چالش های جدید حقوق بشر دوستانه و راه های مقابله با آن(2)

Dr Hoseini1

در سال های اخیر سه رویه متفاوت در برخورد با چنین جنایت هایی اتفاق افتاده است :

1 . سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل و دیگر مجامع حقوق بشر در قبال رفتارهای وحشیانه و جنایتکاران با صدور قطعنامه ای تنها ابراز نگرانی یا تأسف نموده است ، از جمله آنها قطعنامه های ابراز تأسف شورای امنیت و سازمان ملل به خاطر رفتارهای وحشیانه و جنایتکارانه نظامیان اسرائیل در حمله به مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین و حمله به مناطق مسکونی فلسطین و جنوب لبنان که قتل عام هزاران هزار زن و کودک و پیر و جوان و بی گناه و بی دفاع را به همراه داشته است .

2 . سوء استفاده کشورهای قدرت طلب و استعمارگر مثل آمریکا که حق وتو در شورای امنیت داشته و با توسل به نفوذ و زور به دنبال حوادث تأسف بار مثل یازده سپتامبر و با اعتقاد بر این که حقوق بشر دوستانه در حوزه مسایل مرتبط با مبارزه با تروریسم قابل اجرا نیست و دوره اعتبار معاهدات ژنو از این حیث به سر آمده است .

گرچه این نظر بیشتر از احساسات تند و هیجانات فرصت طلبان نشأت گرفته و هدف اصلی آن سوء استفاده از اوضاع به وجود آمده یا به وجود آورده شده است ، می باشد ، بدون توجه به رأی و نظر دیگران به بهانه مبارزه با تروریسم ولی با هدف اصلی حضور مستمر در سرزمین هایی همچون خاورمیانه هزاران هزار انسان با گناه و بی گناه را از دم تیغ سلاح های مخرب گذرانده اند و به اصلاح بر تروریسم پیروز شده اند . در حالی که نوع دیگر تروریسم را در منطقه رواج داده و تحت حمایت های خودشان گروهک هایی مثل گروهک تروریستی منافقین و بعثیون افراطی هر روز دهها اقدام تروریستی انجام داده و صدها انسان بی گناه را در عراق به خاک و خون می کشانند .

3 . در آستانه قرن بیست و یکم و آغازین قرن ، مجریان حقوق بشر دوستانه تکانی به خود داده و سعی در بر داشتن قدم هایی به منظور ضمانت های اجرایی و حمایت از غیر نظامیان و برخورد با نقض کنندگان حقوق بشر داشته اند و بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل ، مقرراتی را پیش بینی کرده اند که به عنوان مثال می توان به چند مورد از آن اشاره کرد :

* . قطعنامه 802 مورخ 22 فوریه 1993 در مورد بوسنی و هرزه گوین اشاره کرده که بر طبق آن شورای امنیت تصمیم گرفت دادگاهی بین المللی برای محاکمه کسانی که مرتکب جنایات و تجاوز و نقض حقوق بشر دوستانه بین المللی در خاک یوگسلاوی سابق از سال 1991 به بعد شده اند ، ایجاد نماید .

* . همچنین قطعنامه 955 مورخ 8 نوامبر 1994 در مورد تشکیل دادگاه بین المللی کیفری برای روآندا جهت محاکمه کسانی که مرتکب نسل کشی و نقض حقوق بشر دوستانه و بحران داخلی آن کشور شده اند نیز قابل ملاحظه است .

* . و بالاخره تشکیل دیوان بین المللی کیفری که اساسنامه آن در 1998 در رم به تصویب رسید و در ژوئیه 2002 لازم الاجرا شد .

