غائله چهاردهم اسفند1359(93)

  • Bani  Sadr
  • مصاحبه دادستان کل کشور

آقای موسوی اردبیلی دادستان کل کشور طی مصاحبه ای ضمن پاسخ به سؤالات در مورد رسیدگی قضایی به غائله چهارده اسفند و نیز پرونده هایی که از سوی هیئت حل اختلاف به دادگستری ارجاع می شود ، توضیحاتی داد . خلاصه متن مصاحبه چنین است :

" س : از ایشان تقاضا می کنیم در مورد نتایج بررسی های هیئت بررسی کننده شایعه شکنجه با توجه به بازدیدی که اخیراً از زندان ها داشته اند نظرشان را بفرمایید .

ج : بسم الله الرحمن الرحیم ، این مسئله حدود پنج ماه و چند روز است تقریباً مطرح شده و روی علاقه ای که امام اظهار فرمودند ، هیئت رسیدگی تعیین شده به کارها رسیدگی می کردند . در وسط هم تأخیری شد که من گلایه ای در یکی از پیام ها هم کردم .

بعد آمدند برادرها با علاقمندی مسئله را تمام کردند ، نظرشان را نوشتند ، جمع بندی کردند . پریروز هم جلسه ای دیداری با آقایان داشتیم ، قرار هم از اول این بود آقایان جمع بندی که کردند یک دیداری با من داشته باشند .

دیداری داشتیم نظرشان را گفتند ، آماده هم کردند ، در معنا نوشته اند ، قرار است شاید فردا خدمت امام برسند مجموع نظرشان را به امام عرضه کنند ، بعد هم همه مردم محترم ایران را در جریان قرار بدهند .

خلاصه نظرشان را من دیدم این تمام شده ، مسئله تمام شده و شاید هم اگر صلاح بود به نظر من هم صلاح است ، یک میزگردی هم داشته باشند از طریق صدا و سیما هم غیر از گزارش کتبی که در اختیار رسانه های گروهی قرار می دهند از آن طریق هم صحبتی بکنند ، مسئله تمام بشود .

س : تا آنجا که شما اطلاع دارید از نظریات این هیئت شایعه مطرح بوده است یا خیر ؟

ج : البته من صلاح می دانم چون همین روزها خود اینها مجموعاً همه نوشته ها را در اختیار مردم می گذارند ، از آن طریق مردم محترم ایران در جریان قرار بگیرند ، بهتر است ، چون من اینجا بگویم یک چیزی مختصری می گویم ، یک گوشه ای گفته می شود ، یک گوشه ای می ماند از همان طریق بهتر است مردم در جریان قرار گیرند .

پرونده چهارده اسفند 59 هم رسیدگی شده ، دنبال شده ، الان از نظر من رسیده است به جایی که می توان جمع بندی کرد و مسئله را مطرح کرد . البته این به آن معنی است که هیچ نقص پرونده وجود ندارد ، کسانی که سر و کار با اینگونه مسائل دارند خوب می دانند مسئله گسترده است ، ابعاد مختلفی دارد .

ممکن است چهار نفر هنوز شناخته نشده باشند ، چهار نفر شناخته شده ، اما مدرک کافی نباشد ، مسئله این نیست ، در جریان دانشگاه این نیست که افرادی که دانه دانه در آنجا بودند شناخته شوند این که امکان ندارد ، شناخته بشوند ضارب که بوده ، مضروب که بوده ، آن شخص که داد زده که بوده ، اینها که نیست ، از نظر قضایی اینها همه اش مطرح است .

اصل مسئله این است که مسئله آنها که اول مطرح شد ، مسئله چماقدار در اینجا به چه صورت بوده ، چه گروه هایی بودند که این گروه ها مسئله را به عنوان چماقداری مطرح می کردند ، یعنی در هر کجا که صدایی بلند شود ، حرفی گفته شود ، جلسه ای تشکیل شود ، یک دسته به عنوان چماقدار بروند ، فحش بگویند ، زد و خورد کنند ، جلسه را بهم بزنند ، مسئله این جور مطرح بود در نظر بعضی ها .

در نظر ما این یک بعد از مسئله بود و به حق بود مسئله از این بعد مطرح شود ، بعد دیگری که ما خیلی اهمیت می دادیم این بود که بدانیم این که این یک حادثه بود اتفاق بوده ، منتها یک گروه به اصطلاح چماقدار که می رفتند همه جا را بهم می زدند ، اینها را هم بهم زدند یا مسئله دیگری بود .

