این احزاب و گروه ها پس از انقلاب و با هدف تجزیه و ایجاد آشوب و شکست انقلاب اسلامی سر بلند کرده و یا به وجود آمدند . هیچ کدام به هیچ شکلی با این هویت کنونی در هیچ جای تاریخ انقلاب ایران حضور نداشتند |
. نهضت رادیکال
دیگر جناح های به اصطلاح " ملیون " نیز ماهیت و عملکرد یکسان دارند ، از جمله آقای مهندس رحمت الله مقدم مراغه ای که گذشته از سوابق مشخصش ، پیش از انقلاب و در دوران انقلاب نیز بر اساس اسناد افشا شده توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در رابطه با جاسوسخانه آمریکا بر علیه انقلاب فعالیت می کرده و پس از انقلاب هم دیدیم که از استانداری برای ضربه زدن و کسب موقعیت مهمتری استعفا داد .
و سپس از طرف حزب خلق مسلمان به مجلس خبرگان آمد و در حد توان خود با قوانین اسلامی مخالفت کرد ، سرانجام نیز پس از افشای جنایت هایش به دامان اربابان خود فرار کرده و هم اکنون همراه نهاوندی ، بختیار و نزیه در پاریس به تلاش مذبوحانه مشغول است .
4. نهضت آزادی
سران نهضت آزادی همان یاران راستین دکتر محمد مصدق بودند که بلافاصله پس از کودتای 28 مرداد نهضت مقاومت ملی را تأسیس کردند و در سال 40 پس از آن که مذاکراتشان با جبهه ملی دوم برای اسلامی کردن و قاطعیت بیشتر حرکت و یا استقلال بیشتر به جناح مذهبی جبهه به نتیجه ای نرسید ، به عنوان نهضت آزادی اعلام موجودیت کردند .
پس از واقعه 15 خرداد 42 و قیام ملت به پیشوائی امام ، ده نفر از سران نهضت آزادی و عده بیشتری از کادرهای جوان و مبارز آن دستگیر و به زندان های مختلف ده سال تا کمتر از یک سال محکوم شدند . (بازرگان ، سحابی ، آیت الله طالقانی و همچنین از کادرهای نهضت آزادی محمد حنیف نژاد و یارانش)
پس از این دستگیری ، بعضی از اعضای نهضت آزادی به خارج از کشور می روند (دکتر یزدی ، قطب زاده) و حتی پس از آزادی سران آن از زندان در سال 1346 نیز به واسطه خفقان رژیم حاکم از نهضت آزادی در ایران وجود سیاسی مشخص ظاهر نمی شود .
تا این که در سال 56 با شناخت موقعیت سیاسی و جریانات حقوق بشر ، اینان نیز نخست در قالب جمعیت دفاع از حقوق بشر ، جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی و سرانجام با نام نهضت آزادی شروع به فعالیت سیاسی می نمایند .
به هر حال نهضت آزادی در طول انقلاب از طریق جمعیت های حقوق بشر ، دفاع از زندانیان سیاسی و همچنین پخش اعلامیه ها و برگزاری سخنرانی ها و بنا به گفته آقای بازرگان از طریق مذاکرات با سفارتخانه های بیگانه از جمله آمریکا عمل کرده است .
به ویژه با توجه به خط فکری سیاسی آنها که جدا از امام بود تا اواسط سال 58 بیشتر با آقای سید کاظم شریعتمداری ارتباط داشتند و آقای بازرگان نیز در ملاقاتی که با امام در پاریس داشت ، با مشکلاتی برخورد می کند و بنا به ادعای آقای بازرگان نهضت آزادی نقش مؤثری در به ثمر رسیدن پیروزی با کمترین خونریزی داشته است که این نشانه کم بها دادن به انقلاب خونین اسلامی است .
