انجام شد . شانزده نفر دستگیر شدند و پانزده نفر دیگر از مخالفان نیز در منطقه پاریس دستگیر شده و مورد مراقبت قرار گرفتند .
اداره ملی ضد تروریست بنا به تأیید منابع قضایی ، روز سه شنبه از دادستان درخواست كردند كه اجازه داشته باشند ، بازجویی هایی پیشگیرانه به خاطر تهدید به سوء قصدهایی كه به خاطر دیدار رئیس جمهور ایران وجود دارد ، اعمال كنند .
این بازرسی ها در خیابان وژیراد ، در كنفرانس سنت هنورین (ایولین) و در اورسوراواز (وال دواز) اعمال شد . این تفحص ها نمی تواند به سرعت یك تهدید تروریستی احتمالی را تأیید كند . این بازرسی بر اساس ماده 24 و 706 كه به دادستان اجازه می دهد در چارچوب اقدامات ضد تروریستی از رئیس دادگاه عالی پاریس درخواست نماید كه بازرسی هایی انجام دهد ، صورت پذیرفت.
چند ده پلیس و ژاندارم سیار در اطراف مقر اروپایی شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در پنج كیلومتری پاریس موضع گرفتند . شورای ملی مقاومت سازمان اپوزیسیون مخالف حكومت تهران ، نمای سیاسی مجاهدین خلق است كه از عراق یك مبارزه مسلحانه علیه حكومت اسلامی را هدایت می كند .
یك چنین دژی یعنی مقر شورای ملی مقاومت چندین خانه در كنار اواز كه توسط یك دویار و سیم های خاردار احاطه شده را در خود جمع كرده است . مخالفان از ورود نیروهای پلیس به آنجا ممانعت كردند ، نیروهایی كه برای بازرسی محل ها آمده بودند و قصد داشتند هویت ساكنان را در چارچوب یك كمیسیون قضایی كنترل نمایند .
فرزین هاشمی ، یكی از نمایندگان شورای ملی مقاومت ، خشونت پلیس و این كه چند تن از اعضای اپوزیسیون ایرانی كه در چند روز اخیر از ورود آنها به فرانسه ممانعت به عمل آمده بود را محكوم كرد .
مسعود رجوی رئیس مجاهدین خلق ، نامه ای به رئیس جمهور فرانسه ژاك شیراك نوشت و علیه عملیات پلیس كه به رغم او فاقد وجاهت قانونی بود ، اعتراض كرد . به همین مناسبت وزیر كشور وقت ، " ژان پی یر شونمان " در مورد فوائد اقدامات توضیح داد و چند قانون ابتدایی را یادآور شد .
او در مورد هر گونه افراط پلیس فرانسه از خود دفاع كرد و روز چهارشنبه دستگیری های مخالفان ایرانی به خاطر ضرورت پرهیز از تظاهرات خشونت آمیز به خاطر دیدار رئیس جمهور محمد خاتمی را توجیه كرد .
وزیر كشور به هنگام خروج از هیئت دولت اعلام كرد كه خارجیانی كه از میزبانی فرانسه بهره مند هستند باید قوانین این كشور را رعایت كنند . " شونمان " افزود : باید منافع فرانسه در نظر گرفته شود ، خصوصاً توسط خارجی هایی كه در خاك ما پناهنده شده اند .
وزیر كشور به حوادثی اشاره كرد كه در زمان برگزاری جام جهانی فوتبال در حاشیه مسابقه ایران _ ایالات متحده ، در لیون اتفاق افتاد . این حوادث توسط هزاران نفر از مخالفان كه از نقاط مختلف جهان آمده بودند روی داد . این اتفاقات نباید به خاطر ملاقات رئیس جمهور خاتمی تكرار شود .
آلمان نیز از تظاهرات خیابانی سازمان یافته توسط مجاهدین خلق در امان نبود . رئیس جمهور ایران محمد خاتمی از روز دوشنبه یك دیدار از آلمان را آغاز كردكه تحت اقدامات حمایتی زیاد انجام شد . برلین خواهان پرهیز از افراط به هنگام تظاهرات مخالفان دولت اسلامی بود ...
در خارج خاتمی با یك اپوزیسیون دیگر مواجه شد ، اپوزیسیون شورای ملی مقاومت ایران ، این جنبش در تبعید تظاهراتی را علیه ورود رئیس جمهور ایران در نزدیكی دروازه براندبورگ در برلین سازماندهی كرد .
تظاهر كنندگان چندین شعار تند علیه رئیس دولت ایران سر می دادند . پلیس تعداد شركت كنندگان را 7000 نفر برآورد كرد . سازمان دهندگان نیز رقم 20000 نفر را اعلام كردند و اضافه كردند كه 10000 نفر به خاطر اقدامات امنیتی انجام گرفته توسط مقامات آلمان نتوانستند شركت كنند .
پلیس اعلام كرد كه 50 نفر را تحت مراقبت قرار داده و دهها منزل مخالفان ایرانی را مورد بازرسی قرار داده است . مأموران گارد مرزی از ورود اتباع ایرانی به خاك آلمان جلوگری كردند . شورای ملی مقاومت در یك تماس تلفنی اعلام كرد كه 30 تن از مخالفان سوئیسی قصد داشتند به آلمان بیایند .
زمانی كه قوانین و مقررات به این شكل و به طور مرتب توسط افرادی كه از مجوز اقامت در یك كشور میزبان كه آنها را پذیرفته و به آنها پناه داده و زندگی آنها را حفظ كرده ، مورد اهانت قرار می گیرد ، چرا باید از اقدامات مقابلهای در برابر این سوء استفاده های مكرر تعجب كرد ؟
کالبد شکافی یک انحراف (11)