لذا اگر چه نقض حقوق غیر نظامیان و حمله به آنان از چندین دهه پیش یک جنایت بین المللی به شمار می آمد ، ولی امروزه علاوه بر ممنوعیت قراردادی و عرفی این حملات و قابل تعقیب بودن عاملان آن بر اساس اسناد بین المللی چند محکمه خاص و دیوان کیفری بین المللی هم موجودند که رسیدگی به این جنایات در اعداد موارد شمول صلاحیت آنان است ، تا به حال نیز چندین جنایتکار جنگی بر همین اساس محاکمه و محکوم شده اند ، هر چند که برای بسیاری از جنایتکاران نیز هنوز اقدامی نشده است .

با توجه به وجود کنوانسیون ژنو و پروتکل الحاقی و قوانین داخلی هر دولت از یک طرف و افراط و تفریط ها در برخورد با جنایتکاران و نقض کنندگان شدید قوانین بین المللی و حقوق بشر دوستانه و گاهاً سوء استفاده از قوانین بین المللی جای این سؤال باقی است که آیا مشکل اصلی در رابطه با حقوق بشر دوستانه کدام است ؟

آنچه مسلم است حقوق بشر دوستانه بین المللی قابلیت رویارویی با تمامی چالش های به وجود آمده از جنگ های مدرن برون مرزی و درون مرزی و ترورها را دارا می باشد ، آنچه این روند را ناکارآمد کرده است عدم اجرای قواعد حقوق بشر دوستانه است نه فقدان قواعد .

زیرا کنوانسیون ژنو و پروتکل الحاقی نه تنها دولت ها را تشویق به کشاندن مرتکبین جنایات جنگی به پیشگاه عدالت می کند ، بلکه محاکمات عادلانه را با اعمال صلاحیت جهانی از دولت ها درخواست می نماید .

آنچه که باعث اوضاع نابسامان جهان شده است عدم اجرای مقررات بین المللی و همچنین سوء استفاده از قوانین بین المللی و خودکامگی قدرت های استعمارگر مانند آمریکا بوده است که هر قانونی را به سلیقه خودشان تفسیر کرده و در یک زمان با یک موضوع دوگانه برخورد می نمایند .

عدم تمایل برای اجرای قوانین بین المللی بشر دوستانه کنوانسیون های ژنو و پروتکل الحاقی در سال های اخیر و دوگانه برخورد کردن با بحث های حقوق بشر ، مصیبت بزرگی در جامعه کنونی بشری است که بایستی چاره ای جدی برای این موضوع اندیشیده شود .

البته با توجه به این که در جهان امروزی تروریسم به اشکال مختلف دولتی ، گروهی و فردی گسترش یافته و همه ساله جان صدها انسان بی گناه را به کام مرگ می کشاند ، ضرورت دارد قوانین بین المللی شفافی وضع گردد تا جلوی تفسیرها و اقدام های متفاوت در مبارزه علیه تروریسم به وجود نیاید ، همچنین ضرورت دارد حقوق بشر دوستانه نیز در خصوص تروریسم توسعه یابد .

یادآوری توصیه های ذیل از کمیته بین المللی صلیب سرخ نیز برای بهبود رعایت کامل حقوق بشر دوستانه مفید و مؤثر می باشد :

1 . رعایت حقوق بشر دوستانه از طریق گسترش اطلاعات و آموزش این قواعد .

البته به نظر می رسد مردم عادی و قشرهای مختلف جامعه آگاهی های لازم را نسبت به قواعد و مقررات حقوق بشر دوستانه را فرا گرفته و بر آن اشراف دارند و این تنها سردمداران ستمکار و ستم پیشه و جهان طلب و حامیان جنگ و خونریزی و رعب و وحشت و ترور و قلدرمآبی هستند که بایستی بر سر کلاس آموزش حقوق بشر دوستانه نشسته و این قوانین را فرا گیرند تا حقوق مظلومان پایمال نشد و زنان و کودکان بی گناه به خاک و خون کشیده نشوند و صلح و آرامش در جهان حاکم شود .

2 . رعایت حقوق بشر دوستانه در خلال درگیری های مسلحانه توسط دولت ها که این نیز بیشترین نقض حقوق بشر از آن استعمارگران بوده است که نمونه های بارز آن در زندان های ابوغریب ، گوانتانامو و زندان های مخوف رژیم صهیونیستی اسرائیل می باشد که بایستی جامعه بشری فکر اساسی بنماید .