چون مشاهده کردیم که وقتی امام با توجه به شرایط آن موقع با پیشنهاد آیت الله طالقانی و شورای انقلاب ، آقای بازرگان را جدا از نهضت آزادی به نخست وزیری بر می گزیند ، سرانجام دولت ائتلافی بازرگان با آن که همان روزهای اول مورد انتقاد شدید امام قرار می گیرد ، ولی به همان شیوه سازشکاری و عدم برخورد مکتبی بزرگترین ضربه را به انقلاب اسلامی می زند و 9 ماه از بهترین زمان های ممکن را به کلی تلفن می کند ، ولی به حمدلله با حرکت انقلابی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دولت موقت به آرامی سقوط می کند و انقلاب از این خط نیز نجات می یابد .
روشن است که با یک تحلیل صحیح نقش مثبتی برای نهضت آزادی در به ثمر رسیدن و ادامه انقلاب اسلامی نمی توان منظور نمود و هرگونه ادعائی در این مورد ناشی از بینش انحرافی و جدا از خط امام می باشد .
5. گروه های کوچک دیگری که از هر سوئی چون قارچ روئیده اند .
اینها که اغلب به یک حرکت سیاسی ، یک سازمان و یا جبهه و حزب وابسته هستند و در رابطه با آنها و خط فکری و عملکرد آنان ایجاد می شود از خود استقلالی نداشته و دنباله رو و بازیچه دست جریان ها هستند .
اعضای اصلی آنان اغلب عضو یکی از سازمان های مشخص بوده و فقط برای بازار گرمی تبلیغات و احیاناً هوچیگری سیاسی ، دست به کار تشکیل گروه های خلق الساعه شده اند.
6. احزاب خلق مسلمان ، جبهه دمکراتیک ملی ، دفتر سیاسی خلق عرب ، دفتر سیاسی خلق ترکمن ، دفتر سیاسی خلق بلوچ .
این احزاب و گروه ها پس از انقلاب و با هدف تجزیه و ایجاد آشوب و شکست انقلاب اسلامی سر بلند کرده و یا به وجود آمدند . هیچ کدام به هیچ شکلی با این هویت کنونی در هیچ جای تاریخ انقلاب ایران حضور نداشتند ، منتها با دست های پیدا و پنهان اجانب برای رویاروئی با انقلاب اسلامی و ایجاد تفرقه و سوء استفاده از ستم و تبعیض های زمان شاهنشاهی ایجاد شده اند و به ترتیب از طرف استعمارگران زخم خورده و فراری ، چون مهره ای برای اجرای مقاصد شوم خود توسط ایادی داخلی به کار گرفته شدند .
نخست اغتشاشات خوزستان با توجه به اهمیت ویژه آن استان ، بعد کردستان و جریانات گوناگون آن ، سپس آذربایجان و پس از آن بلوچستان و دست آخر هم ترکمن صحرا ، این احزاب و گروه ها نه تنها در طول نظام شاهنشاهی وجود نداشته و افراد و اعضای اصلی آن جزو سرسپردگان رژیم بوده اند ، بلکه در کوران انقلاب نیز هیچ نشان و حرکتی از آنان مشاهده نشده و تنها بلافاصله پس از سرنگونی رژیم شاهنشاهی است که با دست های مشخص ضد انقلاب ساخته و پرداخته می شوند و گروهی از مردم را با شایعه و سوء استفاده از تفاوت های قومی و مذهبی دنبال خود می کشند و سهم خلق ها را از انقلاب می طلبند .
اینها همه ماهیت و عملکردشان روشن و وابستگی شان آشکار است و اهداف پلیدشان بر هیچ کس پوشیده نیست و هر چند به دفاع از خلق ها و بر علیه ارتجاع و انحصار و انحراف انقلاب فریاد برآورند ، تنها مزدوران پیشین و ضد انقلابیون و ایادی اجانب در شرایط کنونی اند و مردم را باید از این همه جنایت آنان آگاه کرد و اقوام مختلف ایرانی را بر این خدعه مطلع نمود تا با سرعتی که سر برآورده اند ، محو و نابود شوند .
7. حزب کومله (طرفداران چین )
حزب کومله با وحشیگری توسط مزدوران اجیر شده ، پاسداران گرانقدر انقلاب اسلامی را به گلوله می بندند و اعدام می کنند ، همین قدر اشاره کنیم که بی سبب نبود مردم هوشیار و انقلابی ما در روزهای انقلاب فریاد می کردند : " چین ، شوروی ، آمریکا ، دشمنان خلق ما " .
