وقتی آمریکا متعهد می‌شود در مسائل داخلی ایران دخالت نکند

Amrikataahod

بیانیه های ۱۹۸۱ الجزایر چارچوب قانونی روابط بین ایران و آمریکا را طراحی کرد، که شامل مقررات ممنوعیت دخالت در سیاست های داخلی یکدیگر و ممنوعیت تحریم های تجاری می شد. با این حال، هنوز جوهر این قرار داد خشک نشده بود که یک طرف قرارداد مفاد آن را نقض کرد.

این هفته مصادف است با سی و هفتمین سالگرد تعهدی که ایالات متحده در سال 1981 امضا کرد:

«ایالات متحده آمریکا تعهد می نماید که سياست ايالات متحده اين است و از اين پس اين خوا هد بود که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، سیاسی یا نظامی، در امور داخلی ایران مداخله ننماید.»

این هفته همچنین مصادف است با سی و هفتمین سال متوالی عدم پایبندی ایالات متحده به این تعهد: بیانیه های ۱۹۸۱ الجزایر.

چند نفر درباره بیانیه های ۱۹۸۱ الجزایر، که معاهده ای دو جانبه بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران است و در تاریخ 29 دی 1359 به امضا رسید، اطلاعات دارند؟ احتمالاً تعداد بالایی نیستند، همانطور که به احتمال زیاد کمتر کسی است که به طور کامل درباره علت و مراحل امضاء این معاهده اطلاعی داشته باشد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، که منجر به سرنگونی شاه، گماشته قدرتمند آمریکا در ایران شد، نقشه هایی را برای سرنگونی دولت جدید در تهران کشیدند. در سال 1980 و زمان ریاست جمهوری کارتر، مقامات آمریکایی به طور مخفیانه اقدام به پخش برنامه رادیویی علیه ایران کردند. این برنامه که در مصر تولید می شد، سرنگونی آیت الله خمینی را تبلیغ و مردم را تشویق می کرد از شاهپور بختیار، آخرین نخست وزیر شاه، حمایت کنند. (1) توطئه های دیگر آمریکا شامل کودتای ناموفق نوژه و نیز نقشه هایی برای حمله به ایران از پایگاه های ترکیه بود. (2)

دولت انقلابی جدید ایران با نگاه به گذشته و تجربه کودتای بریتانیا و سیا در سال 1953 که باعث سرنگونی دولت مصدق و روی کارآمدن مجدد شاه شد، دلیل موجهی داشت که گمان کند ایالات متحده در حال برنامه ریزی برای عقیم کردن انقلاب در مراحل ابتدایی آن است. دانشجویان دلواپس و پرشور برای جلوگیری از اجرای چنین برنامه هایی به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و دیپلمات های آمریکایی را گروگان گرفتند.

این رویدادها به مذاکراتی انجامید که ماحصل آن بیانیه های الجزایر بود و براساس آن ایالات متحده متعهد شد تا در امور داخلی ایران به هیچ شکلی دخالت نکند. بیانیه های الجزایر موجب آزادی گروگان های آمریکایی و تأسیس دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا در هلند شد. دیوان به  اتفاق آرا حکم کرد: «تعهدات باید مطابق با فرایند تفسیری که در کنوانسیون وین درخصوص حقوق معاهدات مطرح شده، تفسیر شود.» (3)

تعهدی فقط بر روی کاغذ

یک تعهد تنها تا زمانی معتبر و ارزشمند است که طرفین تعهد به آن پایبند باشند. از شروع این تعهد اما ایالات متحده از  پایبندی به تعهدات خود فروگذاری کرد. برای مثال، از سال 1982، سازمان سیا مبلغی بالغ بر صد هزار دلار در ماه را به گروهی در پاریس به نام «جبهه آزادی ایران» پرداخت می کرد. رهبر این گروه علی امینی بود، فردی که پس از کودتای تحت الحمایه سیا در سال 1953 کوشیده بود کنترل نفت ایران را به دست خارجی ها برگرداند. (4) علاوه بر این، آمریکا از دو گروه شبه نظامی ایرانی که در ترکیه مستقر بودند، حمایت می کرد. رهبری یکی از این گروه ها برعهده ژنرال بهرام آریانا، از امرای ارتش سابق شاه، بود که روابط نزدیکی با بختیار داشت. (5)