3 . حمایت از تمامی کسانی که مقررات و قوانین حقوق بشر را رعایت و توسعه می دهند و تذکر جدی به کسانی که این قوانین را نقض می کنند .

4 . اقدامات مناسب علیه دولت ها یا کسانی که حقوق بشر را نقض می کنند ، توسط دولت ها که عضو مشترک کنوانسیون ژنو و پروتکل الحاقی می باشد .

بر اساس ماده (1) مشترک کنوانسیون های ژنو و پروتکل الحاقی ، دولت های عضو رعایت و تضمین رعایت این مقررات را در تمام شرایط متقبل شده اند ، این تکلیف جمعی دولت ها برای تضمین حقوق بشر دوستانه بین المللی در ماده 89 پروتکل اول الحاقی نیز تصریح شده است .

این ماده از دولت های عضو می خواهد که مشترکاً و منفرداً اقداماتی را با همکاری سازمان ملل و بر اساس منشور ملل متحد در وضعیت هایی که حقوق بین الملل بشر دوستانه مورد نقض شدید قرار می گیرد ، انجام دهند .

به ویژه دولت هایی که در مخاصمات مسلحانه در حال حاضر درگیر نیستند باید اقدامات مناسب در چارچوب منشور ملل متحد را علیه دولت ها یا کسانی که حقوق بشر دوستانه را نقض می کنند با هدف خاتمه دادن به چنین تخلفاتی انجام دهند .

گرچه که زورمداران و قدرت طلبان بدون توجه به اصول ذاتی و اولیه انسانی و رعایت حقوق بنیادی و غیر قابل تغییر بشری تلاش نموده و می نمایند تا مقاصد شوم خود را از طریق توسل به خشونت و استفاده از روش های قهرآمیز جامه عمل پوشانده و حوزه نفوذ و اقتدار خود را گسترش دهند و در این راه گاه با قدرت طلبان و ستم پیشگان دیگر درگیر شده ، گاه رو به انسان ها و جوامع پاک و مظلوم می آورند ، در نقطه مقابل نیز جان های بیدار و مردان عرصه علم و عمل که حاضر نیستند ذره ای در مقابل ظلم و ستم ، ستم پیشگان سر تسلیم فرود آورده و ننگ سازش را به خود هموار نمایند و برای اقامه کلمه حق و دفاع از مظلوم به پا خاسته و تا آخرین نفس از میهن و اعتقاد خود در برابر هجوم بیگانه دفاع می نمایند و این چنین است که جنگ اتفاق می افتد .

و این در حالی است که زورمداران حتی دفاع بی سلاح مظلومان را هم تروریست می نامند با وجود این دردمندان و اندیشمندان اجتماعی با وقوع جنگ از پا ننشسته و تلاش نموده اند تا جنگ این مؤلفه ذاتاً خشن و قهرآمیز را مهار و بر جنگ طلبان فرصت سوز لجام زنند و به این وسیله از شدت درد و رنج های ناشی از مصیبت و بلییه جنگ کاسته و انسان های بی گناه و جمعیت غیر نظامی را در چتر حمایت خود قرار داده و آلام انسانی را نیز تا حد امکان تخفیف داده ، به امید این که جنگ و خونریزی تمام و صلح و آرامش در جهان برقرار شود .

در پایان سروده ای از ملک الشعراء بهار تقدیم می گردد :

کجاست روزگار صلح و ایمنی شکفته مرز و باغ دل گشای او

کجاست عهد راستی و مردی فروغ عشق و تابش ضیاء او

کجاست دور یاری و برابری جـاودانـی و سـحـای او

زهی کبوتر سپید آشتی که دل برد سرور جانفزای او

رسید وقت آن که جغد جنگ را جدا کنند سر به پیش پای او

 

دکتر سید علی حسینی

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31