البته این را می باید عرض کنم خدمت شما ، در بررسی ها ، بازپرسی ها مسئله مقداری ریشه پیدا کرده ، البته حالا نظر نمی دهیم ولی به عنوان طرح این مسئله که طرح می شود ممکن است اصل مسئله به عنوان یک توطئه مطرح شود ، آن وقت این توطئه از طرف کدام سازمان بوده ، به چه منظوری بوده ، ریشه تا کجا داشته است ، مسئله بعید نیست این جور مطرح شود .

اگر چنین مطرح شد مردم حق دارند از ما بپرسند ، بالاخره ما می خواهیم بدانیم ، زیاد به من مراجعه می شود ، خصوصاً در پی پیام هایی که برای آرام کردن جو و ایجاد محیط مناسب برای بررسی داشتم و از آن وقتی که هیئتی به اصطلاح هیئت حل اختلاف راه افتاد ، من در این باره صحبت نکردم ، کم کم سؤال طرح شده در بین مردم قرار است این مسئله مسکوت بماند ، قرار است صحبت بشود ، قرار است تعقیب بشود ، بماند .

من این را برای شنوندگان محترم عرض می کنم تا امروز حتی یک روز هم از نظر بررسی ترک نشده ، کار رسیدگی شده ، این اولاً و ثانیاً از نظر ما رسیده به یک جایی که ما             می توانیم مسئله را مطرح بکنیم . این هم هست . ثالثاً این به آن معنا نیست ، هیچگونه نقص پرونده ای نیست ، اما به آن معنا است که پرونده از جهات مختلف کامل است ، ولی ممکن است از بعضی جهات چند نفر شناخته نشده باشند و امثال این .

باز هم این به آن معنی نیست که ما الان باید لازم است ، لازم می بینیم ، مسئله را حالا که این جور شده بیاییم مطرح کنیم . این مسئله بعد سیاسی دارد و این مسئله جنگ در مملکت ما و علاقه امام و امت به این که پرهیز کنند از هر چیزی که کشور را در یک بحران سیاسی فرو می برد .

متأسفم از این که اعتراف کنم به یک حقیقت تلخ و آن این که این را قبلاً هم من گفته ام ، هنوز جامعه ما جامعه سالم به آن معنی نیست یا حداقل ما احساس می کنیم نیست. مسئله ای که از نظر قضایی وقتی مطرح می شود از نظر سیاسی بهره گیری از آن نشود ، جو سازی نشود ، مردم بیایند بنشینند و این فرصت را به مردم دهند که مسائل را با یک دید سالمی بیندیشند .

وقتی که مسئله ای مطرح می شود در روزنامه ها ، در سخنرانی ها ، مسئله منحرف می شود . منحرف که شد از یک مسئله مسائل دیگری ایجاد می شود آن وقت ما حق داریم مملکت را در هر وقتی که روبرو شدیم در این مسائل غوطه ور کنیم ؟ تا کنون مشغول مطالعه اینگونه مسائل هستیم . البته امام هم در جریان است ولی در هر صورت ما باید مردم را در جریان این قضیه قرار بدهیم ، مردم باید بدانند ، منتها با یک ملاحظه ای که کی طرح کنیم ، چگونه طرح کنیم و امثال اینها .

س : اخیراً همان طور که مستحضر هستند لایحه قصاص در دادگستری به بحث گذاشته شده ، اولاً نتایج این بحث را اعلام کنید که چه نتایجی داشته و در ثانی نظر خودتان را در مورد نظرهای موافق و مخالفی که پیرامون این لایحه ابراز می شود ، بفرمایید .

ج : این سؤال را در تبریز هم از من کرده اند و من جواب گفته ام . در مصاحبه تبریز مورد مقداری عتاب و خطاب قرار گرفته ایم از طرف بعضی ها که چرا شما گفته اید لایحه قصاص مورد تأیید من است . خوب چیزی که مورد تأیید من است باید بگویم ، نمی توانم چیزی را که تأیید می کنم بگویم مورد تأیید من نیست .

