ایالاتمتحده از زمان استقلال در سال 1783 و صدور اعلامیه حقوق بشر تا اواسط قرن نوزدهم، از استعمار سایر ملل پرهیز داشت. هرچند، با رشد صنعت و نیاز روزافزون ایالاتمتحده به مواد خام، علایق استعماری در سیاست خارجی این كشور آشكار شد و با گذشت زمان رو به فزونی گذاشت. بهاینترتیب، اولین مناطقی را كه آمریكا به آن توجه کرد، آمریكای مركزی و جنوبی و مناطق اقیانوس آرام بود. آمریكای لاتین از زمان تولد پس از ورود استعمار اسپانیا در اسارت زندگی كرده است. در ابتدا استعمار اسپانیا و پرتغال و سپس امپریالیسم آمریكا ملتهای آن را در بند كشید. دور بودن این منطقه از كشاكش قدرتهای اروپایی در قرنهای 18 و 19 باعث ایجاد یك حیاطخلوت بیمانند برای ایالاتمتحده شد. نبودِ قدرتی كه بتواند در برابر آمریكا مقاومت كند باعث شده بود كه این كشور دست خود را برای دخالت در منطقه باز ببیند؛ تا آنجا كه «جیمز مونرو»، رئیسجمهور وقت ایالاتمتحدۀ آمریکا، رسماً اعلام كرد قارۀ آمریكا برای آمریكائیان است و قدرتهای اروپایی حق دخالت در آنجا را ندارند. این عرف خودساخته، كه از آن به دكترین مونرو یاد میشود، تا پایان قرن بیستم پابرجا باقی ماند و تنها استثنایی که وجود داشت را باید كشور كمونیستی كوبا دانست كه با «فیدل كاسترو» راهی متفاوت در پیش گرفت.
کودتا در گواتمالا
در سال 1954، عوامل سیا کودتایی را علیه دولت مردمی جاکوب آربنز، رئیسجمهور مردمی گواتمالا سازماندهی کردند که نتیجه آن بیش از 30 سال دیکتاتوری و خشونت و سرکوب بود.پ
السالوادور (1980تا1992)
سازمان سیا نقشی اساسی در ایجاد سازمانهای امنیتی در السالوادور ایفا کرد که نتیجه آن پدیدآمدن گروههای شبهنظامی در این کشور بود. درجریان جنگ داخلی السالوادور، ایالاتمتحدۀ آمریکا بیش از 5 میلیارد دلار کمک خارجی به حکومتهای متوالی این کشور اهدا کرد. در نتیجه این جنگ 75هزار نفر کشته و 8هزار نفر ناپدید شدند.
هندوراس (2009)
سربازان تعلیمیافته از مدرسه قاره آمریکا دولت قانونی مانوئل زلایا را سرنگون کردند. با وجود اقدامات سرکوبگرانه کودتاچیان علیه طرفداران زلایا، دولت آمریکا از اینکه این براندازی را کودتای نظامی بخواند، خودداری کرد. آمریکائیها همچنین تلاشها برای برقراری مجدد دموکراسی در هندوراس را تضعیف کردند.
کلمبیا (2009)
دولت آمریکا اعلام کرد نیروهای نظامی آن در 7 پایگاه نظامی کلمبیا مستقر شدهاند. آمریکائیها هدف از این اعزام نیرو را «اجرای عملیات همهجانبه در سرتاسر آمریکای جنوبی» علیه «دولتهای ضدآمریکایی» اعلام کردند.
کلمبیا (1999)
کنگرۀ آمریکا کمک خارجی 1.3میلیارد دلاری برای تقویت ارتش و پلیس کلمبیا را تصویب کرد. با مشورت آمریکا، ارتش و نیروهای شبهنظامی کلمبیا سیاست زمین سوخته را در پیش گرفتند و به بیش از یک میلیون کشاورز دهقان را از مناطق روستایی بیرون راندند.
کاستاریکا (2010)
کنگرۀ آمریکا به نیروی دریایی این کشور اجازه داد «در راستای جنگ با مواد مخدر»، 46 کشتی جنگی و 7هزار تفنگدار دریایی را به کاستاریکا اعزام کند. در پی مخالفت مردم کاستاریکا، دولت این کشور از تمدید مهلت حضور قوای آمریکایی خودداری کرد.
پاناما (1964)
در پاناما، 9 ژانویه بهعنوان «روز شهدا» نامگذاری شده است. در سال 1964، در چنین روزی، نیروهای نظامی آمریکا تظاهراتی را که علیه حضور نظامی آنها در پاناما و کنترل کانال پاناما بهوجود آمده بود، سرکوب کردند. در این سرکوب، 28 نفر کشته، 300 نفر مجروح و 500 نفر دستگیر شدند.
پاناما (1989)
آمریکا ادعا کرد مانوئل نوریگا، رئیسجمهور وقت پاناما، در قاچاق مواد مخدر دست دارد و به بهانه دستگیری وی به این کشور حمله کرد. شاید جرم واقعی ژنرال نوریگا این بود که قرارداد واگذاری كانال پاناما به آمریكا را تمدید نكرده بود. آمریکا با 27هزار نظامی به کشور کوچک پاناما حمله کرد و با بمباران مناطق غیرنظامی بیش از دوهزار نفر از مردم پاناما را به کام مرگ فرستاد.
