چندی پیش رژیم صهیونیستی با استناد به محتوای برخی پیامهای حساب توئیتری رهبر انقلاب از این شرکت بزرگ فضای مجازی خواست تا به بهانه ترویج یهودی ستیزی حساب کاربری توئیتر ایشان را مسدود سازد. این درخواست با چراغ سبز برخی از مقامات ایالات متحده امریکا نیز همراه شد اما آنچه از نفس این عمل مهمتر است روشن ساختن استراتزی رژیم غاصب اسرائیل در قبال واقعه کشتار یهودیان در اروپا موسوم به هولوکاست است. این واقعه که از اساس به روابط میان یهودیان اروپایی با ساکنان مسیحی این قاره مربوط میشود در سالهای پس از 1948 دست مایه کشتار مسلمانان در فلسطین و سایر نقاط جهان توسط نهادهای اطلاعاتی صهیونست قرار گرفته است. قبل از هر چیز روشهای سوء استفاده از هولوکاست را به همراه برخی از مثالهای تاریخی واکاوی میکنیم:
کاملاً واضح است که ایدئولوژی خشن و نژادپرستانه صهیونیسم از ابتدای تأسیس تا به امروز به دو بال اساسی تکیه کرده است. یک بال عبارت است از برخی آموزههای خشن تورات تحریف شده که البته به وسیله باز تفسیر آثار توراتی ابزاری مؤثر در دست جنبش جهانی صهیونیسم بوده و هست. بال دیگر داستان هولوکاست است که هم از نظر تاریخی فرصتی طلایی در دست سران صهیونیسم قرار داد و هم امروزه بهترین ابزار برای مظلومنمایی در میان افکار عمومی جهان است. ابزارهای رژیم صهیونیستی برای پیادهسازی سناریو هولوکاست در افکار عمومی جهان عبارتند از:
اثرگذاری نرم از طریق سینما و سایر ابزارهای فرهنگی نظیر دانشگاهها، روزنامهها و سایر نهادهای جهتدهنده به افکار عمومی جهان که صد البته میتوان تلاش برای اعمال نفوذ بر توئیتر به عنوان یک رسانه مجازی مؤثر در جهان کنونی را که در ابتدا به آن اشاره کردیم در این ردیف قرار داد. در این بخش رژیم صهیونیستی سعی دارد با استفاده از انواع رسانههای اثرگذار گوناگون به افکار عمومی جهان بقبولاند که اولاً یهودیان اقلیتی تحت ستم در اروپای قرن بیستم بودند که خود قربانی تروریسم نازیها شدهاند ثانیاً این اقلیت مظلوم برای رهایی از چنگال تروریسم هیتلری و سایر اشکال پاکسازی قومی مورد ادعای صهیونیستها مجبور به دفاع از خود با استفاده از شیوه وحشتناک ترور است. به این وسیله اسرائیل تروریسم خود علیه اسلام و مسلمانان و همچنین برخی عملیاتهای برجسته مانند ترور برخی دانشمندان هستهای ایران را نزد افکار عمومی غرب مسیحی نوعی جنگ مقدس برای دوام و بقای قوم یهود جلوه میدهد.
اتهامزنی ابزار مهم دیگری برای حذف مخالفان تروریسم نژادپرستانه اسرائیلی است. وسیلهای که برای به حاشیه راندن بسیاری از مخالفان اسرائیل من جمله اشخاصی مانند ادوارد سعید نویسنده مشهور فلسطینی و دیگران از آن استفاده شده است. در این روش فردی که در حال مخالفت با منافع صهیونیسم جهانی است ناگهان با اتهام حمایت از کشتار یهودیان در جریان هولوکاست روبهرو میشود که میتوان آن را نوعی ترور شخصیت نیز نامید.
