توطئه القاعده و منافقین علیه ایران
روز گذشته ، موفق ربيعی، مشاور امنيت ملی نخست وزير عراق اسنادی را در اختيار رسانه ها قرار داد که از لانه زرقاوی جنایتکار به دست آمده است .
در این اسناد ،تصریح شده است که جنگ ميان ايران و آمريکا منافع زيادی برای اهل سنت در عراق و آنچه جنبش مقاومت در برابر آمريکا خوانده شده است به همراه خواهد آورد.
از جمله اين "منافع"، "آزاد شدن اهل سنت از سلطه شيعيان" و تضعيف شيعيان، مشغول شدن بسياری از نيروهای آمريکايی به جنگی تازه، امکان دستيابی بيشتر به سلاح از طريق ايران و واداشتن ايران به کمک به "نيروهای مقاومت" در عراق ذکر شده است، چراکه ، ايران در صورت حمله به آمريکا به "نيروهای مقاومت" نيازمند خواهد بود.
این اسناد نشان می دهد که سران القاعده ،نقشی مشابه و مشترک با منافقین را بازی می کردند ، چرا که آنان نیز معتقد بودند که برای برافروختن آتش جنگ ميان ايران و آمريکا بايد "خطر" ايران را بزرگنمايی کرد و آمريکا و غرب را قانع ساخت که ايران خطری بزرگ در منطقه است.
تمهیداتی که القاعده جنایتکار برای قانع ساختن آمريکا و غرب به "خطرناک" بودن ايران توصيه کرده است ، عیناً همان روشهایی است که منافقین به کار می برند . از جمله در این اسناد آمده است:
با اقداماتی همچون آدمربايی، فرستادن پيامهای تهديدآميز و نسبت دادن آنها به ايران و شيعيان مورد حمايتش، حکومت ايران به عنوان دولتی مرتبط با تروريسم معرفی شود.
یا اين که در دنيا تبليغاتی به راه انداخته شود که ايران دارای سلاحهای شيميايی و هسته ای است، بمبگذاريهايی در کشورهای غربی برنامه ريزی گردد و آثار دخالت شيعيان ايرانی در کنار آنها جعل شود.
آیا هنگام آن نرسیده است که اشغالگران به این سئوال اساسی پاسخ دهند که چرا گروههای نظیر القاعده را تجهیز کردند و گروههایی همانند منافقین را در عراق تحت الحمایه خود ساخته اند ؟
آیا وقت آن نرسیده است که به مردم خود پاسخ گویند که چگونه حاضر می شوند جوانان آمریکایی ، قربانی توطئه های گروههای اراذل و آدمکشی مانند منافقین و القاعده شوند؟
آیا اکنون با افشای این اسناد بسیار مهم که نشان از خط واحدی بین تروریستها دارد ، بر همه معلوم نشده است که تبلیغات منافقین در باره موضوع هسته ای ایران و اتهامات دخالت ایران در عراق از کجا سرچشمه می گیرد؟