فاجعه انسانی رخ خواهد داد

Dad

تجربه های گذشته نشان داده است که منافقین هر چقدر هم که ادعا کنند نمی توانند آزاد فکر کنند و زیستن در منجلاب تفکرات فرقه ای نمی تواند آنها را با آزاد اندیشی عجین کند . نیروهای موجود در اشرف و عده محدودی که در اروپا به سر می برند اختیار خود را سلب شده می بیند و در مقابل این سلب اختیار نیز نمی توانند کار خاصی نشان دهند .

همین تجربه نشان می دهد مسعود رجوی در مواقع خطر و بحران توان تصمیمگیری درست و منطقی ندارد و ترجیح می دهد تصمیمی هیجانی و دارای بار تبلیغاتی بالا اتخاذ کند تا بتواند از پرتو این تصمیم تا مدتی محدود مانور تبلیغاتی گسترده ای به راه بیندازد، تصمیماتی که تا کنون تماما به ضرر خود او ، اعتماد افراد فرقه اش به او و به طور کل به ضرر فرقه منافقین تمام شده است . از نظایر این تصمیمات می توان به تصمیم نامعقول و بدون گمانه زنی مسعود برای آغاز شورش – یا به زعم وی قیام – 30 خرداد سال 1360 ، تصمیم به رفتن به فرانسه ، رفتن به عراق ، شرکت در سرکوب کردهای شمال و شیعیان جنوب عراق برای رضایتمندی صدام ، به راه انداختن کارناوال حمله به ایران یا همان عملیات مرصاد و یا به زعم مسعود رجوی فروغ جاویدان ، جدا سازی زن و مرد و تخریب بنیان خانواده در فرقه اش، دستور خود سوزی نیروهای اغفال شده برای آزادی همسر تروریستش و موارد عدیده دیگری اشاره نمود . مواردی که هر کدام به تنهایی کارنامه ای از شکست را برای مسعود رجوی وفرقه تحت فرمانش به همراه داشته است ، هر چند که در ابتدای تمامی این شکست ها مسعود آن را را به بار نشستن یک پیروزی دیگر قلمداد می کرد و از آنها به عنوان یک گام دیگر در سرنگونی حکومت ایران نام می برد اما در تمام موارد یاد شده – بلااستثناء – نیروهای وی متوجه شدند که رجوی آنها را فریب داده و مسعود رجوی نیز ترجیح داد به جای توضیح شکست ، یا فرافکنی کند ، یا صورت مساله را پاک کند و یا برای سرگرم کردن نیروهای تحت یوغ بردگی اش ، آنها را با مساله دیگری سرگرم کند و توان فکر کردن و یا حتی مخالفت کردن را از آنها بگیرد .

مساله جدیدی که امروز پیش روی منافقین است گفتاری است که مسعود رجوی اخیرا چند بار آن را بر زبان رانده است و آن، "بروز فاجعه انسانی " در صورت فشار دولت عراق برای خروج منافقین از این کشور می باشد ، فاجعه ای که به زعم بسیاری ، تکرار همان پروسه خود سوزی سال 2003 و در احتمال ضعیف تر آن اعتصاب غذای نامحدود نیروهای موجود دراشرف خواهد بود .

عده ای براین گمانند که با توجه به ادعای مریم رجوی مبنی بر اینکه اقدامات تروریستی منافقین مربوط به قرن گذشته بوده و اکنون سال هاست که آنها به هیچ اقدام تروریستی دست نزده اند و همین مساله ، مبنای ادعای وکلای منافقین و حامیان اروپایی این فرقه برای دفاع از این فرقه و رای انگلستان و اروپا به خروج این فرقه از لیست تروریستی می باشد و مریم رجوی نیز قول داده که دیگر از جانب این فرقه اقدام تروریستی رح نخواهد داد ، بنابراین محال است که منافقین دوباره بخواهند دست به این اقدام – خودسوزی – و یا هر اقدام ضد انسانی و تروریستی بزنند اما از آنجا که خود مسعود و مریم رجوی بهتر از هر کسی می دانند که خروج آنها از لیست تروریستی اروپا ، تنها یک پیروزی تاریخ مصرف دار برای آنها است که با وجود عدم پذیرش آنها– از جانب کشورهای اروپایی – مبنی بر اینکه آنها دیگر تروریست نیستند و نیز مشاهده این مساله از جانب نیروهای موجود در اشرف – علی رغم تمام جشن ها و جارو جنجال ها – که تغییری در وضعیت آنها به وجود نیامده است و تازه اوضاع بسیار وخیم تر هم شده ، بنابراین تاریخ مصرف خروج از لیست تروریستی برای منافقین خیلی زودتر ازآنکه فکر می شد به پایان رسید و در حال حاضر مسعود رجوی مسلما در نظر خود با مقدم دانستن ماندن فرقه اش درعراق ، به این مساله می اندیشد که نجات فرقه و تشکیلات تروریستی اش بسیار مهم تر از خروج از لیست تروریستی است . بنابراین مسعود رجوی که ادامه حیات فرقه اش بسیار برای او مهم تر است ترجیح می دهد خود سوزی و اعتصاب غذای نیروها و یا هر اقدام دیگری که موجب ماندن نیروهایش در عراق شود مقدم بر خروج از یک لیست است که در همین مدت کم، خروج از آن هم هیچ سودی برای فرقه اش نداشته است . بنابراین امکان بروز فاجعه انسانی از جانب مسعود رجوی را نباید یک تهدید خشک و خالی فرض کرد زیرا مسعود رجوی برای رسیدن به خواسته های ضد انسانی خود– همانگونه که گفته شد - از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. اقدامی که در نهایت باز هم به پشیمانی منجر خواهد شد .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31