«زماني که پرچم هاي سياه را ديديد از جاي خود حرکت نکنيد. سپس قومي ضعيف ظاهر مي شوند که قلب هايشان مانند براده هاي آهن سخت است، آنها وفادار به هيچ عهدي نيستند، به حق فرا مي خوانند در حالي که از حق نيستند، اسامي شان، کنيه و نسبت هايشان از نام شهرها گرفته شده، تا اينکه در بين خود اختلاف نظر پيدا مي کنند و خداوند حق را به کسي که بخواهد اعطا مي کند.»
اين سخن و مفهوم آن کاملادر مورد تروريست هاي تکفيري صدق مي کند و عجبا که 1400 سال پيش از زبان مبارک مولاي متقيان حضرت علي(ع) بيان شده است.
تاريخچه تروريسم در منطقه
گروه تروريستي داعش پديده جديدي نيست و ريشه آن به نيمه دوم دهه 90 ميلادي برمي گردد. در سال 1995 ميلادي «ابومصعب زرقاوي» در صفوف نيروهاي جهادي افغانستان حضور داشت و با نيروهاي آمريکايي در اين کشور مبارزه مي کرد. وي از اتباع اردن بود و بعد از اشغال عراق به دست نيروهاي آمريکايي به اين کشور سفر کرد و با چند نفر از همکاران خود در سال 2004 رسما با «اسامه بن لادن» رهبر القاعده بيعت کرد. بيعت اين گروه با اسامه بن لادن آنها را به مهمترين شاخه القاعده در عراق تبديل کرد و اين گروه با عمليات انتحاري در عراق به يکي از قدرتمندترين گروه هاي تروريستي در اين کشور تبديل شده بود. عمليات هاي تروريستي آنها به بهانه مقابله با نظامي هاي آمريکايي همچنان ادامه داشت تا اينکه زرقاوي همان سال کشته شد و اوضاع به دست «ابوحمزه المهاجر» رسيد.
در همين سال گروه تروريستي ديگري به نام «دولت اسلامي عراق» به رياست «ابوعمر البغدادي» تشکيل شد و چند گروهک تروريستي از جمله جبهه «النصره» به سرکردگي «ابومحمد الجولاني» به اين گروه پيوسته و البغدادي را به عنوان سرکرده اصلي اين گروه جديد انتخاب کردند.
حمله به بانک ها، نهادهاي دولتي، غارت اموال، حمله به زندان ها، کشتن غيرنظاميان و... از عادي ترين اعمالي بود که اين گروه تروريستي براي خود برگزيده بودند.
پس از درگيري هاي شديد دو سرکرده تروريست ها البغدادي و المهاجر از بين رفتند و شخص ديگري به نام «ابوبکر بغدادي» به جاي آنها به فرماندهي رسيد.
اينطوري بود که از ادغام دولت اسلامي عراق و جبهه النصره، گروه دولت اسلامي عراق و شام تشکيل شد.
دولت اسلامي عراق و شام به نام داعش موسوم شد و عمليات تروريستي خود را درکشورهاي ديگر به ويژه سوريه ادامه داد اما تروريست ها از مردم خواستند اسم داعش را به زبان نياورند وگرنه 80 ضربه شلاق مي خورند زيرا آنها از اسم مخفي که برايشان ساخته اند بدشان مي آيد و مي خواهند که آنها را به همان اسم دولت اسلامي عراق و شام صدا کنند!
«جعفر قنادباشي» استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل آفريقا و غرب آسيا در خبرگزاري صدا و سيما درباره ظهور پديده منفور داعش در اين منطقه در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کيهان مي گويد: «داعش نسخه به روز شده القاعده در منطقه است و تحليلگران معتقدند که علت اصلي پديدآمدن داعش اين است که از اين نيروها براي مقابله با کشورهاي اسلامي و به نفع منافع غرب استفاده شود.»
به گفته اين استاد دانشگاه: «بيشترين انگيزه اي که در کشورهاي اسلامي انسان را به فعاليت هاي سياسي وا مي دارد و در صحنه هاي سياسي فعال مي سازد انگيزه مذهبي است. چرا که انگيزه هاي ملي، سياسي و اقتصادي نتوانسته نيروي تاثيرگذاري در صحنه سياسي آفريقا و خاورميانه بسيج و بهره برداري کند.»
قنادباشي مي گويد: «تنها انگيزه اي که باعث مي شود افراد تا پاي جان از اعتقاد خود دفاع کنند انگيزه مذهبي است و همين مسئله عاملي است که موجب شده غربي ها از اين عامل براي تحقق منافع خود استفاده کنند.»
