منافقين در عراق نه راه پس دارند و نه راه پيش

Rajavisadam

1- دولت آمریکا اولین دولتی بود که سازمان مجاهدین خلق را در لیست تروریستی قرار داد و بدنبال آن بود که کشورهای اروپایی نیز دست به چنین اقدامی زدند اما چرا بنا به سنت رایج سازمان از دولتمردان آمریکایی بدگویی نمی شود ؟ فحش و ناسزا بارشان نمی شود و آنها را به باد انتقاد نمی گیرند؟ واقعیت این است که فرقه ی رجوی اگر چه می داند توسط آمریکا در اشرف محصور و زندانی هستند و این محدودیت روز به روز هم بیشتر می شود اما معتقدند که در شرایط حاضر که مردم عراق و تمام افراد مستقل و غیر وابسته ی کابینه و پارلمان این کشور مخالف سرسخت آنها هستند و حتی ممکن است در صورت عدم حمایت امنیتی آمریکا از آنها ، مردم عراق سریعا آنها را محاکمه و به مجازات برسانند ، ننگ محدودیت و محصوریت روزافزون و نیز حقارت ماندن در لیست تروریستی را به بهای ارتزاق از سر سفره ی آمریکا قبول کرده اند.

به عبارت دیگر برای سیستم رجوی که سیاست دمی را غنیمت شمردن تنها سیاست ماندگار است فعلا جیره خواری آمریکا را عشق است و مابقی را همه بی خیالی است. از طرفی با پیش بینی اینکه آمریکا زمانی در مورد آنها دست به معامله بزند و آنها بیرون ریخته شوند را می توان به دو گونه ارزیابی نمود.اگر بخواهند به دولتمردان آمریکایی فحش و ناسزا بدهند و دولتمردان امریکایی را نیز مواجب بگیران رژیم ایران معرفی کنند که هم ادعایی بس خنده دار است و هم در نوع خود بی ارزش . در دیدگاه دوم اما قضیه فرق می کند و گمان درست تر این است که قلاده ی سازمان در هر حال به دست آمریکایی ها است و آنها همانند حکومتهای دست نشانده یا گروه های وابسته ، مطیع چشم و گوش بسته ی آمریکا هستند و تا مادامی که رشته ی حیاتشان در دست آمریکاست چاره ای جز فرمانبرداری و سرافکندگی ندارند.

2- چند وقتیست حمایت تام و تمام و شش دانگ از ایاد علاوی بعنوان یکی از اصلی ترین فعاليتهاي منافقين درآمده است و به دنبال آن و به موازات حمایت از علاوی تخطئه و دشنام به نوری مالکی نیز بر زبان نویسندگان و گویندگان سازمان جاری شده است . قصه ی سازمان همانند دانش آموزی مردودی است که درس نخوانده و تجدید شدن خود در تمام مواد درسی را به حساب دشمنی یکی از معلمین می گذارد و می گوید اگر فلانی معلم من بود امروز مردود نمی شدم و فراموش کرده که قصه بر سر یک درس و یک معلم نیست بلکه در همه ی درسها نمره ی تجدیدی کارش را به اینجا کشانده است . اگر امروز مالکی حکم به اخراج سازمان داده فقط مربوط به یک یا دو عامل مشخص نیست بلکه رشته ای از عوامل در گذشته و حال دست به دست هم داده و امروز درخواست میلیونها عراقی مقدمه ی چنین تصمیمی شده است که البته علاوی هم نمی تواند خلاف جریان و خواست ملت عراق حرکت کند و مسلما نظر او هم در خصوص اشغالگران خروج آنها و در خصوص منافقين نیز همانند همه ی عراقی ها حکم به اخراج آنها می باشد.

مالکی با اعلام اخراج رجوی و نیرو های مانده در اشرف و تکرار چند باره ی این رای، تصمیمی اتخاذ کرده که هیچ دولتي نمی تواند بر خلاف آن عمل کند. مالکی اگر نباشد و اگر علاوی بجای وی بر سر کار بیاید و حتی اگر مواضع ضد ایرانی هم داشته باشد باز هم بخاطر حفظ وجهه ی خود و ماندن بر کرسی نخست وزیری عراق هم که شده به هیچ عنوان نمی تواند رای پیشین را باطل اعلام کند و یا دست دوستی به جانب منافقين دراز کند زیرا فرضا حتی اگر در درونش راضي به اين امر نباشد، هیچ گاه نمی تواند این مطلب را بر زبان بیاورد یا در رفتارش این مسئله را نشان دهد.

برای منافقين طرفداری از انتخاب علاوی نه بعنوان پیوند دوستی با علاوی و علاقه به برقراري امنيت درعراق بلکه جستجو برای مستمسکی جهت ماندن در عراق یا حداقل فریب صد باره و مشغول کردن نیروهای اشرف برای رسیدن به آرامشی که می داند نخواهد آمد می باشد.

3- برای منافقين فقط دو گزینه پیش رو می باشد ؛ اینکه قبول کنند که به پای میز محاکمه بروند یا اینکه بار و بندیل خود را بردارند و آماده ی بیرون رفتن و اخراج از عراق شوند. آنچه بر همه واضح است اینکه منافقين یک گروه تروریستی شناخته شده در اتحادیه ی اروپا، آمریکا و تمام دنیا می باشد و اراده ی ملی مردم عراق اخراج حتی یک تروریست ازکشورشان می باشد و دراین بین می دانیم که رجوی و نیروهایش در اولويت بيشتري از سايرتروریستها قرار دارند.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29