آخرین شیوهای که صهیونیستها از آن برای حذف مخالفان خود استفاده میکنند حذف فیزیکی و نابودی شخص یا جریان مورد نظر با تمسک به ابزار ترور مستقیم است. استفاده از این اسلحه خونین باید با سرعت و دقت و حتیالمقدور بدون بردن نام و یا بر جای گذاشتن ردی از صهیونیستها صورت گیرد. نمونه بارز چنین عملیاتهایی را میتوان در پروژه ترور خالد مشعل در سال 1997 دید.
فارغ از نوع و شیوه حذف مخالفان به اتهام یهودیستیزی و یا حمایت از یک هولوکاست نوین و یا با اجرای یک طرح ترور حساب شده توسط موساد یا سایر سرویسهای اطلاعاتی ریز و درشت اسرائیلی آنچه مهم است دلایلی است که رژیم صهیونیستی را به استفاده از هولوکاست برای توجیه سیاسی رفتار وحشیانه خویش وادار میسازد. برخی از این علتها عبارتند از:
به دلیل این که نژادپرستی با هر شکل و شعاری از لحاظ عقلی و فطری مذموم است تمسک جستن به شعار مقابله با نژادپرستی به منظور تأسیس و تداوم یک دولت یهودی میتواند شعار دهان پرکنی محسوب شود.
چون اقدامات نازیها زیر پرچم یک رژیم کاملاً دیکتاتور و در بایکوت کامل خبری و رسانهای رخ داده است بنابراین استفاده تبلیغاتی از آن میتواند کمترین دردسر را داشته باشد زیرا در صورت لزوم میتوان جزئیات بسیاری من جمله ابعاد این واقعه را به راحتی تحریف کرد.
جنایات نازیسم باعث شد تا موج ارعاب و وحشت بسیاری از یهودیان ساکن نقاط مختلف جهان را فراگیرد و برای نجات از جنگال آلمان هیتلری به دامان هیولای صهیونیسم پناه ببرند.
علی رغم تبلیغات فراوان در خصوص ابعاد واقعی هولوکاست استفاده از این تئوری شبه تاریخی برای توجیه عمری قتل و کشتار در فلسطین اشغالی و سایر کشورهای جهان علیالخصوص در شرایط فعلی نقایص فراوان دارد من جمله این که:
با وجود استفاده ابزاری صهیونیسم جهانی از رسانه پرطرفدار سینما برای ترویج مبارزه با هولوکاست خیالی و ساختن فیلمهایی همچون فهرست شیندلر و کتاب سیاه با وجود جنایتهای اسرائیل در سالهای اخیر تمام زحمات لابیهای صهیونیستی درکمپانیهای هالیوودی به هدر رفته است و امروزه حداقل بخشی از افکار عمومی جهان با ایران و محور مقاومت علیه رژیم ترور اسرائیل هم صدا گشته است.
هر چند اسرائیل همواره با تمسک به هولوکاست سعی کرده اقدامات خود علیه مردم و دولت ایران و ملت فلسطین را توجیه کند اما سران صهیونیسم هرگز نخواهند توانست به تناقض موجود در تئوری هولوکاست پاسخ دهند و آن این است که برفرض صحت چنین قضیهای هولوکاست در قلب اروپا و در سرزمینهای مسیحینشین رخ داده است و از لحاظ علمی و تاریخی نمیتوان هیچ گونه ارتباطی بین هولوکاست و مسلمانان به خصوص ایران برقرار کرد.
با عنایت به تحلیلهای فوق میتوان گفت: هر چند رژیم صهیونیستی حتی امروزه از هولوکاست به عنوان عظیمترین کشتار یهودیان در جهان یاد میکند اما با توجه به تحولات کنونی دنیا و بیدار شدن بخشی از افکار عمومی جهان نسبت به جنایات اسرائیل و نیز دور باطلی که صهیونیستها و حامیان آنها با آن مواجه هستند نمیتوان انتظار داشت که این توجیهات توأم با ترور شخصیت و خشونت عریان با استقبال چندانی توسط افکار عمومی جهان در سالهای نه چندان دور روبهرو شود.