به مناسبت یوم الله 13 آبان، سید محمدجواد هاشمی نژاد؛ دبیر کل بنیاد هابیلیان با حضور در دانشگاه علوم اسلامی رضوی با تبیین مسئله ترور و تروریسم در تاریخ جمهوری اسلامی، تروریسم را تهدید همیشگی علیه جمهوری اسلامی دانست و گفت: ترور یک موضوع قدیمی و ریشه ای در انقلاب اسلامی ایران است. این اقدام استکبار، اولین اقدامی بود که علیه انقلاب اسلامی کلید زده شد و هنوز هم ادامه دارد. در بسیاری از مسائل شاید مشکلات را پشت سر گذاشته باشیم و در یک مقطعی از تاریخ تمام شده باشد اما این بحث تمام شدنی نیست و تمام نشده است. ما جنگ را در مقطعی از تاریخ شروع کرده و در یک مقطع به اتمام رساندیم؛ بحث سفارت آمریکا همین طور و موضوعات دیگر نیز به همین شکل. ولی ترور یک موضوع ریشه ای و قدیمی است. اصل کشتن و نابودی فیزیکی یک مسئله است اما شکل و شمایل جانبی آن که بنابر اقتضای شرایط تغییر کرده است و امروز متأسفانه ما درگیر تروریسم هستیم، معضل دیگری است که بسیار اهمیت دارد.
هاشمی نژاد در ادامه به ترورهای اول انقلاب و همزمانی آنها با جنگ تحمیلی اشاره کرد و افزود: در اوایل جنگ، دشمن محاسبه کرده بود که اگر دست به ترورهای مسلح در کشور ایران بزنیم، با توجه به وضعیت جنگی قادر خواهیم بود که نظام جمهوری اسلامی را از پا در بیاوریم. این ترورها همچون ترورها امروزی نبود که در کشور عراق و افغانستان و پاکستان به صورت مستقیم بمب را در میان جمعیت منفجر می کنند. ترورهای ما با ترورهای متفکرین آغاز شد، شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید مفتح و شخصیت های بزرگ نظام. به نظرشان رسیده بود اینها را که جدا کنند، می شود با غائله ای که در کشور به وجود می آید انقلاب را تصرف کنند. ولی این کار انجام نشد؛ گروههای ترور اوایل انقلاب زیاد بودند، در مرزها گروه های متعدد با انگیزه های جدایی طلبانه در کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان؛ گنبد و در میان ترکمن ها؛ همه اقوام ایرانی یک متولی پیدا کرده بودند.
دبیرکل بنیاد هابیلیان به نقش بسیار مخرب گروهک منافقین پرداخت و آنها را گروهی بسیار خطرناک خواند و گفت: خطرناک ترین گروهک در میان گروه های تروریستی، گروهک منافقین بودند. وضعیت منافقین با تمام گروههای تروریستی دیگر متفاوت بود. منافقین یک گروه برخاسته از دل تفکرات انقلابی مردم ایران بود. این فرق می کند با یک گروهی که در کردستان ایجاد می شود با انگیزه جدایی طلبانه. یک گروهی در سیستان و بلوچستان ایجاد می شود با انگیزه بعضی از تضادهای قومی. اما گروهک منافقین چند عده ای از جوانان و دانشجویان وابسته به یک پشتوانه فکری که آن هم بخشی از مبارزات مردم ایران بود؛ به نام نهضت آزادی و جبهه ملی که مربوط به مهندس بازرگان بود. اینها سرخوردگان قیام 15 خرداد 1342 بودند. آنها زمانی که دیدند انقلاب اسلامی و آن جمعیتی که امام راه انداخته بود ظاهراً شکست خورد و امام هم دستگیر و از کشور تبعیدش شد فکر کردند که این نوع حرکت به نتیجه نمی رسد. در نتیجه یک گروه ضربتی، انقلابی مسلح ایجاد کردند و گفتند که این طور با فقه و اصول و روحانی و حوزه نمی شود با شاهی که خودش سردمدار این منطقه است و از عیادی استکبار است مبارزه کنیم. این تشکیلات را درست کردند و آموزه های خود را از مارکسیست ها گرفتند. آن موقع تفکر مارکسیستی در دل دانشگاهها بسیار صاحب نفوذ بود و بسیاری از جوانان را به خودش جذب می کرد.
وی با اشاره به ظاهر فریبنده منافقین افزود: خیلی ها منافقین را پسندیدند. یک مشت جوان دانشجوی شیعه آمده اند یک گروهی را تشکیل داده اند و می خواهند با شاه به روش قهرآمیز مبارزه کنند. تقریباً اکثر مبارزین از اینها حمایت کردند. همه علما و روحانیونی که در میان مبارزین می بینید، همه از حامیان این گروه شدند. خیلی ها محاکمه شدند و به زندان رفتند به خاطر همین جذابیت.
هاشمی نژاد به تیزهوشی امام نسبت منافقین اشاره کرد و گفت: امام تیزهوشی و تیزبینی عجیبی داشت. منافقین سه نفر را فرستاده بودند عراق که مواضعشان را برای امام تبیین کنند و تأیید امام را پشت سر خودشان داشته باشند. امام سه روز حرفهایشان را گوش کرد و متوجه شد که در افکار اینها التقاط هست. افکار اینها افکار ناب نیست و لذا زیر بار این حرف نرفت.
دبیر کل بنیاد هابیلیان در پایان با هشدار نسبت به تفکرات منافقین اضافه کرد: تفکر منافقین آنقدر خطرناک بود که حتی توانست به بیت امام نیز راه پیدا کند، انفجار 8 شهریور در دفتر نخست وزیری توسط یکی از نزدیکترین افراد دفتر نخست وزیر صورت می گیرد. باید نسبت به این نوع تفکرات منافقانه که امروز نیز در جامعه وجود دارد هشیار بود.