بولیوی (1967)
ارتش بولیوی با کمک سیآیای چه گوارا را به قتل میرساند.
شیلی (1973)
ژنرال پینوشه با حمایت سیآیای و دولت آمریکا، کودتایی را علیه سالوادور آلنده، رئیسجمهور شیلی، سازماندهی کرد. نتیجه کودتا کشتهشدن آلنده و ایجاد یک دیکتاتوری خونخوار بود.
کوبا (1961-2013)
17آوریل1961 به دستور جانافکندی رئیسجمهور آمریکا، نیروی 1700 نفری از ضدانقلابیون کوبایی با کمک عوامل سیا در خلیج خوکها در جنوب کوبا پیاده شدند تا با رژیم تازه به قدرت رسیده فیدل کاسترو مبارزه و آن را سرنگون کنند. سرویس جاسوسی شوروی از نقشه عملیات بهنحوی مطلع شد و کاسترو را در جریان وقایع قرار داد. نیروهای طرفدار کاسترو، با غافلگیرکردن ضدانقلابیون کوبایی، ظرف 48 ساعت، نیروهای شرکتکننده در عملیات خلیج خوکها را قلعوقمع کردند و صدها نفر از مخالفین کاسترو دستگیر، زندانی و اعدام شدند. پس از آن حادثه، کوبا تاکنون هدف توطئههای متعدد آمریکا اعم از چندینبار تلاش برای ترور فیدل کاسترو، تحریم اقتصادی و پروپاگاندای رسانهای بوده است.
پورتوریکو (1950)
با شکلگیری حرکت استقلالطلبانه در شهر پونس، آمریکا که منافع خود در پورتوریکو را در خطر میدید، نیروهای گارد ملی خود را برای سرکوب استقلالطلبان به پونس اعزام کرد.
آرژانتین (1967تا1983)
در نتیجه کودتای نیروهای مسلح آرژانتین که با حمایت دولت آمریکا اجرا شد، حکومتی بر پایۀ ترور بر سر کار آمد که از جمله نتایج آن، ناپدیدشدن حدود 30هزار نفر از مردم آرژانتین و افزایش شدید بدهی ملی این کشور بود.
هائیتی (2004)
نظامیان آمریکا و فرانسه در یک کودتا جان برتراند آریستید، رئیسجمهور قانونی هائیتی را از قدرت برکنار و با زور از کشور بیرون کردند. آریستید اولین رئیسجمهور قانونی هائیتی در 200 سال اخیر بود.
هائیتی (2010)
ایالاتمتحده آمریکا با سوءاستفاده از پیامد زلزله 7 ریشتری هائیتی، حضور نظامی خود در این کشور را گسترش داد. ونزوئلا (2002تا2004)
در آوریل 2002، با حمایت دولت ایالاتمتحده کودتایی علیه هوگو چاوز، رئیسجمهور قانونی ونزوئلا، بهوقوع پیوست. در جریان این کودتا، هوگو چاوز بازداشت و به جزیرهای در اطراف کشور برده شد و دولت وی نیز سقوط کرد، اما حضور گسترده مردم و ارتش وفادار به او باعث شد تا دو روز بعد در 14 آوریل همان سال دولت کودتا سرنگون شود و بهاینترتیب هوگو چاوز به قدرت بازگشت. هرچند، اقدامات آمریکا برای بیثباتسازی ونزوئلا ادامه یافت. «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی»، که به کنگره آمریکا وابسته است، یک میلیون دلار برای گروههای مخالف دولت ونزوئلا ارسال کرد. جمهوری دومینیکن (1963تا1965)
عملیات رسانهای علیه رئیسجمهور «جُوان بوش» با یک کودتا خاتمه میپذیرد. ایالاتمتحدۀ آمریکا 22هزار سرباز به جمهوری دومینیکن فرستاد تا با نیروهای مشروطهخواهی که برای بازگشت بوش میجنگیدند، مبارزه کنند. جمهوری دومینیکن (1966تا1965)
در جریان عملیات بهاصطلاح «تثبیت» دومینیکن، دولت آمریکا 14هزار نیروی نظامی به این کشور اعزام کرد.
برزیل (1964)
سیآیای یک سری عملیات رسانهای گسترده علیه «ژائو گولارت»، رئیسجمهور برزیل، ترتب داد؛ عملیاتی که نهایتاً به کودتا ختم شد. گولارت مجموعهای از اصلاًحات را آغاز کرده بود که منافع شرکتهای چندملیتی آمریکایی را محدود میکرد.
اروگوئه (1976)
در 24 ژوئیه، در جریان «عملیات کندور»، 24 پناهنده سیاسی از شیلی و اروگوئه که نام آنها در اسناد سیآیای مشاهده میشد، ربوده و شکنجه شدند. «کندور» را وزارت دفاع آمریکا «عملیات رمز برای شکنجه چپیها و کمونیستها و مارکسیستها در آمریکای جنوبی» تعریف کرده بود.