عاملین ترور و اسناد جنایت:
سعید اصفهانی
نام مستعار:
فرمانده واحد تروریستی
|
کاظم رسولی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
علیرضا مدنی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
مجید مظلومی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
محمود معتمدی
نام مستعار:
عضو نفوذی
|
|
1. اعترافات علیرضا مدنی در مورد حمله ناجوانمردانه به ساختمان آموزش و پرورش ناحیه 2 و 5 که منجر به شهادت برادر لالی گردید:
"از عملیاتهای دیگر حمله به آموزش و پرورش ناحیه 2 واقع در خیابان نواب، من مسئول ایستادن دم در بودم و نمی توانستم داخل شوم، فکر کنم یک یا دو نفر در این حمله کشته شدند، کاظم راننده، من مسئول دم در، سعید اصفهانی جوخه آتش، منوچهر هم جوخه آتش. "
2. اعترافات کاظم رسولی یکی دیگر از عاملین جنایت مذکور:
"یک روز که آمدیم سر قرار در میدان گلها سعید گفت که میرویم یک امور تربیتی است که باید بزنیم، گفته اند که بروید بزنید ... محمود قرار بود آمدنش را خبر بدهد که آمد و گفت که خبری نیست از آمدنش و گفت که شاید رفته تو، پس بروید داخل و بزنید..."
3. اطلاعیه منافقین پس از انجام این جنایت:
در تداوم راه آموزگاران انقلاب اسلامی
گروهک تروریستی منافقین با به شهادت رساندن فرهنگیان سعی داشت تا شاید بتواند مانعی در مسیر حرکت کمال جویانه انقلاب اسلامی و شکوفایی نهالهای نوپای آن ایجاد نماید و با حذف فیزیکی و جسمی هر یک از این عزیزان آثار و برکات حیاتی شان را نیز از میان بردارد.
در حالی که علیرغم خواست آنان پس از شهادت هر آموزگار متعهدی که ناجوانمردانه به دست منافقین ترور میشد یا بعد از شهادت هر معلم، مربی و استادی که هدف تیر کین ضد انقلابی و ضد خلقی آنان قرار میگرفت، محیط زندگی و محل کار و فعالیت شهید، احیاء میشد و خون جدیدی در رگهای جامعه به جریان میافتاد و صفوف مبارزه با ضد انقلاب داخلی و دشمنان خارجی گسترده تر و مستحکم تر میگردید.
و چه کسی میتواند در این مطلب شک داشته باشد که: همین خونها انقلاب را بیمه کرد و نظام جمهوری اسلامی را تحکیم بخشید و نهضت اسلامی را در منطقه و جهان همچون اخگری بر جان استکبار جهانی افکند و بسان مشعلی فروزان راهگشای تمامی مسلمین و مستضعفین جهان شد.
اکنون آموزگاران، معلمان و مربیان مدارس و اساتید حوزه و دانشگاه با تقدیم عزیزترین رهبران، مسئولین و مرشدین خود همچون شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی، شهید رجایی و شهید باهنر، بار مسئولیت سنگینی را بر عهده دارند که باید همواره در جهت پیشبرد اهداف و آرمانهای مقدس اسلامی و انقلابی خویش آن را به دوش کشند و در این راه جای خالی شهدا را پر نمایند و شعار " ایران پر از بهشتی است " را تحقق عینی بخشند، شهید لالی نیز این چنین زیست و در همین راه به شهادت رسید.
شهید محمد لالی
شغل: معلم
سن: 26 سال
وضعيت تأهل: مجرد
محل شهادت: میدان توحید، اداره آموزش و پرورش
تاريخ شهادت: 2360/5/21
زندگينامه
در سال 1334 در میان خانوادهای مذهبی از اهالی قریه فرحزاد، فرزندی چشم به دنیا گشود که نامش را محمد گذاشتند. وی از کودکی در مجالس و محافل دینی شرکت کرد و زمینههای پاک ذهنی اش را از تعالیم قرآنی و شریعت پاک محمدی (ص) آبیاری و بارور گرداند. برادر لالی دوران تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم در فرحزاد طی نمود و آنگاه به خدمت سربازی رفت که دوران خدمتش با اوج گیری مبارزات علنی امت اسلام علیه رژیم فاسد و وابسته شاه هم زمان شد.
در این هنگام بود که او بنابر رهنمودهای رهبری انقلاب، امام خمینی به صفوف متحد و یکپارچه ملت اسلام پیوست و با شرکت فعال در کمک رسانی به مجروحین راهپیماییها و جمع آوری نیازهای مراکز درمانی و بیمارستانها به همراه سایر برادران به تلاش و کوششی وسیع پرداخت، تا این که در یوم الله 22 بهمن غنچههای در خون نشسته انقلاب با همت و وحدت تودههای مردم مسلمان تحت رهبری امام به گل نشست و نوید ثمرات بی شماری را به مسلمین و مستضعفین جهان داد.
