پس از حکم شورای حکومت عراق مبنی بر اخراج منافقین از عراق ، آمریکایی ها بر خلاف تمام قوانین بین المللی و بر خلاف اصل حاکمیت دولت عراق ، جلوی اجرای آن حکم را گرفتند ،دولت جدید در چشم انداز آینده اش این قضیه را به کجا خواهد رساند؟
آقای جلال الدین صغیر ، عضو پارلمان از ائتلاف یکپارچه عراق:
پرونده منافقین منحصر به ایران نیست، مخصوصاً در حق شیعیان خیلی جنایت کردند آنها در انتفاضه سال 91 نقش بسیار جنایتکارانه داشتند. بعد از آن هم مقداری از امنیت بغداد به عهده گرفتند ، که توسط رژیم صدام به آنها تحویل داده شده بود.
ولی پس از سقوط صدام شرایط جدیدی هم بوجود آمد. حکم شورای حکومت انتقالی ، برآمده از توافق تمامی جناحهای سیاسی عراق بود که بر سر اخراج این گروه از کشورمان توافق داشتند.
1- تا قبل از آن منافقین مسلح بودند و مقداری تحرکات امنیتی برای جلب نظر آمریکا داشتند و مناطق ثابت بازرسی بر روی جاده کرکوک - دیاله هم داشتند. ولی با فشاری که از جانب نیروهای عراقی در مجلس حکم بود ، اینها خیلی محدود شدند .
جا دارد یادی کنم از بعضی از برادران که در جریان این مصوبه نقش داشتند و بعد آنها را مورد هدف قرار دادند و بسیار از آنها هم ترور شدند.
2- بعد تعدادی از خانواده های منافقین آمدند و تعدادی شان برگشتند ایران، و این به ما معلوم کرد که اینها می توانند راهی کشورشان شوند و از همین طریق هم می تواند برچیده شود.
3-یک مشکل هم به لحاظ قانونی پیش آمد که هیچ یک از کشورها اینها را قبول نکردند، و این شد که گفتیم باید یک چاره ای برای آنها بوجود بیاوریم.
من یادم است که یک جلسه در مجلس حکم بود، صحبت مفصلی درباره این قضیه شد و از طرف عراق گفتیم ،آنها باید خودشان تکلیفشان را روشن کنند ، یا وارد مذاکره با ایران می شوند، یا شما( آمریکایی ها) یا یک کشوری بیاید آنها را ببرد، یا این که سازمان قضایی عراق تکلیف آنها روشن بکند. مخصوصاً آنها به نظر ما جنایتکارند نه به نظر ایرانی ها، ایرانی ها مسئله شان جداست. ولی در آخر،این مسئله را مطرح کردند که آنها هیچ جایی ندارند و کشوری آنها را نمی پذیرد!
البته این ظاهر قضیه بود ،اما محتوایش آنها ماندند تا یک عنصر فشار ضد ایران باشند. هر چند سلاحشان مخصوصاً سلاح سنگیشان را از دست دادند ، ولی حتماً سلاح های مخصوص هم پنهان کردند و بالاخره زیر دست آمریکایی ها هستند و وقتی بخواهند آنها را مسلح کنند، مسلح می کنند. شرارتهای اخیری که توسط انگلستان بوجود آمده و حوادث تروریستی در خوزستان و کردستان انجام شده باعث شده که نگرانی های زیادتری برای آنها باشد و روشن می کند که می تواند چنین استفاده هایی بشود.
البته این نگرانی حتی برای امریکا هم بود.هر چند امریکا آنها را به عنوان یک قوه آماده نگاه می کند و آنها هم حاضرند که خودشان را بفروشند و مشکلی ندارند. ولی مصلحت آمریکا الان اقتضاء نمی کند که وارد این مسائل باشد. یعنی ایران برای امریکا هر چند دشمن هست ولی دشمن با حسابی است. نه یک دشمن بی عقل و نمی تواند هر کاری در مقابلش انجام دهد.
من تصور می کنم،اکنون که موضوع تشکیل دولت به سرانجام رسیده است ، امکان فشار بر آمریکا خیلی بالا می رود ،خود آمریکایی ها می گفتند که ما وضعیت آنها را کاملاً روشن کردیم و از نظر ما آنها تروریست هستند و نمی توانیم آنها را وارد زمین امریکا کنیم. البته این بهانه است.روابط آمریکا با ایران هم بر روی این مسئله تأثیر می گذارد. وضعیتی که الآن هست باعث می شود، آمریکا آنها را در دست خود نگه دارد.
