هم منافق هم خائن

894617vxl

شهریور سالروز تجاوز سرزمینی رژیم بعث عراق به حریم سرزمینی ایران و سرآغاز رشادتها و جانفشانی هایی است که بی شک مایه فخر و مباهات هر ایرانی با هر نگرش و سلیقه سیاسی است.

گرچه رویدادهای جنگ و ابعاد مختلف آن به تفصیل و در قالبهای مختلف پرداخته شده, اما همچنان می توان به وسعت و بزرگی این حماسه و درازای جنگی که به عنوان طولانی ترین جنگ کلاسیک بین الدولی تاریخ شناخته می شود با هدف عبرت آموزی و معرفت نسل های آتی پرداخت.

یکی از ابعاد مهم این جنگ نقش و دخالت عاملان بیرونی و طرفهای ثالث (اعم از دولتها یا گروههای متشکل سیاسی) است  آنجا که حدود 39 دولت جهان مستقیم و غیرمستقیم ارتش تا بن دندان مسلح صدام را پشتیبانی و تجهیز لجستیکی و عملیاتی نمودند.

فارغ از مداخلات دولت های ثالث آنچه که بی تردید هیچگاه از اذهان ایرانیان زدوده نخواهد شد نقش یک گروه داخلی سیاسی مدعی حکومت به نام سازمان مجاهدین خلق در این جنگ و حمایت تمام عیار آن از ارتش صدام تا حد رویارویی مستقیم و علنی نظامی با رزمندگان ما در صحنه های مختلف بود.

گرچه عملیات فروغ جاویدان رجوی پرستان آیینه تمام نمای این رویارویی و نمایانگر خیانت آشکار این تشکیلات به موطن و سرزمین مادری بود اما (به رغم جنایتهای آشکار جنگی ارتکابی توسط منافقین در خلال این عملیات ننگین) تمرکز صرف بر این عملیات بعنوان شناسنامه و معرف اقدامات این گروه ممکن است به تقلیل نقش و جایگاه واقعا مخرب ضدمردمی, ضدملی و ضدبشری اینان در دوران جنگ بینجامد.

در روزگاری که حسب شرایط و اقتضائات سیاسی, اجتماعی و اقتصادی جدید همچون وقوع انقلاب و بروز تغییرات گسترده در سطوح مختلف, تغییر نگرش متقابل ایران و غرب و نتیجتا تیرگی روابط فیمابین، کشور ظرفیت و آمادگی لازم برای یک جنگ تمام عیار آن هم با قویترین دولت عرب منطقه را نداشت و استقلال سیاسی و تمامیت ارضی به جد در معرض مخاطره قرار گرفته بود تشکیلات رجوی تهاجم صدام را فرصتی مغتنم برای عرض اندام و ارضای تمایلات سیاسی و جاه طلبی های رهبر خود برای نشستن بر اریکه قدرت دانسته و از هیچ خدمتی به متجاوزان به میهن خود فروگذار نکرد.

با وجود تمام اقدامات جنایتکارانه این گروه در خلال عملیات فروغ جاویدان (که حسب اسناد متقن به کرات جنایات جنگی علیه غیرنظامیان بیگناه ارتکاب یافت) اما در قیاس با بسیاری از فعالیتهای زیانبار این گروه، شاید بتوان آنرا یکی از کم اثرترین و خفیف ترین اقدامات ضدملی تشکیلات رجوی دانست.

کافیست نگاهی گذرا و کلی به بخشی اقدامات منافقانه این سازمان در جنگ تحمیلی داشت تا متوجه خسارتهای عظیم انسانی یا مادی و معنوی این گروه به کشور شد. فارغ از مشارکت مستقیم در جنگ و کشیدن ماشه بر هموطنان خود طیفی از اقدامات همچون:

  1. انجام عملیات های هدفمند روانی در جبهه های جنگ و فضای داخلی کشور منجمله ترویج و انعکاس اخبار دروغ، دامن زدن به شایعه و اخبار نادرست با هدف تضعیف روحیه رزمندگان در حبهه و نیز تاثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد یأس و سرخوردگی اجتماعی.
  2. ایفای نقش ستون پنجم دشمن و جاسوسی و انتقال اطلاعات حساس نظامی و سیاسی از درون کشور و فضای جبهه ها، شنود و استراق مکالمات رادیویی و نیز تخلیه اطلاعات با هدف آگاهی از نقشه ها و عملیات های آتی.
  3. انجام اقدامات ایذایی و خرابکارانه در کشور همچون بمب گذاری و خسارت به زیرساخت های حیاتی کشور.
  4. انجام عملیاتهای متعدد ترور در فضای کشور (اعم از ترور مقامات یا شهروندان عادی) که بشدت وضعیت روانی جامعه را ملتهب و سبب آشفتگی و هراس اجتماعی می شد.
  5. همکاری با رژیم بعثی در تحت فشار قراردادن اسرای ایرانی با هدف تخلیه اطلاعاتی آنها با بهره گیری از روش های غیرانسانی شکنجه جسمی یا روحی روانی.