لایحه قصاص لایحه ای  است بر اساس اسلام تنظیم شده و مورد تأیید من هم است . آقایان اشکالاتی کردند ، گروه های غیر اسلامی اشکالاتی دارند ، گروه های اسلامی اشکالاتی دارند ، من از حالا قضاوت نمی کنم همه این اشکالات غلط است ، ولی همه این اشکالات باید رسیدگی شود . البته تا حدودی که من مطالعه ای کردم ، رسیدم ، کم هم نبوده ، مقدار زیادی اینها را مطالعه کردم ، به نظر من اینها جواب دارد و اینها یک مقدار نرسیدند .

اما باز این به آن معنا نیست که این لایحه قصاص از نظر ماهیت ، از نظر شکل ، از نظر ماده نویسی و امثال اینها هیچگونه اشکال ندارد . مهم هم نیست که اصولاً این مهم نیست یک چیزی را که می نویسند اشکال داشته باشد یا نداشته باشد . آنچه موجب تأسف است این است که عرض کردم همه مسائل را از دید یک سیاست نگاه کرده و بهره جویی سیاسی کنند ، این درست نیست ، این غلط است .

اما راجع به آن جلسه متأسفانه من گرفتار یک سلسله مسائلی بودم ، نتوانستم در اول جلسه شرکت کنم ، ولی بنا به نقل برادرها جلسه خوبی بوده و باز هم این جلسات به احتمال قوی ادامه پیدا می کند .

س : در مورد هیئت بررسی حل اختلاف ، دادگستری در خصوص کسی که از طرف این هیئت به عنوان خاطی معرفی بشود ، چه خواهد کرد ؟

ج : روشن است وظیفه دادگستری هیئت حل اختلاف بعد از آنی که رسیدگی می کند و اعلان می کند که متخلف کی بوده ، طبق قراری که قبلاً بود پرونده را ارجاع می دهد به دادستان و دادستانی هم پرونده را ارجاع می دهد به آن مراکز بازپرسی و امثال اینها ، آنها رسیدگی و پیگرد قانونی می کنند و الان پرونده های زیادی آمده و گفتم شنبه یا یکشنبه صورت این پرونده ها و تعداد و آمار اینها را بدهند به ما تا ببینیم چه مقدار بوده است ... "

در پی سؤالات هیئت سه نفری حل اختلاف از رئیس جمهور در مورد عدم امضاء لایحه سرپرستی وزارتخانه ها و مصاحبه وی با چند نشریه خارجی ، بنی صدر طی نامه ای که در تاریخ 8/2/60 انتشار یافت ، به این سؤالات پایخ داد . قسمتی از نامه بنی صدر به هیئت سه نفره به شرح زیر است :

" 1. درباره امضا مصوبه مجلس پس از ابلاغ ، قانون اساسی رئیس جمهور را مجبور نمی کند در مدت معینی قانونی را امضا کند . حدود وظایف و اختیارات متصدی وزارت و یا سرپرستی وزارت با وظایف و با اختیارات وزیر اختلاف ندارد و نمی توان اصل 140 را ناسخ اصل 133 فرض کرد .

بنابراین احراز سمت سرپرستی یا تصدی وزارت هم موکول به تصویب رئیس جمهوری و تأیید مجلس شورای اسلامی است . اگر مصوب مجلس را در مورد سرپرستی وزارتخانه بی وزیر تأیید مجلسی تلقی کنیم ، صلاحیت اختیار قانونی رئیس جمهوری و تصویب آن به جای خود محفوظ است .

تصویب مجلس منافات با حق گویی رئیس جمهوری ندارد . اگر رئیس جمهوری مصوبه مجلس را برای اجرا ابلاغ کند ، یعنی سرپرستی امور خارجه را به وسیله آقای رجائی تأیید کرده است . علت عدم ابلاغ مصوبه این است که اینجانب با سرپرستی ایشان موافق نیستم و آن را تصویب نمی کنم .

چطور است که سخنگوی هیئت توضیح خواستن شما را از رئیس جمهوری در اختیار صدا و سیمای جمهوری اسلامی قرار می دهد ، ولی توضیح خواستن شما از آقای رجائی در مورد انتصاب غیر قانونی معاونین وزارت امور خارجه را آن طور که مسئولین خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی می گویند ، به صدا و سیما اطلاع نمی دهند .

  1. اما در مورد مصاحبه ، سرپرست خبرگزاری پارس تلفن کرد ، گفتم مشروح مصاحبه موجود است و آنچه را شما می خواهید منتشر کنید لا الا بدون الا الله است . اگر می خواهید منتشر کنید ، همه مصاحبه را یکجا منتشر کنید .

