منافق كسى است كه به زبان خودش را مؤمن معرفى مىكند امّا قلبا كافر است چنانكه خداوند مىفرمايد: «يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ؛ (آلعمران،167) به زبان مىآورند [اظهار اسلام مىكنند] آنچه در قلبهايشان نيست.» و از اين روست كه در تعريف نفاق گفتهاند «استتار الكفر و اظهار الايمان» يعنى پنهان كردن كفر و وانمود كردن ايمان.(1)
قرآن مجيد در سورههاى زيادى نشانهها و ويژگىهاى منافقان را بيان كرده است؛ مانند: سورههاى بقره، آلعمران، نساء، مائده، انفال، توبه، عنكبوت، احزاب، نور، محمّد، فتح، حديد، مجادله، حشر، منافقون.
برخى از ويژگىهاى آنان عبارت است از:
1. ايمان ظاهرى دارند؛ منافقان با زبان اظهار ايمان مىكنند؛ ولى در دل آنان از ايمان خبرى نيست. (بقره، 8)
2. هر روز به رنگى در مىآيند و در ميان هر جمعيتى با آنها همصدا مىشوند؛ به مؤمنان كه مىرسند مىگويند: «ءامنّا» (ما ايمان آوردهايم)؛ ولى هنگامى كه با مخالفان رو به رو مىشوند، مىگويند: «إنّامعكم» (ما با شماييم). (بقره، 14)
3. خود را عاقل و هوشيار و مؤمنان را سفيه و ساده لوح و خوش باور مىپندارند. (بقره، 13)
4. داعيه اصلاحطلبى دارند؛ در حالى كه مفسد واقعى هستند. (بقره، 11)
5. مردم را به «منكرات» تشويق و از «نيكىها» باز مىدارند. (توبه، 67)
6. براى رسيدن به اهداف خود از راه خدعه و نيرنگ وارد مىشوند. (بقره، 9)
7. هنگامى كه به نماز مىايستند، غرق كسالت و بىحالىاند. (از راز و نياز با خدا لذت نمىبرند) و عبادت و عمل نيكشان ريايى است. (نساء، 142)
8. جاسوسان كفار و در نهان مشوق آنان براى جنگ با مسلمانانند: «ألم نستحوذ عليكم و نمنعكم مِّن المؤمنين» (نساء، 141)
9. پيمانشكن و دروغگو هستند. (توبه،77)
10. سوگند دروغ يكى از ابزار كار آنان براى گمراه ساختن مردم است. (توبه، 56)
11. فتنهگر و تفرقه افكنند. (توبه، 47 ـ 48).
12. ظاهرى آراسته و زبانى چرب و فريبنده دارند: «و إذا رأيتهم تعجبك أجسامهم و إن يقولوا تسمع لقولهم» (منافقون، 4)
13. از افشا شدن انحرافات و نقشههاى خود بيمناكند. (توبه، 64)
و...
از نظر اسلام «نفاق» بدترين نوع كفر است و منافقان دورترينِ مردم از خداوند هستند: چرا كه منافقان در ظاهر با مسلمانان، ولى در باطن با كافران و مشركان مىباشند؛ و از همين روى خداوند در بيان عاقبت دردناك و شوم آنان در بعضى از آيات، مجازاتشان را به همراه «كافران» ذكر كرده است و مىفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَـفِقِينَ وَالْكَـفِرِينَ فِى جَهَنَّمَ جَمِيعًا ؛ (نساء، 140) خداوند همگى، منافقان و كافران را در دوزخ جمع مىكند. و در جاى ديگر علاوه بر وعده آتش دوزخ به آنان، از دورى رحمت و استعداد خود نسبت به آنها خبر داده و مىفرمايد: «خداوند به مردان و زنان منافق و كفار، وعده آتش دوزخ داده: جاودانه در آن خواهند ماند ـ همان براى آنها كافى است ـو خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته، و عذاب هميشگى براى آنهاست.» (توبه، 68)، (محمد، 20ـ24)
از طرفى، به دليل مصونيتى كه آنان در پناه اظهار ايمان براى خود كسب كردهاند و ناجوان مردانه از پشت به مسلمانان و افراد بىدفاع خنجر مىزنند، خطرها و آسيبهايى كه از ناحيه منافقان به جوامع انسانى و اسلامى مىرسد با هيچ خطر و آسيبى قابل قياس نيست؛ به همين جهت، جايگاه آنان بدترين و پستترين نقطه دوزخ است؛ آن جا كه مىفرمايد: «إِنَّ الْمُنَـافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الاْءَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ؛ (نساء، 145) منافقان در پايينترين دركات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت.»(2) سخن آخر اين كه منافقان چون در دنيا، در تاريكى وحشتناك كفر و نفاق و گناه زندگى مىكنند، در جهان ديگر نيز در تاريكى مىبرند و فريادشان بلند است و ملتمسانه از مومنان تقاضاى «نور» مىكنند، اما چيزى جز جواب منفى نمىشنوند. قرآن كريم مناظره و گفتگوى آنان را با مؤمنان، در روز قيامت چنين بيان مىفرمايد: «روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما برترى برگيريم، به آنها گفته مىشود: به پشت سرِ خود «دنيا» بازگرديد و كسب نور كنيد.» در اين هنگام، ديوارى ميان آنها حايل مىشود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب منافقان، مؤمنان را صدا مىزنند و مىگويند: مگر ما با شما نبوديم؟! مىگويند: چرا؛ ولى شما خود را به هلاكت افكنديد و انتظار [مرگ پيامبر را[ كشيديد، و [در همه چيز [شك و ترديد داشتيد و آرزوهاى دور و دراز، شما را فريب داد تا فرمان خدا فرا رسيد و شيطان فريبكار شما را در برابر [فرمان [خداوند فريب داده. پس امروز نه از شما فديهاى پذيرفته مىشود و نه از كافران و جايگاهتان آتش است و همان سرپرستتان مىباشد؛ و چه بد جايگاهى است! (حديد، 13 ـ 15).
آرى اين همه، قسمتى از عاقبت و سرنوشت شوم منافقان در قيامت است.(3)
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
1. حجةالتفاسير، سيدعبدالحجت بلاغى، ج 6، ص 357، نشر حكمت. يكى ديگر از دليلهايى كه براى علت نامگذارى منافق به اين نام، ذكر كردهاند اين است كه «نفق» به معنى خروج است و منافق، به سوى مؤمنان با ايمان خارج مىشود و به سوى كفار با كفر (از طريق اسلام خارج مىشود و به كفر مىرود و بالعكس) و... ر.ك: مجمعالبيان، علامه طبرسى، ج 3، ص 52، نشر الحيات/مفردات راغب، ص 502، نشر دارالمعرفه/قاموس قرآن، سيدعلىاكبر قرشى، ج 7، ص 98، دارالكتب.
2. ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازى و ديگران، ج 4، ص 180، دارالكتب الاسلامية.
3. ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازى، ج 23، ص 329 ـ 336، و ج 4، ص 168 ـ 180، دارالكتب الاسلامية.