شهید محمد علي حيدري

Shahid Heydari01نام پدر : محمد ولي

تاریخ تولد : شنبه ، 1 فروردين ، 1315

محل تولد : قم

سن هنگام شهادت: 45 سال

تحصیلات : علوم حوزوي

تخصص : اجتهاد

 

زندگي نامه

سوابق مبارزاتي: همزمان با آغاز نهضت حضرت امام خميني(ره) در سال 1342 (هـ .ش) سخنراني در جمع مردم و تبيين علل قيام 15 خرداد، دستگيري در سال 1343 (هـ .ش) و تحمل شش ماه حبس در زندان قزل قلعه، ممنوعيت از وعظ و خطابه بدستور ساواك پهلوي، ارتباط با گروه هاي انقلابي مسلمان نظير ابوذر، منصورون و انجمن اسلامي معلمان اسلامي،معلمان نهاوند، دستگيري در سال 1356 و تبعيد به شهر بابك كرمان به مدت دو ماه، دستگيري در سال 1357 و تحمل يك ماه حبس و شكنجه، سفر به لبنان به دستور امام راحل و ملاقات با امام موسي صدر، تحصن در دانشگاه تهران، صدور اعلاميه هاي مختلف در حمايت از آرمانهاي نهضت امام خميني(ره) هدايت مردم در سرنگوني مجسمه مظهر ظلم و ستم در شهر نهاوند پيش از فرار شاه معدوم از كشور.

 

كار تشكيلاتي: تأسيس صندوق قرض الحسنه حضرت قائم(عج) با كمك بازاريان نهاوند، تشكيل دارالايتام با همكاري فرهنگيان، تأسيس كتابخانه عمومي در حسينيه جوانان شهر نهاوند، تاسيس كتاب فروشي هاي مختلف براي علاقه مندان و بويژه جوانان، حضور در روستاهاي محروم و دور افتاده و رسيدگي به مشكلات آنان، عضويت در حزب جمهوري اسلامي.

 

مسئوليت ها: امام جمعه نهاوند، سرپرست كميته انقلاب اسلامي نهاوند، سرپرست دادگاه هاي انقلاب اسلامي استان همدان، عضويت در شوراي سرپرستي جهاد سازندگي نهاوند، سرپرستي كميته امداد امام خميني(ره) نهاوند، نماينده مردم نهاوند در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي.

 

«رحمت خدا بر شهيد عزيز حيدري باد. با آن مرحوم از دوران تحصيل در قم دوست بوديم و از نزديك شاهد برخي فعاليت هاي مبارزاتي ايشان در سال 42 بودم. ايشان همچنين از شاگردان خوشفكر و با استعداد در درس فقه و اصول امام و درس فلسفه علامه طباطبائي بودند. رحمه الله رحمه واسعه و حشره مع اوليائه»

«مقام معظم رهبري»

 

تولد تا جواني

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمد علي حيدري در سال 1315 هجري شمسي در خانواده اي روحاني و در شهر خون و قيام قدم به كره خاكي نهاد. پدر وي مرحوم آيت الله محمدولي حيدري لرستاني از روحانيون بزرگ شهر نهاوند بود. آيت اله محمدولي حيدري پس از كسب درجه اجتهاد، به پيشنهاد حضرت آيت الله بروجردي، عازم نهاوند شد و تبليغ علوم اسلامي و بسط و گسترش مراكز علوم ديني، مساجد و حسينيه ها را در صدر برنامه هاي خود قرار داد كه از آن جمله مي توان به ساخت حسينيه و مسجد جوانان شهر نهاوند اشاره كرد. از مرحوم آيت الله محمدولي حيدري سه اثر به نام هاي 1. تنبيه الغافلين و ارشاد الجاهلين 2. خلاصه البيان في احكام نسوان‌ 3. ديوان شعر به يادگار مانده است.