در سال 1986، سیا تا آن جا پیش رفت که فرکانس شبکه تلویزیون ملی ایران  را برباید تا پیام رضا پهلوی، فرزند شاه، را مبنی بر بازگشت وی به کشور از تلویزیون ایران پخش کند. (6) پشتیبانی های آمریکا از  فرزند شاه همین جا پایان نیافت. پهلوی کمک مالی سیا را در سال های دهه هشتاد در اختیار داشت که با رسوایی ایران کنترا این کمک ها قطع شد. او همچنین در دریافت بودجه از امیر کویت، امیر بحرین، پادشاه مراکش، خانواده سلطنتی عربستان و همه متحدان ایالات متحده موفق عمل کرد. (7)

در اواخر سال 2002، مایکل لدین با پیوستن به موریس آمیتی، معاون رئيس موسسه يهودي امور امنيت ملی، جیمز وولسی، رئیس سابق سی آی ای، فرانک گافنی، مقام دولتی سابق دولت ریگان، پال سایمون، سناتور سابق، و سهراب سبحانی، مشاور نفت، گروهی را به نام «ائتلاف برای دموکراسی در ایران» تشکیل داد. (8) مایکل لدین، در ماه می 2003، خلاصه خط مشی را برای وب سایت مؤسسه امریکن اینترپرایز نوشت و مدعی شد پهلوی (پسر) به رغم نداشتن کاریزمای یک رهبر، رهبری مناسب برای دولت انتقالی است و «در داخل ایران محبوبیت زیادی دارد». (9)

در اگوست 2003، پنتاگون دستورالعمل جدیدی صادر کرد: تمام ملاقات ها با مخالفان ایرانی باید از قبل با داگلاس فیت، معاون سیاسی وزارت دفاع آمریکا، هماهنگ شوند. نام رضا پهلوی در لیست کسانی که با تحلیلگران پنتاگون ملاقات کرده اند، به چشم می خورد. (10)

همزمان با این سیاست مداخله مستقیم و در طول دهه بعد، واشنگتن تلاش های خود را معطوف کرد بر در تنگنا قراردادن اقتصاد ایران. ماده ای از توافق نامه الجزایر چنین می گفت: «ایالات متحده تمامی تحریم های تجاری ای را که از 4نوامبر1979 تاکنون به ایران اعمال شده است، لغو خواهد کرد.» ممنوعیت ها و تحریم های اقتصادی تبدیل به هنجار شده بود. بعد از شکست در دخالت در امور داخلی ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران از طریق فشارهای اقتصادی، آمریکا دوباره به اعمال فشار از طریق برنامه های رادیویی و تلویزیونی و حمایت مستقیم از مخالفان و تروریست ها، همزمان با تحریم های اقتصادی، روی آورد.

این اعمال فشارهای ایالات متحده زمانی اتفاق افتاد که همزمان با آن و در نقض عهدنامه الجزایر، موقوفه ملی برای دمکراسی (ان ای دی) ، که مرکزی وابسته به سازمان سیاست، بودجه هایی را در اختیار گروه های مختلف معاند ایران قرار داد. از جمله این گروه ها می توان به «انجمن معلمان ایران» (1991، 1992، 1993، 1994، 2001، 2002، 2003 ) ، بنیاد دموکراسی در ایران (در سال 1995 توسط کنت تیمرمن، پیتر رادمن، جاشوآ موراویک، و مقامات اطلاعاتی آمریکا که از تغییر رژیم در ایران حمایت می کنند تأسیس شد) و شورای ملی ایرانیان آمریکا (2002، 2005، 2006) ) اشاره کرد. (11)

بودجه ان ای دی برای دخالت در ایران بعد از امضاء  برجام  نیز ادامه پیدا کرد. این بودجه در سال 2016 بالغ بر یک میلیون دلار بود.