اين کارشناس مسائل آفريقا و غرب آسيا همچنين مي گويد: «القاعده و داعش دو روي يک سکه هستند و هر دو از يک آبشخور ايدئولوژيک برخوردارند. هر دو از وهابيت براي ايجاد مرامنامه سياسي و حرکت هاي مسلحانه بهره گرفته اند و قرابت شديدي با آل سعود دارند.»
وي تصريح مي کند: «هر دو به دلارهاي نفتي کشورهاي عربي به خصوص عربستان و قطر وابسته هستند و آموزش نظامي نيروهاي آنها با درآمد عربي و در کشورهاي پاکستان، افغانستان، ترکيه و اردن صورت مي گيرد.»
به گفته اين استاد دانشگاه، هم القاعده و هم داعش تلاش مي کنند تا با قدرت هاي مخالف غرب بجنگند و در اين راه از تمامي ابزارهاي موجود، قتل، غارت، ويران سازي و... استفاده مي کنند.
در ابتدا تلاش القاعده بر تضعيف شوروي سابق بود و داعش هم اکنون تلاش مي کند که جبهه مقاومت و کشورهاي حامي مقاومت را تضعيف کند.
به گفته کارشناسان سياسي، ظهور مخوف ترين و بي رحم ترين باند تروريستي در منطقه غرب آسيا علاوه بر آنکه عمق قساوت و سنگدلي حاميان عربي و غربي آن و مدعيان حقوق بشر را آشکار مي کند از يک توطئه هدفمند و حساب شده براي مخدوش کردن وجهه اسلام ناب محمدي(ص) و تسريع پروژه اسلام هراسي غرب حکايت مي کند.
گروهي که منطق و شعور ندارد
به ميان مردم مي رويم و نظرات آنان درباره پديده شوم تروريسم در محور مقاومت را جويا مي شويم. آقايي که جلوي دکه روزنامه فروشي ايستاده و خود را دانشجوي رشته ارتباطات معرفي مي کند، مي گويد: «امروزه بحث تروريست هاي تحت حمايت عربستان و غرب در هر محفل و مجلسي نقل مي شود و همه انزجار خود را از اين گروه تروريستي که منطق و شعور ندارد بيان مي کنند.»
وي معتقد است، مهم ترين انگيزه پيدايش اين گروه تروريستي منافع کشورهاي غربي است چرا که اگر اينگونه نبود مثلاداعش اصلابه وجود نمي آمد و يا سريعا نابود مي شد اما ادامه بقا و حضور داعش در کشورهاي مختلف نشان مي دهد که قدرت هاي فرامنطقه اي از وجود اين گروه تروريستي بهره مي برند.
به گفته اين دانشجو، تسلط بر چاه هاي نفتي و فروش نفت ارزان به کشورهاي غربي و برخي کشورهاي منطقه ، تحقق اهداف آنها و سرنگون کردن هر نظامي که مخالف منافع غربي ها در منطقه است از مهم ترين عوامل پيدايش تروريست هاي تکفيري است.
از خانمي که در صف نانوايي سنگک ايستاده و منتظر گرفتن نان است مي پرسيم به نظر شما گروه هاي تروريستي در منطقه از کجا تامين مالي، تسليحاتي و حمايت مي شوند؟
وي که خود را «طناز باقري» خانه دار معرفي مي کند مي گويد: «تا آنجا که من اطلاع دارم ريشه تروريست ها از عربستان سعودي و جريان هاي سلفي گري و وهابيت است که تلاش دارند چهره اسلام را مخدوش کنند و هدف اصلي آنها طرد کردن شيعيان است.»
اين خانم خانه دار اضافه مي کند: «اگر اندکي دقت کنيم مي بينيم که پديده تروريسم در منطقه از کشورهايي سر بر آورده که در آنها اهل سنت و شيعيان در کنار يکديگر زندگي مي کنند و دشمنان اسلام مي خواهند وحدت و هماهنگي شيعه و سني را از ميان ببرند و ميان آنها تفرقه بيندازند.
وي همچنين مي گويد: «اما من معتقدم که نه تنها تروريست ها بلکه حاميان آنها نمي توانند به آ رزوي خود برسند و ميان مسلمانان جدايي بيندازند و به همين دليل است که مي بينيم در عراق يا سوريه شيعه و سني در کنار يکديگر عليه تروريست ها مي جنگند.»
تروريست هاي تکفيري صهيونيستي چه کساني هستند؟
تروريست هاي تکفيري صهيونيستي از مليت ها و اتباع کشورهاي مختلف به منطقه خاورميانه آمده و براي غربي ها خوش خدمتي مي کنند.
