میدل ایست آی در گزارشی تحت عنوان ‹‹چرا فرقه گروهک تروریستی منافقین در آلبانی پایگاه می سازد؟» نوشت: این گروهک در ایران و در نزد مردم این کشور جایگاهی ندارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، وبسایت میدل ایست آی در گزارشی به قلم بلن فرناندز Belen Fernandez تحت عنوان ‹‹چرا گروهک تروریستی منافقین در آلبانی پایگاه می سازد؟›› نوشت:
آلبانی در حال حاضر میزبان مقر سازمان مجاهدین خلق[منافقین] است که خود را وقف تغییر خشونتآمیز حکومت ایران کردهاست.
در اوایل ماه سپتامبر دیمیتری بوشاتی، نخستوزیر آلبانی، به اسرائیل سفر کرد تا در همایشی با موضوع مقابله با تروریسم شرکت کند و تعدادی عکس تبلیغاتی با چهرههای اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو بگیرد و کمی با آنها خوشوبش کند.
البته اسرائیل پیش از این با ترور دائمی فلسطینیان نفاق و دورویی خود را در مبارزه با تروریسم به نمایش گذاشته است. اعتبار آلبانی در مبارزه با تروریسم نیز به شدت مخدوش است: آلبانی در حال حاضر میزبان مقر سازمان مجاهدین خلق [منافقین] است که خود را وقف تغییر خشونتآمیز حکومت در ایران کرده است.
سازمان مجاهدین خلق که در سال 2012 از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده خارج شد(آمریکایی که خود سابقه طولانیای در جایگزین کردن ترور به جای مبارزه با ترور دارد) به دلیل همراهی با صدام حسین در جنگ با ایران و ترورهای متعددی که در این کشور انجام داده، تقریبا به طور کامل در ایران منفور است.
علیرغم انزوای تمام و کمال مجاهدین خلق در بین ایرانیان، پیام تغییر حکومت این گروه در واشنگتن مورد استقبال قرار گرفته است؛ حتی پیش از آنکه از فهرست گروههای تروریستی آمریکا خارج شود.
بزرگداشت بوش و ترامپ
بین سالهای 2013 و 2016، به درخواست آمریکا، چندهزار عضو سازمان مجاهدین خلق از پایگاه سابق خود در عراق به آلبانی منتقل شدند. اکنون، مجاهدین خلق در پایگاهی به شدت حفاظتشده در نزدیکیهای پایتخت آلبانی سکونت دارند.
اما چرا آلبانی؟ اگر بخواهیم ساده و مختصر بگوییم، پیچاندن گوش یک کشور کوچک که تا دهه 90 میلادی در انزوای بینالمللی قرار داشت و اکنون در پی جبران مافات است، برای ابرقدرت جهانی کار مشکلی نیست.
به عنوان دلیل فقط کافی است به خیابان جرج دبلیو بوش در تیرانا، یا مجسمه بوش در روستای فوشه کروجه یا مجسمه هیلاری کلینتون در سارانده توجه کنید.
در شهر کامز، بولواری در دست احداث است که نام دونالد ترامپ بر روی آن قرار گرفته. ترامپ همچنین شهروند افتخاری این کشور مسلمان هم هست؛ اقدامی که با توجه به ممنوعیت تردد مسلمانان در آمریکا توسط وی کاملا منطقی به نظر میرسد!
از آنجا که امسال نیز در البانی، محلی برای یادبود شیمون پرز اختصاص داده شد، این جنایتکار جنگی مرحوم هم موفق شده جایی برای خود در آلبانی باز کند.
در گذشته نیز آلبانی به جنگهای افغانستان و عراق کمک کرده و به حیات خلوت آمریکا برای بازداشتهای فراقانونیاش تبدیل شده بود.
حمایت آمریکا-اسرائیل-سعودی
بهطور خلاصه باید گفت با توجه به جایگاه ویژه مجاهدین خلق در قلب سرد محور قدرتمند آمریکا-اسرائیل-سعودی، خیلی عجیب نیست که آلبانی به محلی برای اقامت دائم مجاهدین خلق تبدیل شده.
به لطف کابینه ترامپ، به نظر میرسد مجاهدین خلق اکنون امید تازهای برای حیات یافته است. در ماه سپتامبر، لیندسی هیلسوم، گزارشگر شبکه 4 انگلیس گزارشی از وضعیت این گروه در آلبانی تهیه کرد که در آن پایگاه رو به توسعه مجاهدین خلق نمایان بود. هر چند نیروهای امنیتی مستقر در محل به سرعت و با زور جلوی فیلمبرداری را به بهانه همکاری گروه خبری با دولت ایران و جاسوسی برای آن گرفتند، وی در این رابطه اشاره کرد در حالیکه سیاستمداران آمریکایی متعددی از گذشته هوادار سازمان مجاهدین خلق بودهاند، با توجه به تمایل شدید این گروه برای بذلوبخشش بیحد و حساب پول، تعجب آور نیست که این سازمان اکنون برای اولین بار دسترسی مستقیم به دفتر ریاست جمهوری آمریکا دارد.