در سپتامبر 2000، سناتورهای آمریکایی صراحتاً از گروه تروریستی مجاهدین خلق اعلام حمایت کردند. کانی بروک، در نوشته ای برای نیویورکر،  فاش کرد: «گفته می شوداسرائیل حداقل از اواخر دهه نود با  سازمان مجاهدین خلق رابطه داشته است و یک سیگنال ماهواره ای را برای پخش برنامه های شورای ملی مقاومت از پاریس به ایران اختصاص داده است.» (12) شاید روابط آن ها با اسرائیل و مفید بودنشان بتواند روشن کند چرا  دولت بوش حاضر شد اعضای آن ها را در عراق مشمول «وضعیت ویژه» کند و از یک سری حمایت های ویژه قانونی بهره مند گرداند. (13)

در جریان حمله و اشغال غیرقانونی عراق، این گروه تروریستی تحت الحمایه نیروهای آمریکایی در عراق قرار گرفت، با وجود آن که دولت عراق بر ترک آن ها از کشور پافشاری می کرد. (سی ان ان (14)). در سال 2005، «افسر فارسی زبان سابق  سیا عنوان کرد نومحافظه کاران در پنتاگون پس از ارتباط گرفتن با او، از وی خواسته بودند به ایران برود و بر عملیات برون مرزی مجاهدین خلق در ایران نظارت کند.»

علاوه بر این، به گفته اطلاعات پاکستان، ایالات متحده مخفیانه یکی دیگر از گروه های تروریستی بنام جندالله [24]را برای یک سری حملات مرگبار در ایران مورد استفاده قرار داده است. به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا علاقه زیادی به تروریست ها دارد.

علاوه بر کمک های سیا و عملیات پنهان با کمک تروریست ها، ایالات متحده به طور فعال از برنامه های رادیویی مانند آنچه در رادیو فردا و صدای آمریکای فارسی پخش می شود، برای تحریک ناآرامی ها در داخل ایران استفاده می کند. جای تعجبی نیست که دریافت کننده بودجه های موقوفه ملی برای دمکراسی، یعنی نایاک، از چنین برنامه هایی حمایت کند. همچنین بی بی سی «مبلغ چشمگیری از ایالات متحده برای کمک به مبارزه با مسدود کردن خدمات تلویزیون و اینترنت در کشورهایی مثل ایران و چین دریافت کرده است.»

Makkinrajavi

بسیار مهم است بدانیم که زمانی که ایالات متحده در حال انجام مذاکرات مخفی علیه ایران بود، که منجر به امضاء برنامه جامع اقدام مشترک شد، سازمان مجاهدین خلق از فهرست سازمان های تروریستی خارجی خارج شد. این کار به آن ها مشروعیت لازم را برای انتشار نقطه نظرات خود در روزنامه های برجسته داد.

همچنین مهم است بدانیم که در طول مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک، که در آن ایالات متحده به عنوان یک طرف توافق شرکت کرد آن ها مشغول نقض بیانیه ها با پخش برنامه های مجاهدین درباره ایران بودند – ظاهراً بدون مخالفتی. با این حال، نقص بیانیه ها محدود به پخش برنامه ها نبود. ماده ب از مقدمه پیمان اعلام می کند: :«براساس رویه های فراهم شده در اعلامیه مرتبط با توافقنامه حل و فصل مطالبات، ایالات متحده آمریکا قبول می کند که تمام روندهای قانونی در دادگاه های این کشور، که شامل ادعاهای افراد و نهادهای ایالات متحده بر علیه ایران و شرکت های دولتی آن می شود، را خاتمه دهد. این عمل منجر به لغو تمام پیوست ها و قضاوت هایی که در آنجا انجام شده است می شود، از ادامه دادرسی ها بر اساس چنین ادعاهایی جلوگیری می کند، و باعث خاتمه دادن به چنین ادعاهایی از طریق داوری الزام آور می شود.»

طبق معمول ایالات متحده بار دیگر در انجام تعهداتش کوتاهی ورزید و یک قانون حزبی میلیون ها دلار را به گروگان های سابق اختصاص داد.

واضح است که ایالات متحده در ژانویه 2016، زمانی که می دید ایران براساس حکم دیوان لاهه قرار است قسمتی از پول های بلوکه شده خود در آمریکا را دریافت کند، احساس خسران می کرد. احتمالاً تنها علتی که موجب شد آمریکا زیر بار این حکم برود، آرام کردن ایران بعد از برنامه جامع اقدام مشترک و هم زمان با آن پیداکردن راهی برای بازگرداندن پول ایران به جیب آمریکایی ها بود.