 

شهيد حجت الاسلام محمدعلي حيدري در چنين خانواده اي رشد و نمو يافت و در 12 سالگي، تحصيل علوم ديني را پس از آموزش قرآن كريم در نزد پدر و گذراندن مقطع ابتدايي، در حوزه علميه قم آغاز كرد. وي با گذراندن دروس مقدماتي سطح فقه و اصول در نزد مرحوم آيت الله مشكيني و آيت الله سلطاني،‌ شرح منظومه را به همراه شهيد آيت الله مصطفي خميني(ره)، در محضر آيت الله شيخ محمد فكور يزدي فراگرفت. او بخش عظيمي از كتاب «شفا» را در محضر مرحوم علامه طباطبايي آموخت و در درس خارج آيت الله العظمي شيخ محمد علي اراكي(ره) و آيت الله حاج سيد محقق داماد شركت مي كرد. نبوغ ذاتي و حافظه فوق العاده قوي او به اندازه اي بود كه به گفته برخي كسانيكه با او هم دوره بودند:‌«هرگاه عبارتي را دوبار مي خواند آن را از حفظ مي كرد.» او به سبب استعداد درخشاني كه داشت از شاگردان ممتاز خارج حضرت امام خميني(ره) و مرحوم آيت الله العظمي بروجردي(ره) به حساب مي‌آمد. تلاش هاي مستمر و علاقه او به فهم درس خارج به گونه اي بود كه مرحوم آيت الله العظمي بروجردي، يك دوره كتاب ارزشمند «وسائل الشيعه» را كه در آن زمان ناياب و گران قيمت بود به وي هديه كرد.

 

حجت الاسلام عباسي ساوجي يكي از دوستان شهيد حيدري درباره نبوغ او چنين مي گويد: «ما انتظار داشتيم شهيد حيدري در آينده به درجه مرجعيت برسد.»

 

حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني،‌رياست مجلس خبرگان رهبري و رئيس مجمع مصلحت تشخيص نظام نيز درباره شخصيت علمي و مبارزاتي شهيد محمدعلي حيدري اين چنين مي گويد: «شهيد حيدري تحقيقاً‌ مجتهد بودند و مجتهد روشن و پر هوش و خروشي بودند. در كميسيون قضايي مجلس شوراي اسلامي هم موثر بودند. البته من در كميسيون نبودم،‌اما به خاطر اين كه رئيس مجلس بودم از كار ايشان مطلع بودم و رضايت بخش بود.»

 

حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني در خصوص محبوبيت و نفوذ كلام و نيز مديريت شهيد چنين نقل مي كند: «سفر ما به استان همدان [اوايل انقلاب] پر خطر و مخاطره بود براي اينكه آن دوران مصادف بود با فتنه بني صدر و از آنجا كه زادگاه بني صدر در استان همدان بود، هواداراني نيز داشت كه مي خواستند كارشكني كنند. در سفر به نهاوند از توابع استان به خاطر تسلطي كه شهيد حيدري داشت، آنها نتوانستند نفوذ بكنند و شهر را يك پارچه ديديم... آنجا من ديدم (شهيد حيدري) سخت محبوب و مطلوب مردم هستند.»

 

او در خلال تحصيل علوم حوزوي، علم فلسفه و زبان و ادبيات انگليسي را نيز به خوبي آموخته بود. در دوراني كه شهيد بهشتي مسئوليت سرپرستي امور ديني دانشجويان مسلمان را در مركز اسلامي هامبورگ بر عهده داشت، از شهيد حيدري دعوت كرد تا به آلمان سفر كند. اما شهيد حيدري براي خدمت به پدر كه در دوران كهولت به سر مي برد،‌از رفتن به آلمان منصرف شد.

 

آيت الله محمدعلي گرامي كه با شهيد حيدري هم مباحثه و دوست صميمي بوده است درباره دقت و ساده زيستي او چنين نقل مي كند: «ما دوازده سال كتابها و دروس زيادي را با هم مباحثه كرديم، ايشان در دقت و ساده زيستي كم نظير بود و معلومات بالايي نسبت به فلسفه غرب و شرق داشت... بعد از دوازده سال تحقيق و ... ديگر در درس كسي شركت نمي كرديم، اين موضوع را محضر حضرت امام خميني (ره) عرض كرديم، ايشان فرمودند: «حالا ديگر خودتان كار كنيد و در همان ايام امام راحل يك سري از كارهاي [علمي] خود را به ما محول فرمودند. آيت الله گرامي در ادامه چنين مي گويد: ‌شهيد حيدري قبل از من، با آيت الله جوادي آملي و آيت الله سيد محمد خامنه اي هم بحث بودند.»