و تذکر دادم که انتشار جملاتی به دلخواه انتخاب شده صحیح نیست ، ولی سرپرست خبرگزاری پارس می گوید آنها مصاحبه را منتشر نکردند . استناد شما در نامه 677 _ مورخ 6/2/60 که می گویید خبرگزاری پارس آن را در تاریخ 2/2/60 منتشر ساخته است ، چیست ؟

  1. اما اعتراض به کلیشه روزنامه میزان سخنی به غایت شگفت است . مگر سال ، سال قانون نیست ، چطور است که کلیشه صفحه اول روزنامه که جرمی نیست بلافاصله مورد ایراد قرار می گیرد و درباره صحبت های آقای بهشتی در سپاه پاسداران کاشان تا به حال اظهار نظری از آقایان ملاحظه نشده است . "

رئیس جمهوری ، ابوالحسن بنی صدر

ما قبلاً به نوار آقای بهشتی در کاشان اشاره کرده ایم ، محتوای این نامه بنی صدر حاکی است چگونه او لجوجانه و بی پروا همچنان به پای خصومت و دشمنی ایستاده است .

پس از بیانیه امام و آرام شدن نسبی جو در روز دوشنبه 7/2/60 هواداران سازمان منافقین خلق از ساعت 3 بعدازظهر در میدان فلسطین اجتماع کرده و حدود ساعت 4 به طرف پیچ شمیران منزل آیت الله طالقانی حرکت کردند و علت اجتماع را اعتراض به قتل چهار تن از اعضایشان در قائمشهر ذکر کردند .

در ضمن عده ای هم به مخالفت با آنها با شعار " الله اکبر خمینی رهبر " ، " حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله " ، در گوشه میدان اجتماع کرده بودند و شعارهای منافقین هم در رابطه با امپریالیسم یا شعار " حزب چماق بدستان ، باید بره گورستان " بود . بدین ترتیب از چهارراه مبارزان به بعد دو گروه در حالی که علیه یکدیگر شعار می دادند ، درگیری شروع شد و کار به پرتاب سنگ و آجر رسید و تعدادی اتومبیل نیز آسیب دیدند .

در این موقع پاسداران کمیته و شهربانی دخالت کرده و گاز اشک آور شلیک کردند و منافقین هم شروع به آتش زدن لاستیک اتومبیل نمودند و کار زد و خورد و آتش زدن لاستیک و شلیک تیر هوایی تا حدود ساعت 7 الی 8 بعدازظهر طول کشید .

و مجروحان حادثه به بیمارستان امیر اعلم و دیگر بیمارستان ها انتقال پپدا کردند که بیشتر به طور سرپایی معالجه و مرخص شدند و طبق تحقیقاتی که شد حدود 2 نفر کشته به جای ماند که هویت آنها مشخص نیست . توضیح این که این راهپیمایی بدون مجوز از وزارت کشور انجام گرفته است .

روزنامه انقلاب اسلامی هم طبق معمول در ادامه جو سازی های خود چنین نوشت :

" راهپیمایی دیروز هواداران مجاهدین دو کشته و چندین مجروح بجای گذاشت . راهپیمایی که هر لحظه بر تعدادشان افزوده می شد در تقاطع حافظ و طالقانی به دهها هزار نفر رسیدند ...

از حدود چهارراه حافظ به بعد گروهی که تعدادشان به حداکثر یکصد نفر می رسید با شعارهایی از قبیل : روز هفت شهداست ، سوسولا دست نزنید ، حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله ، در صفوف مقدم راهپیمایان رخنه کردند و قصد بر هم زدن راهپیمایی را داشتند ."

منافقین که از حمایت روزنامه انقلاب اسلامی و خبرگزاری های خارجی در پوست نمی گنجید ، در یک نشریه درون سازمان می گویند :

" تظاهرات و راهپیمایی روز دوشنبه در سطح جهانی و در مطبوعات و روزنامه های خارجی انعکاس وسیع و گسترده ای داشته است . تقریباً تمام رادیوها و خبرگزاری ها از آن به عنوان واقعه بسیار مهم و یا بزرگترین تظاهرات مخالفین پس از انقلاب و ... نام برده اند . رادیو کلن جمعیت را دویست هزار نفر و سایرین عمدتاً جمعیت را صد هزار نفر ذکر کرده اند ."