زمان و انرژی زیادی لازم است برای این که تمام نمونه های نقض معاهده توسط ایالات متحده در طول 37 سال گذشته را بر کاغذ آورد. با این حال نگرش آمریکایی ها برای خودداری از انجام تعهدات خود در این توافق نامه و نقض آشکار قوانین بین المللی هیچ وقت همچون دوره فعلی گستاخانه نبوده است؛ آن جا که پرزیدنت ترامپ با حمایت آشکار از تظاهرات در ایران خواستار تغییر رژیم حاکم بر این کشور شد. همچنین دولت ترامپ در 5 ژانویه 2018 خواستار برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت برای مداخله در امور داخلی ایران شد.

تاریخ آمریکا به وضوح نشان می دهد که این دولت هیچ توجهی به قوانین و معاهدات بین المللی ندارد. تعهد او بی معنی است. قوانین بین المللی ابزاری است در دست آمریکا که در خصوص خودش اعمال نمی شود. این مسئله یک حقیقت مستند است و به نظر می رسد که هیچ کس بهتر از رهبر کره شمالی (کیم جانگ اون) آن را درک نکرده است. با این حال، آنچه توضیحی برایش یافت نمی شود، ناتوانی ایرانی ها در مواجهه با این نقض مکرر تعهدات از سوی آمریکااست.

ثریا سپه پور، محقق و نویسنده مستقل ایرانی آمریکایی و کارشناس سیاست خارجی آمریکاست.

***

منابع:

[1] David Binder, “U.S. Concedes It Is Behind Anti-Khomeini Broadcasts,” New York Times, 29 June 1980,

[2]  Mehmet Akif Okur, “The American Geopolitical Interests and Turkey on the Eve of the September 12, 1980 Coup”, CTAD, Vol.11, No.21, p. 210-211

[3]  Malintoppi, Loretta.  World Arbitration Reporter (WAR) – 2nd edition, December 2010

https://arbitrationlaw.com/library/algiers-accord-and-iran-united-states-claims-tribunal-1981-algiers-world-arbitration.  Downloaded January 14, 2018

https://treaties.un.org/doc/publication/unts/volume%201155/volume-1155-i-18232-english.pdf

[4] Bob Woodward, “Veil: The Secret Wars of the CIA, 1981-1987”, New York: Simon & Schuster, 1987, p. 480.  (Cited by Stephen R. Shalom, “The United States and the Gulf War”, Feb. 1990).

[5] Leslie H. Gelb, “U.S. Said to Aid Iranian Exiles in Combat and Political Units,” New York Times, 7 Mar. 1982, pp. A1, A12.

[6] Tower Commission, p. 398; Farhang, “Iran-Israel Connection,” p. 95. (Cited by Stephen R. Shalom, “The United States and the Gulf War”, Feb. 1990).

[7] Connie Bruck, ibid

[8] Andrew I Killgore.  The Washington Report on Middle East Affairs.  Washington:Dec 2003.  Vol. 22,  Iss. 10,  p. 17

[9] Connie Bruck, ibid

[10] Eli Lake,  New York Sun , Dec. 2, 2003

http://daily.nysun.com/Repository/getFiles.asp?Style=OliveXLib:ArticleToMail&Type=text/html&Path=NYS/2003/12/02&ID=Ar00100

[11] International Democracy Development, Google Books, p. 59 https://books.google.com/books?id=ReTtEj6_myAC&printsec=frontcover#v=onepage&q&f=false

[12] Connie Bruck, “A reporter at large: Exiles; How Iran’s expatriates are gaming the nuclear threat”.  The New Yorker, March 6, 2006

[13] US State Department Daily Briefing http://www.state.gov/r/pa/prs/dpb/2004/34680.htm

[14] Michael Ware, “U.S. protects Iranian Opposition Group in Iraq” 6, April 2007 http://www.cnn.com/2007/WORLD/meast/04/05/protected.terrorists/index.html?eref=rss_topstories

 

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29