 

شهيد حيدري در كنار تحصيل علوم حوزوي به صورت متفرقه در امتحانات شركت مي كرد و موفق به اخذ ديپلم در رشته ادبي شد.

 

مرحوم استاد علي دواني نيز درباره شهيد محمدعلي حيدري چنين مي گويد: «... نبوغ و هوش سرشارش ديگران را دچار شگفتي مي كرد ... يك بار تابستان كه به نهاوند آمديم، ديديم در مدرسه نزد مرحوم حاج شيخ عزيزالله «مكاسب» شيخ انصاري را درس مي گيرد و پي در پي به حاج شيخ اشكال مي كند، به طوري كه استاد از درخواست و هوش او تعجب مي كرد و حتي مي خنديد كه مهلت نمي دهد مطلب را تمام كند. در درس «شرح منظومه» حكيم سبزواري همراه شهيد حاج آقا مصطفي خميني(ره)، پيوسته نزد استاد مرحوم «شيخ محمد فكور يزدي» در حوزه علميه قم اشكال مي كردند و از استاد توضيح مي خواستند... من در سال 1350 به تهران آمدم و ماندگار شدم. نمي دانم آقا علي حيدري در چه سالي به نهاوند برگشت و ماندگار شد... اگر در حوزه مي ماند و تدريس مي كرد يكي از مدرسين قابل و شاخص مي شد و اگر تا امروز مانده بود از فقها و مجتهدين بنام به شمار مي رفت.»

 

شهيد حيدري در ادبيات فارسي، تفسير قرآن و مسائل اجتماعي و فلسفي و در ردّ مكاتب كمونيستي و ماترياليستي آگاهي كامل داشت. او دانشمند بزرگي بود،‌ اقتصاد را به بعضي از طلاب نوآموز تدريس مي كرد. او در سن 30 سالگي به درجه اجتهاد رسيد و در جلسات هفتگي كه پيش از تبعيد امام عظيم الشأن برگزار مي شد شركت منظم داشت.

 

مبارزه بي امان با ظلم و ستم از ويژگي هاي بارز شهيد

شهيد حجت الاسلام والمسلمين حيدري مصداق بارز «رحماء بينهم و اشدا علي الكفار» بود. او در عين اينكه با مردم به دوستي و مهرباني رفتار مي كرد،‌همچون دريايي پر تلاطم،‌در وقايع سياسي و اجتماعي قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي براي پيشبرد اهداف نهضت و تقويت مصالح نظام نو پاي جمهوري اسلامي ايران، با موضع گيري هاي اصولي،‌ منشأ خدمات فراوان شد.

 

تهديدها و شكنجه هاي قبل از انقلاب از او مجاهدي نستوه ساخته بود و هرگز در برابر طاغوت و زياده خواهان سر خم نمي كرد.

 

او روحي شجاع و بي باك داشت و در گفتن كلمه «حق و حقيقت» جز خدا به هيچ چيز ديگر نمي انديشيد. نقل شده است در حادثه زلزله سال 1337 در شهر نهاوند، شاه خائن كه به اصطلاح براي سركشي به منطقه رفته بود، با طلبه جواني روبرو شد كه بي هيچ ترس و واهمه از شاه و جلادانش،‌ناسيوناليسم به اصطلاح مثبت مورد ادعاي شاه را به باد انتقاد گرفت.