و ما اکنون می بینیم که این سه قدرت هم خود در صحنه جهانی متحداً علیه انقلاب اسلامی مستضعفین توطئه می کنند و هم ایادی داخلی شان همراه و همگام به انقلاب ایران ضربه می زنند .
از این رو بود که حزب خلق مسلمان (وابسته به انگلیس و آمریکا از طریق شاپور بختیار و مقدم مراغه ای) و کومله (همان سازمان انقلابی و نوکر چین) با هم به توطئته برخاستند و اینک شمه ای از فعالیت های خرابکارانه این حزب را به نقل از اخبار روزنامه ها بازگو می نماییم :
1. 36 عضو برجسته کومله در یک خانه تیمی تهران دستگیر شدند . به دنبال دریافت گزارشاتی مبنی بر تشکیل جلسه واقع در خیابان قزوین ، گروه ضربت پاسداران منطقه 12 به خانه مذکور رفتند و از ساکنین خانه خواستند که بدون مقاومت خود را تسلیم کنند ، اما ساکنین خانه شروع به تیراندازی کرده و پاسداران نیز به آتش آنان پاسخ دادند .
پس از رسیدن گروه کمک ، پاسداران موفق به دستگیری 33 نفر از اعضای کومله که به سلاح های کلت و مسلسل دستی مجهز بودند ، گردیدند . در جریان انتقلاب دستگیر شدگان ، سرنشینان یک پیکان با مسلسل به سوی برادران پاسدار تیراندازی کردند و پس از مقابله پاسداران متواری شدند .
همین گزارش حاکی است که روز بعد از واقعه دو زن که از اعضای فعال حزب کومله بودند و همچنین شخصی به نام حسین یادگار هنگام مراجعه به خانه مذکور دستگیر و بازداشت شدند . بنا به اعتراف و جزوات به دست آمده از حسین یادگار ، وی مأمور شکنجه یکی از درجه داران کلاه سبز به نام " حسن – ن " که به اتفاق 16 کلاه سبز دیگر توسط حزب کومله اسیر و به اعدام و زندان محکوم شدند ، بوده است . این درجه دار در مدت شش ماه در زندان حزب کومله در خاک عراق زندانی بوده و در اثر شکنجه مقطوع النسل شده است .
در بازرسی از خانه تیمی کومله دهها نارنجک دستی ، کلت ، مسلسل های آمریکایی مخصوص تفنگداران دریایی که نمونه آن در جاسوسخانه آمریکا به دست آمده ، مقادیر قابل توجهی فشنگ و خشاب کالیبر 21 ، یک دستگاه وانت تویوتا به شماره 16327 _ آبادان با آرم حزب کومله ، سه دستگاه موتور سیکلت هوندا و مقادیر زیادی نشریات کار ، مجاهد ، پیکار ، خبرنامه کردستان ، نبرد دانش آموز ، رزمندگان و نوارهای آموزشی کمونیستی و جزوه های دست نویس به دست آمده است .
2. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بانه اعلام کرد که عده ای از افراد مسلح کومله با نفوذ به شهر ، موجودی بانک ملی بانه را سرقت کردند . فرمانده سپاه پاسداران بانه طی تماسی با خبرنگار دفتر مرکزی خبر گفت : " میزان پولی که به وسیله افراد کومله به سرقت رفته است ، مشخص نیست ، لکن مسئله ای که روشن است این است که این موجودی برای پرداخت پاداش و حقوق کارمندان و کارگران شهرستان بانه ، همچنین انجام طرح های عمرانی و بازسازی شهر بانه ارسال شده بود ."
ترور شخصیت ها ، کشتار پاسداران و مأموران جهاد سازندگی ، سرقت اموال دولتی ، مبارزه مسلحانه با مردم انقلابی و مسلمان ایران ، سازش با بیگانگان در جهت اجرای سیاست های براندازی در ایران ... مشی اصلی این دار و دسته بوده است .