پس از پیروزی شهید لالی دست به تشکیل کمیته انقلاب اسلامی فرحزاد زد و پس از جذب نیروهای مؤمن به آموزش نظامی آنان پرداخت و برنامههای پاسداری و آئین نامههای داخلی کمیته مزبور را تنظیم نمود و از این رهگذر کوشید تا نقش خود را در جهت حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب به نحو شایستهای ایفا نماید.
برادر محمد لالی به فعالیت در امور فرهنگی بسیار علاقمند بود، لذا هم زمان با سر و سامان یافتن کمیته محل، کانون فرهنگی – اسلامی فرحزاد را پایه گذاری نمود و کلاسهای تقویتی و ایدئولوژی را در این مرکز دائر کرد و ضمن حضور مستمر و فعال در کلاسهای مزبور دیگران را نیز به این امر تشویق و ترغیب نمود. وی همچنین در جهت تعمیر مدارس و گسترش کلاسهای درس و افزایش امکانات آموزشی در محل اقدامات متعددی را به نفع مردم مستضعف و محروم انجام داد.
به دنبال خدمات مذکور و پس از شکل گیری نهادهای انقلاب اسلامی، داوطلبانه با جهادسازندگی، بنیاد مستضعفان و امور تربیتی منطقه شمیران به همکاری پرداخت و در کنار آن مدتی مسئولیت گروه امداد را در ناحیه 18 به عهده گرفت. آخرین حوزه فعالیت وی امور تربیتی ناحیه 2 و 5 بود که به عنوان معلم پیمانی در اداره آموزش و پرورش مشغول کار شد و تا هنگام شهادتش مستحکم و استوار در این سنگر به کار و تلاش پرداخت.
شهادتنامه
از آنجا که ادامه فعالیتها و خدمات مخلصانه برادر لالی و سایر همکارانش در اداره آموزش و پرورش همچون تیری بر چشمان کوردلان منافق فرو میرفت، شناسایی محل فعالیت و ساعات تشکیل جلسات آنان توسط یکی از عوامل نفوذی به نام " محمود معتمدی " به منافقین داده میشود و در پی آن یک روز بعدازظهر چهار تن از تروریستهای مزدور وابسته به گروهک مزبور در حالی که ملبس به لباس مقدس پاسداری بودند به محل اداره واقع در حوالی میدان توحید مراجعه میکنند و با عنوان این که " ما از طرف کمیته صاحب الزمان جهت بررسی تیراندازی چند روز پیش که در این محل اتفاق افتاده و به ما گزارش شده است، به اینجا آمده ایم " وارد ساختمان میشوند.
در این هنگام برادر لالی که مشغول کار بود از اتاق خارج شده، با هوشیاری مانع از ورود مهاجمین به داخل اتاقها و خصوصاً محل اجلاس کارمندان میشود که در این هنگام تروریستها با شلیک چندین گلوله مسلسل ژ3 به ناحیه سینه این معلم متعهد، وی را به شهادت میرسانند و ضمن بستن رگبار مسلسل به داخل اتاقهای دیگر و زخمی کردن چند تن دیگر از برادران با عجله و وحشت از محل میگریزند.
پزشکی قانونی در گزارش معاینه پیکر پاک شهید محمد لالی مینویسد:
" ... در معاینه علائم زیر مشخص است: 1) کبودی وسیع در کتف و شانه راست، 2) سوراخی به قطر تقریبی 5 میلیمتر در ناحیه بالا و چپ ناف که سوراخ خروجی آن بسیار وسیع به قطر 9 – 8 سانتیمتر و نامرتب است. 3) سوراخی به قطر 4 میلیمتر با حاشیه سوخته و حلقه سائیدگی در ناحیه بالای شکم ... "
و به این ترتیب قلبی که به عشق خدا میتپید و سینهای که در دفاع از خلق خدا، مقابل خصم سپر شده بود، آماج تیر کین منافقین قرار گرفت و یکی از مربیان و معلمین صدیق و خدمتگزار به درجه رفیع شهادت نایل گشت تا با ایثار خون خود ضمن ناکام گذاشتن توطئه مزدوران استکبار جهانی چهره رسوا و ضد خلقی آنان را هر چه بیشتر به نمایش گذارد و حقانیت و جانبازی فرزندان سلحشور حزب الله را به اثبات رساند.