 

حجت الاسلام والمسلمين رجائي (داماد شهيد حيدري) نيز درباره اين واقعه چنين مي گويد: «شهيد رو به شاه ملعون كرد و گفت: «... شاه بايد بر قلب ها حكومت كند نه نشستن بر روي سرنيزه... كه در اين لحظه دست نشانده آمريكا در پاسخ گفت: مگر اينطور نيست؟‌ » به گفته شاهدان از همان تاريخ عمال رژيم پهلوي، شهيد حيدري را تحت مراقبت و آزار و اذيت قرار دادند و همين موضوع مقدمه تحمل شكنجه، حبس و تبعيد شد.

 

در قسمتي از اسناد ساواك آمده است: «...[شهيد حيدري] از طرفداران سرسخت آيت الله خميني بوده و در مساجد حاج آقا تراب و جوانان، پيش نماز مي باشد و با افراطيون قم تماس دائم دارد، هر واعظي را كه براي سخنراني به نهاوند دعوت و معرفي مي كند، عموماً به علت ايراد مطالب خلاف،‌ ممنوع المنبر شده و يا از نهاوند طرد گرديده اند...»

 

حجت الاسلام علي يونسي وزير سابق اطلاعات كه اهل نهاوند و از دوستان مبارز شهيد حيدري است با اشاره به نقش رهبري شهيد حيدري در قيام هاي مردم نهاوند و نگراني رژيم شاه از مبارزات وي چنين مي گويد: ارتش شاه، اين شهر كوچك را به پادگان نظامي تبديل كرد و مردم را دستگير و تا سرحد مرگ شكنجه مي كرد، آمار شهدا و مجروحان ساعت به ساعت بيشتر مي شد و برخي انقلابيون مجبور شدند شهر را ترك كنند، در چنين فضايي شهيد حيدري علناً به مسجد رفته و نماز جماعت را اقامه مي كرد.»

 

شهيد حيدري و نهضت انقلاب اسلامي

شهيد حيدري بواسطه كسب تعاليم معارف اسلامي و حضور چندين ساله در حوزه هاي علميه، وجودش پر از عزم و اراده براي برقراري حكومت عدل اسلامي شده بود. با قيام بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در 15 خرداد 1342، وي مبارزاتش را تحت رهبري هاي پيامبر گونه امام راحل آغاز كرد و با سخنراني ها و برپايي جلسات و تهيه اعلاميه، مردم را به مبارزه عليه رژيم آريامهري دعوت مي كرد.

 

با دستگيري حضرت امام خميني(ره) از سوي جلادان رژيم، مردم انقلابي شهر قم با برپايي تظاهرات گسترده اي آزادي امام را خواستار شدند. شهيد حيدري با پيوستن به صف روحانيون مبارز و تبيين علل قيام تاريخي 15 خرداد و ابعاد شخصيتي امام و مقتداي خويش در جمع تظاهرات كنندگان در حرم مطهر حضرت معصومه(س) چنين مي گويد: «... اي مردم مسلمان، اگر حضرت آيت الله العظمي روح الله الموسوي الخميني را از ميان شما برده اند، مي دانيد معناي اين كار چيست؟‌ يعني قرآن را برده اند؛ اسلام و شرف و مذهب را از بين برده اند»

 

با سخنراني آتشين شهيد حيدري،‌ مأموران ساواك سراسيمه براي دستگيري به جستجوي او پرداختند اما مردم دوستدار روحانيت او را پنهان كرده و با لباس مبدل و عمامه مشكي از طريق راه رودخانه قم او را به خانه بردند.

 

پس از تبعيد امام راحل رژيم تصميم گرفت تا روحانيون را كه از عاملان اصلي بيدارسازي مردم بودند دستگير و با ارعاب آنها را از ادامه مسير بازدارند. شهيد حيدري از جمله كساني بود كه در آن دوران توسط ساواك دستگير شد. وي هنگامي كه ماموران امنيتي رژيم در نيمه هاي شب منزل مرحوم آيت الله علي مشكيني(ره) را محاصره و تصميم به دستگيري او داشتند از خانه بيرون آمده و با فريادهاي اعتراض آميز، در پي كشاندن مردم به خيابان ها برآمده بود. در پي اين اقدام شهيد حيدري، ماموران ساواك به منزل او يورش بردند و پس از دستگيري، او را به تهران منتقل و 6 ماه در زندان قزل قلعه، تحت سخت ترين شكنجه ها قرار دادند.

 

شهيد حيدري در سال 1352 (هـ.ش) در پي درگذشت پدرش با درخواست مردم نهاوند و با هدف آشنا كردن نسل جوان با نهضت امام خميني(ره) به اين شهرستان سفر كرد. حجت الاسلام محمدشفيع شفيعي يكي از دوستان شهيد حيدري مي گويد: «قبل از آمدن شهيد حيدري به نهاوند، اكثر مردم منطقه نسبت به حضرت امام خميني (ره) و قيام 15 خرداد شناخت كافي نداشتند اما شهيد حيدري و شهيد قدوسي در اين زمينه خدمات مهمي را انجام دادند.»

 

شهيد حيدري با گروه انقلابي ابوذر كه به رهبري «محمد طالبيان» اداره مي شد قبل و بعد از انقلاب همكاري و از آنان حمايت مي كرد.

 

شهيد حيدري همچنين در مدت اقامت در نهاوند با گروه هاي مسلح اسلامي ديگر نظير «منصورون» و «انجمن اسلامي معلمان نهاوند» در ارتباط بود.

 

در سال 1356 (هـ .ش) و در پي وقوع «حادثه 19 دي ماه شهر قم» شهيد حيدري مردم را در مسجد جمع و دعوت به عزاداري نمود. بعد از پايان مراسم ماموران به خانه وي هجوم بردند تا حجت الاسلام موحدي قمي را كه توسط شهيد براي سخنراني به اين شهر دعوت شده بود، دستگير كنند، اما وي پيش از اقدام ماموران با لباس مبدل از شهر خارج شده بود. روز پس از اين حادثه ماموران وحشيانه به منزل حجت الاسلام حيدري هجوم بردند و ايشان را دستگير و به همدان منتقل و ازآنجا به شهر بابك از توابع كرمان تبعيد كردند.

 

شهيد حيدري در ماه مبارك رمضان 1357 (هـ .ش) مبارزات خود عليه رژيم را قوت بيشتري بخشيد و در حسينيه و مساجد به افشاگري دوباره پرداخت و حسينيه جوانان نهاوند را به صورت مركز جنبش و حركت ضد رژيم درآورد.

 

شب پانزدهم ماه مبارك رمضان، شهيد حيدري طي سخنراني افشاگرانه، مردم را به جوش و خروش درآورد و آنها به مراكز حياتي رژيم در شهر حمله كردند. بعد از پايان درگيري مأموران نيمه شب به منزل وي ريختند و شهيد حيدري را به همراه دامادش حجت الاسلام موسوي دستگير و به همدان منتقل كردند كه تا پايان ماه مبارك رمضان در ساواك همدان بازداشت بودند. پس از پايان ماه مبارك رمضان ايشان را تحويل دادگاه نظامي سنندج دادند. اما اين ايام مصادف بود با روي كار آمدن دولت فريبكار و به اصطلاح «دولت آشتي ملي شريف امامي» و بنابراين ديري نپائيد بسياري از زندانيان سياسي بخصوص روحانيان از زندان آزاد شدند كه شهيد حيدري نيز در ميان اين افراد بود.

 

در زماني كه رژيم حاكم بر عراق بيت امام خميني (ره) را در نجف اشرف محاصره و محدوديت هايي براي ايشان ايجاد كرده بود، شهيد حيدري تلگرافي به «حسن البكر» رئيس جمهور وقت عراق فرستاد. در قسمتي از اين نامه آمده است «... اقدام اخير دولت عراق در مورد محاصره منزل رهبر شيعيان جهان،‌ حضرت آيت الله العظمي آقاي خميني كه مغاير با حقوق انساني و نقض صريح قوانين و مقررات بين المللي است، موجي از خشم و نفرت در بين مسلمانان جهان به ويژه ملت ايران به وجود آورده و قلوب آنان را جريحه دار ساخته [است.لذا] انتظار دارد هر چه زودتر در رفع آن اقدام نمائيد و توجه داشته باشيد كه تكرار اينگونه اعمال، عواقب وخيمي در بر خواهد داشت...»

به دنبال مبارزات و فعاليت هاي پيگير حجت الاسلام حيدري، براي اولين بار در سطح كشور مردم نهاوند، ‌مجسمه شاه خائن را سرنگون كردند كه رژيم در مقابل اين اقدام انقلابي به شدت عمل و سركوب مردم روي آورد.

 

سفر به لبنان

در سال 1356(هـ.ش) حجت الاسلام حيدري از طرف بيت امام راحل در قم مأموريت يافت تا به لبنان برود. ايشان به لبنان رفت و پس از ملاقات با امام موسي صدر و رهبر شيعيان و ساير علماء و انجام مأموريت به «سرزمين وحي» سفر و پس از تشرف به مكه معظمه و مدينه منوره از مرز عربستان به كشور بازگشت.

 

مبارزه بي امان شهيد حيدري در آن جو خفقان در سراسر كشور تا آنجا رسيد كه رژيم طاغوت تصميم گرفت وي را از ميان بردارد و يك شب براي انجام اين توطئه وارد منزل ايشان شدند و تا صبح آنجا بودند، اما موفق نشدند و از آن پس جوانان انقلابي و مسلمان و بازاريان مبارز، منزل ايشان را تا پيروزي انقلاب اسلامي تحت حفاظت و كنترل داشتند.

 

26 دي ماه سال 1357 روزي كه شاه از ايران فراري شد، حجت الاسلام والمسلمين حيدري وعده اي از اطباء كه با تصميم مركزيت مبارزه از طرف آيت الله طالقاني (ره) براي مداواي مجروحان به نهاوند آمده بودند با سر دادن شعار الله اكبر به خيابان ها ريختند و شور و شادي خود را اعلام كردند. جلادان رژيم كه از اين حركت مبارزان عصباني شده بودند،‌ جمعيت و خودروهاي مردم را كه در حال بوق زدن بودند، به رگبار بستند و حجت الاسلام حيدري ، بطور معجزه آسايي جان سالم به در برد.

 

 

تحصن در دانشگاه تهران

با قطعي شدن بازگشت حضرت امام خميني(ره) به وطن،‌ شهيد حيدري، همراه عده اي از مردم غيور نهاوند براي استقبال از معظم له به تهران آمد، با بسته شدن فرودگاه و به تعويق افتادن ورود امام به كشور،‌ شهيد حيدري تا پايان تحصن دانشگاه تهران و در كنار شخصيت هايي مانند: حضرت آيت الله العظمي خامنه اي «مدظله العالي»، ‌آيت الله هاشمي رفسنجاني و شهيدان بهشتي، مطهري و باهنر بود.

 

خدمات اجتماعي و عام المنفعه شهيد پيش از انقلاب اسلامي :

ـ تاسيس صندوق قرض الحسنه حضرت قائم (عج) در نهاوند با هدف حمايت از نيازمندان و مقابله با ربا خواران با همكاري جمعي از بازاريان متعهد.

 

ـ تأسيس دارالايتام و كمك به بي سرپرستان با همت برخي مومنان و خواهران و برادران فرهنگي.

 

ـ ساخت يك باب كتابخانه عمومي در حسينيه جوانان نهاوند و جمع آوري كتاب هاي نفيس،‌مستند و مرجع در آن.

 

ـ ساخت و بازسازي بيش از 50 مسجد و حمام در سطح روستاها و تجديد بناي حسينيه جوانان كه در كنار آن مسجد جوانان به شكل زيبايي ساخته شد.

 

ـ اعزام طلاب و مبلغين مذهبي در ماه رمضان، محرم و صفر به روستاها با هدف تبليغ احكام شرعي و انتشار اخبار نهضت انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره).

 

ـ‌ برپايي جلسات منظم و منسجم سخنراني در شهر نهاوند.