بنی صدر در حمایت از منافقین پا را فراتر گذاشته و در رابطه با فردی که گفته می شود که خود سازمان منافقین وی را سوزانده تا وانمود کنند که شکنجه شده ، این عمل آنها را دلیل بر قدرت قلمداد کرده ، می گوید :

" اگر این مقدار وفا و این مقدار ایستادگی در یک گروهی به وجود آید که برای ضربه زدن به حکومت اسلامی حاضر برشود با افراد خود این کار را بکند و افراد خودشان بپذیرند ، آنها ماندنی هستند و ما رفتنی ."

(کارنامه رئیس جمهور 9/2/60)

در حالی که امام خمینی پس از آشوب و اغتشاش منافقین خلق (راهپیمایی 7 اردیبهشت) در روز 11 اردیبهشت به مناسبت روز جهانی کارگر خطاب به گروهک ها گفته بودند :

" شما چیزی نیستید که بتوانید در مقابل این موج خروشان ، انسان های بر پا خواسته مقاومت کنید ، پس صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه این است که اسلحه ها را زمین بگذارید و دست از این شیطنت ها را بردارید به آغوش ملت برگردید و مثل سایر برادران ما همراه با آنها به زندگی خودتان ادامه بدهید که این زندگی که الان شما دارید زندگی شرافتمندانه نیست . زندگی ای است که برای هواهای نفسانی دیگران ، شما خودتان را به باد فنا می دهید .

برای ارضای خاطر آن تفاله های رژیم سابق و آن منحرفین از اسلام ، شما برای رضای آنها جوانان تان را از دست می دهید ، بیدار باشید که نیاید آن روزی که به ملت ما تکلیف معلوم بشود که با شماها چه بکنند. امروز بعد از دو سال جنایتکاری گروهک های وابسته به قدرت های خارجی ، مشت آنان در پیشگاه ملت و خصوص کارگران عزیز به خوبی باز و این گروهک های نادان با کردار و گفتار خود ثابت کردند که دشمنان خلق و خالق و بازیگرانی ناشی در صحنه می باشند .

این سوداگران در اعمال فتنه انگیز بچه گانه خود چهره قبیح خود را به ملت و به خصوص طبقه مستضعف که می رفت پشتیبانی آنان را باور کند ، آنچنان ناشیانه نشان دادند که برای کسی نباید جای شک و تردید باقی باشد که اینان جیره خواران کاخ سفید و کرملین می باشند و دشمن درجه یک کارگران و کشاورزانند .

اینانند که در کردستان و دیگر جاها بر ضد جمهوری اسلامی با دشمنان اسلام پیوند بسته و به جنگ افروزی برخاسته اند و اینان هستند که در هر فرصت ، جوانان متعهد ما را با اسلحه های گرم و سرد مورد حمله قرار داده اند و می دهند و اینان هستند که پس از هر پیروزی چشم گیر از طرف قوای مسلح در جبهه و در پشت جبهه و در شهرهای مختلف به جنگ افروزی و افساد می پردازند ، تا اذهان را از جبهه ها معطوف کنند و اینانند که در توطئه علیه جمهوری اسلامی دست دارند . "

اردیبهشت ماه 60 شاهد رودررویی خصمانه دولتمردان بود . آنها اختلاف را تا حد شمشیر بر روی هم کشیدن و به جان هم افتادن و به مرگ هم نشستن رساندند . سیل اعلام جرم های مختلف از طرفین به سوی دادگستری و مجلس جریان داشت . در دادگستری مقدمات احضار بنی صدر فراهم می گردید و زمزمه تحقیق از وی به عنوان متهم به گوش می رسید و دلایل کافی و محکمه پسندی نیز بر علیه وی جمع آوری شده بود و چنانچه در بخش رسیدگی قضایی گفته شد ، محکومیت بنی صدر در موارد عدیده قطعی بود.