بی تردید مورد اخیر که به کرات در اسناد و در خاطرات برخی از اسرای جنگ بر آن تصریح شده از رذیلانه ترین و دردناک ترین اقدامات گروهک رجوی علیه اسرای دربند ایرانی بود. تصور آنکه عده ای خائن تحت تاثیر القائات رجوی ها هموطن و هم زبان بیگناه خود را (فارغ از انسان بودن و کرامت انسانی) که در بند بیگانه متجاوز به خاک خود گرفتار آمده به بیرحمانه ترین و غیرانسانی ترین شکل ممکن, با هدف تخلیه اطلاعات و ارائه به همان متجاوز بیگانه, تا سرحد مرگ شکنجه نموده چنانکه در نبود نظارت کامل صلیب سرخ جهانی برخی از آنها شهید شده یا سالها با آثار جسمی و روانی آن روبرو بوده اند جز برانگیختن حس نفرت و خشم از این گروه چیزی باقی نمیگذارد.

این گروه با سواستفاده از شرایط بد نگهداری و وضعیت طاقت فرسای اردوگاههای عراق با وعده زندگی در شرایط رفاهی مساعد، وضعیت اسکان و تغذیه مناسب و آسایش در ظل حمایت های رجوی و دولت بعثی عراق اقدام به تبلیغ سازمان خود و عضوگیری از نیروهای به اسارت درآمده نموده که خاطرات معدود فریب خوردگان این گروه حقیقتا خواندنی و عبرت آموز است.

جالب آنکه شیفتگان رجوی که همواره مخالفان سیاسی خود و نهادها یا کنشگران ضد تشکیلات رجوی را تحت عناوینی همچون مزدور یا جیره خوار توصیف می کنند از منظر حقوق بین الملل با اتکا بر اسناد بین المللی بطور خاص کنوانسیون 1949 ژنو (ناظر بر مخاصمات مسلحانه) به لحاظ اقدامات خود در جنگ 8 ساله در جایگاه مزدور (mercenary) یا اجیرشده طبقه بندی می گردند که به استناد همان مقررات عام الشمول بین المللی از حقوق و امتیازاتی پایین‌تر از رزمندگان (combatant) برخوردار می گردند (که خود نوشتار مفصلی را می طلبد).

به هرحال هم اینک که مقارن با اجلاس سالانه ملل متحد و گردهمایی سران کشورهای دنیا در مقر ملل متحد در نیویورک، شورای به اصطلاح مقاومت ملی منافقین در چارچوب سازمانی تحت نام «اتحاد علیه ایران هسته ای» همراه با گروههای همچون حزب دموکرات کردستان کومله با حمایت های چهره های جنگ طلب و ضدایرانی همچون لیبرمن و جولیانی مشغول لابی و پروپاگاندای سیاسی است، ضروریست نسل های جوان کشور هرچه بیشتر با عملکرد و شناسنامه این سازمان مدعی میهن پرستی و آزادیخواهی آشنا گردند.

نسل جوان ایرانی باید بداند در زمانه ای که هویت ملی و میهنی مان شدیدا در معرض نابودی قرار گرفته بود چنانکه حتی بسیاری از مخالفان سیاسی و کسانی که کمترین سمپاتی و موافقتی با نظام سیاسی حاکم داشته داوطلبانه حاضر به مشارکت در جنگ و دفاع از سرزمین مادری خود بودند، رجوی و شیفتگانش همپا و دوشادوش رژیم بعث عراق به برادرکشی و خیانت علیه آرمانهای ملی و انسانی اقدام کرد. خیانتی که شاید در طول تاریخ نتوان مشابه آنرا یافت که یک گروه سیاسی داعیه دار حکومت (و نه یک گروه قومی, نژادی یا محلی با ایدئولوژی تجزیه طلبانه) در وضعیتی خطیر به یاری بیگانه متجاوز به خاک خود شتافته و مرتکب شنیع ترین جنایات علیه هموطنان خود گردد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31