آنها براي خود ريخت و قيافه اي شبيه سلفي ها ساخته اند اما رنگ پوست و لهجه عجيب و غريبشان نشان مي دهد که مال ديار ديگري غير از سرزمين هاي عربي هستند و بيشتر از کشورهاي اروپايي آمده اند. «مهناز کرباسي» کارشناس ارشد روابط بين الملل در اين باره مي گويد: «از همان ابتدا که تروريست هاي داعش عمليات تروريستي خود را در سوريه آغاز کردند تحليلگران و کارشناسان سياسي و نظامي اذعان کردند که تروريست هايي از 70 کشور مختلف جهان در سوريه عليه نظام بشاراسد مي جنگند.»
وي مي گويد: «بشاراسد رئيس جمهور سوريه نيز بارها اعلام کرده که ارتش و نيروهاي مردمي سوريه با يک کشور يا دو کشور نمي جنگند بلکه با تروريست هاي بيش از 70 کشور مي جنگند.
مهم ترين فرماندهان گروه هاي تروريستي به نام «عمر الشيشاني»، «محمد الشيشاني» همان عمر چچني و محمد چچني هستند که به زبان عربي شيشاني خوانده مي شود.»
اين کارشناس مسائل استراتژيک منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا همچنين مي گويد: «اردن، ترکيه، چچن، عربستان، انگليس، امارات، قطر، پاکستان، مصر، تونس، افغانستان، اتحاديه اروپا، آمريکا و... از جمله کشورهايي هستند که اتباع خود را به سوريه اعزام مي کنند.»
به گفته اين کارشناس، بسياري از کشورهاي اروپايي از بازگشت اين تروريست ها به کشورهاي خود نگرانند زيرا معتقدند اين افراد تروريسم را به اروپا منتقل مي کنند و در واقع همين حوادث اخير در کشورهاي مختلف اروپايي که به کشته و زخمي شدن صدها اروپايي منجر شد نشان مي دهد که نگراني آنها بي دليل نيست.
به گفته تحليلگران و کارشناسان سياسي، تروريست هاي داعش از همه کشورها نيرو مي گيرند و محدود به يک کشور و دو کشور نيستند و هر جا که نيروي مستعدي در چارچوب وهابي گري و ضديت با شيعيان پيدا کنند آن را جذب مي کنند.
«رامي خوري» مدير موسسه امور بين الملل دانشگاه لبنان در اين باره مي گويد: به ياد داشته باشيد که چه کساني اين گروه ها را پايه گذاري کردند. آن ها براي تقويت و گسترش تروريسم، از هيچ کوششي دريغ نکردند از همان زمان که آن ها از عربستان، مصر، تونس و ساير کشورهاي عربي تروريست هاي خود را به سوريه و عراق اعزام کردند ضمن پشتيباني بي دريغ از ترويست ها اين باور را در آن ها ايجاد کردند که شما مدافع مردم مسلمان در برابر هجوم بيگانگان و ظالمان هستيد.
وي اضافه مي کند: «براي همين است که دولت هاي عربي هيچ تلاش جدي و رسمي امنيتي براي مقابله با اين گروه ها اعمال نمي کنند.
چالش اصلي اين است که نزديک ترين متحدان ايالات متحده در منطقه، از جمله عربستان سعودي، باورها و ساختارهاي همسان با داعش دارند و اعتقادات تکفيري ها، بخشي از دارايي فکري سعودي ها يعني وهابيت است. ما با کشورهايي روبه رو هستيم که بيش از سه دهه بستر رشد و تقويت اين گروه ها را فراهم کرده اند بنابراين توقع مقابله جدي آمريکا و متحدانش را با دست پروردگان خودشان نبايد داشته باشيم.»
تروريست هاي تکفيري تنها با حکومت هاي موجود در سوريه و عراق نمي جنگند بلکه تمامي اقليت هاي غيرسني، شيعيان، کردها، مسيحي ها، علويان و بخش هايي از ترکمان ها در دايره هدف گيري تروريست ها هستند به همين دليل در هر منطقه که به قدرت مي رسند به سرعت يک کشتار يا سرکوب سيستماتيک با هدف نابودي غيرهمراهان و مخالفان انجام مي دهند چرا که معتقدند تمامي افراد از ديگر اقوام و نژادهاي غيرهمراه بايد سرکوب شوند تا زمينه براي برقراري حکومت اسلامي مورد نظر آنها آماده شود.
منبع: روزنامه كيهان
