مجاهدین‌خلق (منافقین) مجید احمدزاده اردبیلی را ترور کردند

عاملین ترور و اسناد جنایت:

1. اعترافات عباس توانا، یکی از عاملین ترور شهید احمدزاده اردبیلی درباره این جنایت:

"... به طرف خیابان ولیعصر حرکت کردیم و در بار سوم گشت زنی بود که یک نفر موتور سوار با لباس پاسداری را دیدیم و پشت سر آن حرکت کردیم تا میدان ونک رسیدیم، پاسدار مذکور متوجه تعقیب ما شد، به طرف راست خیابان چرخید و یک گلوله به طرف ما انداخت و ما هم متقابلاً تیری به پشت کمر او زدم و او یک مقدار جلو رفت و با موتور روی زمین افتاد و ما هم منطقه را ترک کردیم... “

2. اظهارات علی اصغر خالقی مقدم، یکی از اعضای واحدهای تروریستی ویژه نظامی منافقین درباره انگیزه و هدف منافقین از کشتار مردم:

“ارزش هایی را که جمهوری اسلامی ارائه می داد سنگین تر از شخصیت ما بود و تاب تحمل آن را نداشتیم و عملیات نظامی هم بازتاب ضد اخلاقی این واقعیت درون مان بود. یک روز وقتی که محمد رضا در گیشا به سمت دو نفر شلیک کرد و خبر عملیات خودش را در روزنامه خواند، با آن که در روزنامه تصریح شده بود که افراد زخمی شده مردم عادی بودند، با خوشحالی گفت: ببین با یک رگبار نصف روزنامه را به خود اختصاص داده ام ! “

خبرسازان استکبار

ماشین تبلیغات استکبار جهانی در توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران محتاج خوارک است و منافقین یکی از اصلی ترین منابع تأمین این خوراک تبلیغاتی می باشند. این خوراک از طریق ترور، بمب گذاری و هواپیما ربائی و دیگر اعمال جنایتکارانه تأمین می گردد و به وسیله بوق‌های استکبار جهانی به عنوان مبارزه !! به خورد افکار عمومی جهانیان داده می شود تا توجیه گر مطامع شوم ابرقدرت‌های شرق و غرب باشد. از این داد و ستد شوم، آنچه نصیب منافقین می شودحمایت گسترده استکبار جهانی در همه زمینه‌های مالی،سیاسی،نظامی است و منافقین آمریکایی به قیمت خون صدها شهید حزب اللهی و قربانیان کارزار تروریسم،مجوز خبرسازی برای اربابان شان را به دست آورده اند.

شهید مجید احمدزاده اردبیلی

شغل: عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سن: 19 سال

وضعیت تأهل: مجرد

محل شهادت: خیابان میرداماد

تاریخ شهادت: 1360/5/6

زندگینامه

در دهم آذر ماه سال 1341 چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در محیط مذهبی و بی ریای خانواده پشت سر گذاشت. چند سالی را به مدرسه رفت و به علت علاقه فراوان به امور فنی، درس را رها و به مکانیکی پرداخت و در اندک مدتی استاد کاری ماهر شد. 14 ساله بود که امواج خروشان انقلاب اسلامی بر کاخ‌های ظلم و ستم دربار کوبیدن گرفتند و او نیز که از کودکی عشق وافر به اسلام یافته بود، در این نهضت الهی فعالانه وارد شد و در این راه دست از کار نیز کشید و تمام وقت خود را صرف بارور نمودن انقلاب کرد.

پس از پیروزی خون بر شمشیر، به کمیته‌های انقلاب پیوست و در چندین کمیته هم زمان فعالیت می نمود و علاوه بر این جهت مبارزه با سوداگران مرگ، به همکاری با کمیته مبارزه با مواد مخدر نیز پرداخت و هر آنچه در توان داشت، به کار گرفت. با آغاز جنگ تحمیلی داوطلب اعزام به جبهه شد و پس از طی یک دوره 15 روزه آموزش نظامی، عازم جبهه سوسنگرد شد تا سهم خویش را در مبارزه علیه کفار بعثی ادا نماید و در این جبهه از خود رشادت‌های فراوان نشان داد.

پس از اتمام مأموریت به تهران بازگشت و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در پادگان ولیعصر در قسمت تعمیرگاه اتومبیل به کار پرداخت. گرچه علاوه بر خدمت در پادگان ولیعصر با چند کمیته نیز همکاری داشت، لیکن از هیچ کدام حاضر نبود حقوق دریافت کند و با همان حقوقی نیز که از کانیکی به دست می آورد، از مستمندان دستگیری می نمود.

از خصوصیات برجسته اخلاقی اش آن بود که هیچگاه لباس نو و پر زرق و برق نپوشید، زیرا خود را در نزد تهدیستان شرمسار می دید، هیچگاه به روی رختخواب آراسته نمی خوابید، زیرا خود را در غم آنان که سر پناهی نداشتند شریک می دانست. حق جو بود و زندگی را جهاد در راه عقیده و ایمان می دید و سرتاسر عمر کوتاه، اما پرثمرش گواه آنست که به این اعتقاد تا لحظه شهادت وفادار باقی ماند.

شهادتنامه

در بعدازظهر روز ششم مرداد ماه سال 1360، شهید احمدزاده اردبیلی در حالی که از خیابان میرداماد می گذشت، مورد حمله دو تن از منافقین تروریست قرار می گیرد. تروریست ها به او که سوار بر موتور سیکلت بود نزدیک می شوند و از پشت او را ناجوانمردانه هدف گلوله‌های خود قرار می دهند و پس از ارتکاب این جنایت ددمنشانه و بزدلانه با وحشت می گریزند.

پزشکی قانونی در گزارش خود پیرامون علت مرگ شهید احمدزاده اردبیلی از جمله نوشته است:

“جنازه متعلق به مرد جوانی است با صورتی کم مو که علائم خفگی و مسمومیت ظاهری ندارد، از معاینه علائم زیر مشخص است: 1) سوراخی بیضوی به قطر 1×5/0 سانتیمتر در ناحیه پشت کتف چپ که محل ورود گلوله به نظر می رسد. 2) سوراخی همراه با حاشیه نامنظم و پاره به اندازه یک کف دست در ناحیه کتف راست که محل خروج گلوله است. 3) سوراخی به قطر 8 میلیمتر با حاشیه سوخته و حلقه سائیدگی در ناحیه عقب و خارج بازوی چپ که سوراخ خروجی آن در قسمت داخلی بازوی چپ وجود دارد و اندازه آن 1×5/0 سانتیمتر می باشد... “

قلبی به پاکی دریا، ایمانی به بلندی کوه و صفائی به سادگی آسمان داشت و پیکر مطهرش در میان اندوه امت سوگوار در گلزار شهیدان اسلام به خاک سپرده شد و خاطره اش به ابدیت پیوست.

مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 88، شماره 1