همچنین بنی صدر نیز در ادامهت تشنج آفرینی های خود نامه ای به مجلس شورای اسلامی در رابطه با اختلاس و حیف و میل اموال عمومی توسط آقای رجائی و نبوی نوشته که            خلاصه ای از آن که در روزنامه انقلاب اسلامی مورخ 8/2/60 به چاپ رسیده ، چنین است :

" یکی از جرائم اعلام شده علیه آقایان محمد علی رجائی نخست وزیر و بهزاد نبوی وزیر مشاور ، تخلف از قانون راجع به حل و فصل اختلافات مالی و حقوقی دولت جمهوری اسلامی ایران با دولت آمریکا ، برداشت و اختلاس از وجوه دولت ایران به نفع اتباع و مؤسسات آمریکایی ، طاغوتیان فراری ، شرکت ها و مؤسسات ورشکسته ایرانی است .

بدین توضیح که قانون مزبور مختصراً راجع به اختلافات مالی دولتین ایران و آمریکا بوده است ، ولی متهمان آن را به ادعاهای اتباع دولتین تسری داده اند .

دولت ایران برای تضمین پرداخت مطالبات مورد ادعای دولت آمریکا و اتباع آمریکایی از دولت ایران یا اتباع ایرانی (طاغوتیان فراری و شرکت های ورشکسته ایرانی) موافقت کرده است که مبلغ یک میلیارد دلار از وجوه ایران به حساب مخصوص در بانک مرکزی انگلیس واریز نمایند تا به تدریج که از طرف داوران رأی به نفع آمریکائیان صادر می شود از آن حساب برداشت شود .

دولت ایران تضمین سپرد که هیچ وقت موجودی حساب تضمینی مذکور از مبلغ پانصد میلیون دلار کمتر نشود . دولت آمریکا برای پرداخت مطالبات مورد ادعای ایران تضمینی نسپرده و فقط یک طرف قرارداد یعنی دولت ایران بدون رعایت حیثیت و اعتبار بین المللی خود چنین تضمینی سپرده است .

به جای استراداد اموال غارت شده توسط وابستگان رژیم سابق امثال شمس پهلوی ، حبیب ثابت و القانیان مبالغ گزافی به آنها جایزه داده اند . دولت پرداخت قروض امثال شمس پهلوی و حبیب ثابت را به عهده گرفته است .

بی جهت نیست که بانکداران آمریکایی از پرداخت نقدی بیش از پنج میلیارد دلار وامهای ایران و بهره آنها قبل از سررسید متعجب و ذوق زده شده اند . پرداخت این وام که بدون مجوز قانونی و به زیان دولت صورت گرفته ، تصرف غیر قانونی در اموال دولت است . (ماده 153 ، قانون مجازات عمومی)

اسلحه و وسایل یدکی خریداری شده ایران که بهاء آن نیز پرداخت شده در موافقتنامه مسکوت گذاشته شده است ... " 

ایجاد درگیری های خیابانی و جو سازی گروهک ها و لیبرال ها به مذاق ضد انقلابیون خارج از کشور نیز خوش می آید و بنی احمد وکیل فرمایشی مجلس شاه و سانسورچی و بررس کتب تاریخی در اداره کل مطبوعات دربار شاهنشاهی و نویسنده کتاب درباره رضاشاه پهلوی می گوید :

" به نظر می رسد تنها راه نجات کشور از این توئطه بین المللی تشکیل اجتماعی از تمام شخصیت های وابسته به گروه های ذکر شده در بالا ، چریک های فدایی خلق ، پیکار ، مجاهدین خلق ، حزب دمکرات کردستان باشد . اینجانب ضمن ادای احترام به جنبش های چپ در ایران از اتحاد با مجاهدین خلق ابراز خرسندی می کنم و از صمیم قلب خواستار تعالی حزب دموکرات کردستان و سازمان پیکار هستم ."

بولتن خبرگزاری پارس ، 11/2/60 ، ص 13

بنی صدر در ادامه جو سازی و سعی خود مبنی بر تضعیف دولت مطالبی به شرح زیر عنوان کرد :

" حساسیت کافی و ناراحتی عمیق احساس می کنم ، کسر بودجه واقعی ، بیشتر از سال های قبل و تورم و وابستگی مثل خوره به جان مردم ما وحیات کشور افتاده است . مملکت را آزمایشگاه ندانم کاری ها تصور کردن ، اثرات وخیم و لطمات جبران نشدنی برای انقلاب به بار خواهد آورد ."

روزنامه انقلاب اسلامی ، 16/2/60


غائله چهاردهم اسفند1359(92)


مطالب پربازدید سایت

Error: No articles to display

جدیدترین مطالب

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان