فاتحه منافقین را بخوانیم

Karikator1

وقتی منافقین ادعا می کنند اشرف از جایش تکان نمی خورد، وقتی در رؤیاهایشان خواب حمایت میلیون ها عراقی را از خود می بینند و وقتی سران این فرقه ادعا می کنند دنیا را پشت سر خود دارند، پس چه باک از دیدار چند خانواده با فرزندان اشرفی شان که منافقین آن را «تلاش هاي رژيم آخوندي براي به كار گرفتن خانواده ها عليه مجاهدان اشرف» می خوانند؟ وقتی سران منافقین ادعا می کنند: «هنگام ورود آمریکایی ها به عراق برای این که نشان دهیم هر اتفاقی هم که بیفتد اشرف از جای خود تکان نخواهد خورد، نهال درخت در اشرف کاشتیم و امروز 5 سال از آن دوران می گذرد، درخت ها بزرگ و تناور شده اند اما اشرف از جای خود تکان نخورده و نخواهد خورد»؛ وقتی مسعود رجوی به کرات در مورد پایداری اشرف! سخن می گوید و مدعی است که هیچ کس نمی تواند اشرف را از جایش تکان دهد و «اگر کوه ها هم بجنبد اشرف از جایش تکان نمی خورد»!؛ اگر واقعاً با نقش آفرینی ساکنان اشرف، انقلاب رجوی! دارد به خوبی پیش می رود، پس این همه ترس برای چیست؟!

 

به زعم منافقین و سران آن ها، اشرف که نجنبید! گروگان ها که آزاد شدند؛ جامعه جهانی هم از آن ها حمایت کرد! صدای برادر مسعود هم که بالاخره از کنج دخمه شنیده شد و نیروها کلی دوپینگ روحی کردند؛ مسابقات ورزشی و جام سیمرغ هم که با نهایت شادی و نشاط! برگزار شد؛ بنابراین همه چیز خوب است و نباید مشکل خاصی در میان باشد؛ پس راز این همه ترس از دیدار خانواده ها با فرزندانشان چیست که باعث شده منافقین به تکاپو بیفتند و آسایش نداشته باشند و مانع تراشی کنند؟

 

چند روز پیش برخورد منافقین با درخواست تعدادی از خانواده های اعضا برای دیدار با فرزندان خود در خارج از اردوگاه اشرف، بار دیگر عجز و درماندگی شدید و ترس فراوان آن ها از امکان جدایی افرادشان را به نمایش گذاشت. این ترس و درماندگی تا آن جا در گفته ها و نوشته های سرکردگان این فرقه به چشم می خورد که بازتاب این خبر را «هياهو و شانتاژ و شارلاتانيسم رسانه هاي حكومتي در ايران و رسانه هاي عراقي وابسته به رژيم ايران» خواندند.

 

سؤال این جاست که: اگر افراد مانده در اردوگاه اشرف آن قدر از نظر ایدئولوژیک قوی و کامل هستند که «رژیم» ایران را به لرزه! انداخته اند، اگر همین افراد در مقابل «یورش وحشیانه عوامل پلیس عراق»! ایستادگی کردند، اگر همین عده رکورد دار اعتصاب غذا در جهان! شدند و بیش از 70 روز! برای آزادی گروگان هایشان اعتصاب غذا کردند، اگر همین افراد سربلند شدند و «توطئه های رژیم ایران و مزدوران عراقی آن»! را نقش بر آب کردند، و هزاران اگر دیگر که نشان دهنده استثنایی بودن این افراد در مقاومت برای آزادی کشورشان است، پس چرا حضور چند نفر از «خانواده هاي فقير و نيازمند» و کسانی که «اغلب آنان مادران و پدران سالخورده» بودند، تا این اندازه منافقین را به وحشت انداخته که حاضر نشدند افراد مورد نظر به خارج از اردوگاه بروند و با خانواده هايشان دیدار کنند؟ اگر این افراد سال ها تحت آموزش انقلاب! خواهر مریمشان و اندیشه های برادر مسعودشان پخته و ایدئولوژیک شده اند و آماده مبارزه تا پای جان هستند!! پس مطمئناً اگر سال ها هم از اردوگاه اشرف دور شوند، باز هم همان ژن مجاهد! بودن را با خود دارند و کسی نمی تواند آن ها را از مجاهد بودن برگرداند و یا تأثیری روی آن ها بگذارد و برعکس، آن ها باید هر کدام یک جامعه را تحت تأثیر قرار دهند و اندیشه های مسعود و مریم را در همه جا منتشر کنند! چه برسد به این که بخواهند چند ساعت از اردوگاه اشرف بیرون باشند.

 

در باب دلتنگی برای خانواده هم باید گفت یادمان باشد که سال ها قبل در انقلاب ایدئولوژیک به اسیران امروز اشرف آموخته شد که یک مجاهد خوب فقط باید به فکر مبارزه باشد و هیچ کس و هیچ چیز نباید او را از مبارزه باز دارد و به قولی، ازدواج بماند برای ایامی که شاید روزی به ایران آمدند و پیروزی شان! را در میدان آزادی با خواهرشان جشن گرفتند. بنابراین مسلماً پدر و مادر و خواهر و برادر و عشق و ناموس و هر چیزی که باعث دلبستگی در آن ها می شود سال هاست که از ذهن آن ها دور شده و طبیعتاً آن ها در این آموزش به حد نهایت کمال رسیده اند. اما در مقابل، اگر سرکردگان این پادگان تنها دیدار چند پیرزن و پیرمرد ناتوان از خطابه و مناظره با فرزندانشان را مایه جدایی این افراد از فرقه خود می دانند، باید فاتحه کل این دست و پا زدن های 40 ساله را با تمام هیاهوی تبلیغاتی آن خواند و نتیجه گرفت که آن همه ادعای پایداری ها و اعتصاب ها و اعتبار جهانی و رؤیای داشتن این همه طرفدار در داخل ایران و عراق و کلی فدایی، تنها با یکی-دو ساعت دیدار خانوادگی بر باد فنا می رود.

 

اما باید به این نکته هم اذعان کرد که یکی از مواقعی که منافقین ماهیت و روسیاهی خودشان را نشان می دهند، چنین موقعیت هایی است و در چنین مواردی به خود آن ها هم ثابت می شود که چندین سال سر خود و عده ای بیچاره تر از خود با عنوان مبارزه برای آزادی مردم ایران! کلاه گذاشته اند، اما نمی دانند که از سایه خودشان هم هراس دارند و اطمینان ندارند که شیرمردان و کوه زنان اشرف! را دو ساعت به حال خود رها کنند.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29