ـ داير نمودن يك باب كتاب فروشي كه در آن جو خفقان، نياز شديدي به آن بود و اين كتاب فروشي مركز پخش رساله عمليه امام،‌ پخش بيانات و اعلاميه هاي ايشان و نشر و توزيع كتب اسلامي و انقلابي شد.

 

ـ سركشي به روستاهاي محروم و رسيدگي به وضع معيشتي ساكنان اين مناطق.

 

شهيد حجت الاسلام والمسلمين حيدري پس از پيروزي انقلاب

پس پيروزي انقلاب اسلامي، شهيد حيدري نقش موثري را در كنترل اوضاع شهر نهاوند داشت و همواره با جريانهاي نفوذي و التقاطي نيز در حال مبارزه بود.

 

وي پس از پيروزي انقلاب مسئوليت هاي زير را بر عهده گرفت:

 

1. امامت جمعه شهر نهاوند: در مرداد ماه 1358 (هـ .ش) طي حكمي از سوي امام خميني(ره) به اين مسئوليت منصوب شد و اولين نماز جمعه اين شهر را در روز قدس با شركت دهها هزار نفر از مردم اقامه كرد.

 

2. سرپرستي كميته انقلاب اسلامي نهاوند: پس از پيروزي انقلاب اسلامي با توجه به اختلال در نظم امور شهرها، با تشكيل كميته انقلاب اسلامي و با بدست گرفتن زمام امور در اين شهر،‌كنترل و حفاظت و امنيت را بر عهده گرفت. انهدام شبكه تروريستي سازمان مجاهدين خلق (منافقين)‌در شهر نهاوند،‌ از خدمات اين كميته بود. بنابر اسناد اعلام شده كميته مركزي در تهران، كميته انقلاب اسلامي نهاوند از كميته هاي دقيق و منظم سطح كشور بود.

 

3. سرپرست دادگاه هاي انقلاب اسلامي استان همدان: در تاريخ 1/9/1358 هـ.ش با حكم مرحوم آيت الله مشكيني(ره) به عنوان قاضي شرع دادگاه هاي استان همدان منصوب شد.

 

4. سرپرستي بنياد مسكن استان همدان

 

5. عضويت در شوراي سرپرستي جهاد سازندگي نهاوند

 

6. سرپرست كميته امداد امام خميني شهر نهاوند

 

7. عضويت در شوراي سوادآموزي شهر نهاوند

 

8. نظارت بر ژاندارمري، بهداري و ساير ارگانهاي مهم دولتي شهر نهاوند

 

شهيد حيدري همچنين در جريان تسخير لانه جاسوسي آمريكا،‌ با حمايت صريح از اقدام انقلابي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام،‌ در اين مقطع از انقلاب نيز، نقش موثري ايفا كرد. با آغاز فعاليت حزب جمهوري اسلامي به سبب ماهيت انقلابي و اسلامي آن به عضويت در حزب درآمد و با پذيرش كارهاي تشكيلاتي، مديريت خود را در اداره امور به عرصه ظهور رساند.

 

شهيد حيدري در سنگر خانه ملت

با پيروزي انقلاب اسلامي و نزديك شدن انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي و اهميت و جايگاه آن از يك سو و تلاش عناصر خود فروخته منافقين و ليبرالهاي سرسپرده به آمريكا از سوي ديگر، باعث شد تا شهيد حيدري با پذيرش توصيه علماء و درخواست مردم، نامزد انتخابات شود. پس از برگزاري انتخابات شهيد حيدري با رأي قاطع و اكثريت مردم مبارز و انقلابي نهاوند به خانه ملت راه يافت و با توجه به سوابق درخشان در علوم حوزوي و دارا بودن مقام اجتهاد به توصيه شهيد بهشتي(ره) به عضويت در كميسيون حقوقي و قضايي مجلس نيز درآمد.