البته هر روز خود دولت عراق ،کارها را از دست آمریکایی ها می گیرد ،یعنی بعضی از پرونده هایی که در دست آنها بود گرفتیم و تا آخر هم روز به روز و هر چه دولت تقویت شود، طبعتاً کارها بیشتر به توسط دولت ملی عراق انجام خواهد شد .
لذا با روند کنونی استنباط من این است که تقریباً قضیه اخراج و عدم حضور منافقین در عراق حل شده است و برای محقق شدن آن نیاز به زمان دارد.
در حال حاضر، برنامه دولت عراق ، مخصوصاً بر روی نقشه امنیت عراق و بویژه اهتمام دادن به امنیت بغداد است و مناطق دیگر کمتر مورد توجه قرار می گیرد. آنها چون دیاله هستند و دور از دست حکومت مرکزی هستند و توسط آمریکا کنترل می شوند ، یعنی تقریباً هر چه که خارج از بغداد دست امریکاست. ولی بالاخره قادریم برقراری امنیت را در کل کشور اجراء کنیم و از لوث تروریستها پاک کنیم و کلیه امور در دست خود دولت عراق قرار گیرد.
هر چند منافقین هم تعدادشان خیلی اندک است، مانند گذشته نیست. یعنی آنها تقریباً همه وسایلشان را فروختند، چاپخانه ،تجهیزات، دوربین ها و بسیاری از وسایلشان را فروختند. مانند گذشته هم نیست،خیلی ها از آن خارج شده اند و آمار خودشان هم بسیار کم است، ولی خب به هر حال یک گروه تروریستی است که نباید در عراق حضور داشته باشد.خانواده های اینها هم بارها اعلام کرده اند که خواهان برگرداندن بچه هایشان هستند.
یک واقعیتی هم باید پذیرفت که هیچ کشوری این 3500 نفر را یکجا نمی پذیرد. این امکان هست که مثلاً اینها فشار بیاوریم در یک اردوگاهی در مرز اردن تحت نظر کمیساریای عالی سازمان ملل باشند.ولی سازمان های بین المللی در دست آمریکا هستند.
این هم باید روشن باشد که عده ای قلیل در دولت بوش هستند که اینها را می خواهند .خیلی ها حتی در داخل آمریکا هم می گویند چطور یک گروه تروریستی که وزارت خارجه آن را تروریست اعلام کرده است ، مورد حمایت قرار می دهید؟و همین هم می تواند به دولت عراق کمک کند که وضعیت خاتمه یابد.
یک واقعیتی هم باید پذیرفت که هیچ کشوری این 3500 نفر را یکجا نمی پذیرد. این امکان هست که مثلاً اینها فشار بیاوریم در یک اردوگاهی در مرز اردن تحت نظر کمیساریای عالی سازمان ملل باشند.ولی سازمان های بین المللی در دست آمریکا هستند.
البته با سوء استفاده از شرایط جدید عراق دو تا موضوع پیش آمد، یکی این که آنها آمدند خلع سلاح نظامی شدند و یک سری سلاح سیاسی بدست آوردند، مثلاً تلویزیون ماهواره دارند و در ایران از همان اردوگاه اشرف پخش می کنند. همانجا برنامه سازی می کنند و در همانجا ارسال می کنند. با وجود ماهواره ها چیزی به نام محدودیت نمانده است. هر کسی می تواند تلویزیون داشته باشد و هر حرفی که می خواهد بزند.
درب اشرف باز است، عشایر می آیند ، به بعضی از عشایر پول می دهند. بعضی از عشایر دیاله مخصوصاً سنی ها با آنها سر و کار دارند .
این کارها ، از نظر دولت عراق هیچ اهمیتی ندارد، ولی بالاخره شرارت آمریکا هم بی نهایت است و باید در پشت این قضایا ، این شرارت را دید.
از اینها که بگذریم ، قانون اساسی عراق تصریح دارد که تروریستها باید اخراج شوند و یکی از بارزترین مصادیق این قانون ، منافقین هستند .
هنگام تصویب این قانون هم یادم هست که برخی ها می پرسیدند که این قانون چرا به این گونه نوشته شده است ، یعنی یادم هست که وقتی که بحث شد که چرا اینطوری است، گفتیم که یکی از عواملش همین منافقین هستند و آنها هم اقناع می شدند.
اما بعد منافقین سعی کردند که تبلیغاتی انجام دهند و برخی از هواداران صدام هم با آن مخالفت کردند ، اما خب اصلاً اثری ندارد. قانون تصویب شده است و لازم الاجراست. سنی ها هم با این ماده مشکلی ندارند و مسئله آنها با قانون اساسی بر سر موضوعات دیگری است. حتی اگر رأی بگیرند توسط مجلس نواب عراق، محال است قانون اخراج تروریستها دستخوش تغییر شود.