این گزارش، تصاویری از افراد نزدیک به ترامپ در همایشهای پیشین مجاهدین خلق را به نمایش میگذارد که در بین آنها جان بولتون نیز مشاهده میشود. وی پیش از تصدی پست مشاور امنیت ملی ترامپ، در همایش مجاهدین خلق در آلبانی شرکت کرده و ایده "سیاست اعلامشده آمریکا باید تغییر حکومت در ایران باشد" را ارئه کرده بود.
رودی جولیانی، وکیل ترامپ، نیز یکی دیگر از چهرههای مشهوری بود که از مجاهدین خلق پول دریافت کرده بود و با شرکت در همایش آنها گفته بود " مجاهدین خلق چشمانداز آینده ایران هستند" و " آیتاللهها باید بروند و باید یک حکومت دموکراتیک به رهبری رجوی جایگزین آنها بشود."
کارخانه روباتهای توئیتری
از این مسئله کم اهمیت! که اگر مردم ایران از حکومتی حمایت نکنند، آن حکومت دموکراتیک محسوب نمیشود، بگذریم، باز هم مدارک مستند سوءرفتارهای این سازمان با اعضای خودش، زندانی کردنها و یا شکنجههایش، نشان میدهد دموکراسی واژه دقیقی برای استفاده در این موقعیت نیست!
سیاست عقیمسازی اجباری در سازمان مجاهدین خلق این سوال را به وجود میآورد که اگر اعضای این گروه نتوانند تولید نسل کنند، چه نوع "چشماندازی برای آینده" متصور خواهند بود؟ یکی از اعضای جداشده این سازمان که با هیلسوم در آلبانی مصاحبه کرده، از یک مراسم هفتگی صحبت کرده که در آن تمام اعضای سازمان مجبورند افکار جنسی خود را در طول روز نوشته و سپس آخر هفته جلوی فرماندهان و همکاران خود آن افکار را بلند بخوانند.
همین فرد همچنین گفته بود وظیفهاش در پایگاه آلبانی "جنگ از طریق کیبورد" بوده است. به این معنا که از طریق پستهای ساختگی در تویئتر به مبالغه محبوبیت سازمان مجاهدین خلق و رهبر این گروه میپرداخته است.
در اواخر سپتامبر، روزنامه ایندیپندنت نیز تحقیقات خودش را درباره مجاهدین خلق منتشر کرد. در این مطلب از مجاهدین خلق به عنوان "محبوب واشنگتن" که "کشوری در کشور آلبانی بنا کرده است" نام برده شده و به ماهیت متحجرانه آن اشاره شده است.
الجزیره نیز نگاهی عمیق به مبحث "مزرعه رباتهای توئیتری" سازمان مجاهدین خلق در آلبانی داشته است.
خبرنگاران متصل به حکومت ایران
سازمان مجاهدین خلق کانال 4 و الجزیره را متهم به ارتباط با حکومت ایران و توطئه مخفیانه برای حمله به "گروه مقاومت ایرانی" کرد.
البته همه افراد هم از ورود به مقر مجاهدین خلق منع نشدهاند. برای مثال به مقاله واشنگتن تایمز نوشته ال تاد وود که یک خلبان نظامی سابق آمریکایی است مراجعه کنید. که وی در این مقاله از دعوت برای ملاقات با "جنگجویان آزادی ایرانی" در محل اقامت فعلیشان اظهار شعف میکند.
نکته جالب توجه اینجاست که از میان تمامی ایرانیانی که من شخصا با آنان دیدار کردهام، حتی آنهایی که با حکومت فعلی مشکل دارند، هیچکس را نمیتوان یافت که بگوید زندگی تحت حکومت یک فرقه تروریستی میتواند بهتر از وضع فعلی باشد.
از آنجایی که حرفهای سازمان مجاهدین خلق از طریق هزاران روبات توئیتری و همچنین مقامات آمریکایی مخابره میشود، بهنظر میرسد وظیفه انتشار حقیقت بر دوش "عوامل ایران" و "خبرنگاران متصل به ایران" باشد.
به همین دلیل و برای انتشار حقیقت به عوامل ایرانی بیشتری احتیاج است!