 

در انتخابات نخستين دوره رياست جمهوري با وجود اينكه برخي مردم در آن زمان نسبت به بني صدر خوشبين بودند و چهره پر از نفاق او را شناسايي نكرده بودند، شهيد حيدري با صدور اعلاميه اي از نامزد جامعه مدرسين حمايت كرد. شهيد حيدري به دليل مبارزه با خط التقاطي،‌ همواره مورد تهمت و افتراي مخالفان نظام بود و روزي نبود كه راديو بعثي عراق عليه او مطلبي نگويد. نشريه مجاهد (ارگان منافقين) نيز با سم پاشي او را به عنوان رهبر چماقداران نهاوند معرفي مي كرد اما مقاومت سرسختانه شهيد مانع از تحقق اهداف شوم دشمنان در اين بعد شد.

 

او همواره معتقد بود براي سازندگي و توسعه كشور بايد قدم برداشت. و تحقق اصل چهل و هفتم و اصل چهل و نهم و برخورد با كسانيكه از راه نامشروع و با مكيدن خون مردم و اموال بيت المال،‌زراندوزي كرده بودند، همواره مورد توجه وي بود. او معتقد بود: «‌... ما بايد به مردم روحيه بدهيم، ما بايد مردم ايران را مأيوس نكنيم و بدانيم آنچه را كه اينجا صحبت مي كنيم فقط در يك مجلس و در سطح ايران نيست، اين صحبت ها در جهان منعكس مي شود... امروز كشور ايران و رهبر انقلاب ما اميد مستضعفان جهان است و آنها چشم به ما دوخته اند، ببينيد وضع ما چطور است.»

 

شهيد حيدري همچنين مقابله با جريان انحرافي بني صدر را در صدر برنامه هاي خود قرار داده بود و بني صدر را با استناد به آيات قرآن منافق معرفي مي كرد: «... اگر منافقين و آنهايي كه مرض قلبي دارند و قلبشان آلوده به گناه است و «مرجفون» يعني آنهايي كه با نشر اكاذيب و با اشاعه مطالب باطل ايجاد يأس و نگراني و اضطراب در مردم مي كنند، اگر اينها دست برندارند، ما پيامبر را عليه اينها بر مي انگيزيم و جزاي اينها قتل است...»

 

او همچنين خطاب به بني صدر اينچنين مي گفت: ... اگر چنانچه ايشان [بني صدر] در مقابل قانون تسليم شود و دست از اين تحركات بر دارد و دست از حمايت گروهك هاي منحرف و جريان هاي انحرافي بردارد و بيايد رسمي در مقابل ملت متعهد شود كه دست از اين مفسده ها بر دارد. اما اين را بدانيد كه بني صدر هيچگاه حاضر نيست در مقابل قانون تسليم شود و جمله اي را دارد كه يكي از راديوهاي خارجي كه هميشه از وي حمايت مي كنند مي گويد: «آقاي بني صدر اجازه ندارد سكوت كند.»

 

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي حيدري در سراسر عمر پر بركت خود همواره به برپايي احكام اسلام و تقويت نظام جمهوري اسلامي ايران انديشيد و هرگز به خود توجه نكرد. سر انجام اين روحاني مبارز شامگاه خونين هفتم تير سال 1360 همراه 72 تن از ياران آفتاب در انفجار ساختمان مركزي حزب جمهوري اسلامي،‌ به لقاء الله پيوست.

 

پيكر مطهر شهيد حيدري با درخواست و اصرار مردم حق شناس نهاوند پس از تشييع امت حزب الله در تهران، به نهاوند منتقل و در كنار مرقد پدر بزرگوارش در حسينيه جوانان به خاك سپرده شد.

 

از او هم اكنون 2 فرزند بنام هاي سعيد (1338) و حميده (1340) به يادگار مانده است و دو فرزند ديگر او بنام هاي سعيده و فريده پس از شهادت پدر به ديار باقي شتافته اند.

 

 

ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد

ـ صبور و مقاوم

ـ فقيه و مبارز

ـ دوستدار مردم

ـ علاقه مند به خانواده

و آشنايي به مسايل زمان برخي ويژگي هاي بارز اين روحاني فاضل و مجاهد در راه خدا بود.


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان