به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، شهید حمید غیبی در سال 1341 در تهران متولد شد. وی دوره‌های تحصیلی را با موفقیت سپری کرد و در رشته حسابداری مشغول به تحصیل شد.
وی در دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران، در راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه رژیم طاغوت حضور داشت تا جایی که در هنگام چسباندن اعلامیه به دیوار، توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد و پس از آزادی از زندان نیز دوباره به فعالیتش ادامه داد.
شهید غیبی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دنبال شکل‌گیری کمیته‌ها به عضویت کمیته مسجد درآمد و در آنجا در جهت شناسایی و تعقیب عناصر ساواک و ضد انقلاب سهم بسزایی داشت؛ ضمن اینکه با قاچاقچیان اسلحه و مواد مخدر در بدو انقلاب مبارزه‌ای سخت داشت.
شهید غیبی به آموزش و پرورش نیز اهمیت می‌داد و به همین دلیل به عنوان معلم قرآن و اخلاق و تعلیمات دینی به تدریس پرداخت.
وی در دوران دفاع مقدس به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت و چند عملیات حضور داشت و از ناحیه‌های پا و دست دچار مجروحیت داشت؛ شدت آسیب به اندازه‌ای بود که اعصاب دست او قطع شده بود؛ صبح روز دوم اردیبهشت برای مداوای دست مجروحش به قصد بستری شدن در بیمارستان از خانه خارج شد که در بین راه، منافقان که طاقت فعالیت‌های او را نداشتند، به طور ناجوانمردانه و بزدلانه، او را از پشت سر هدف گلوله قرار دادند و به مقام رفیع شهادت نائل شد.
وصیت‌نامه شهید
برادران و خواهران عزیز هم اکنون در این برهه از زمان که آمریکای جنایتکار سعی بر این دارد که انقلاب اسلامی‌مان را از بین ببرد و هر روز می‌بینیم که دست کثیفش از آستین جنایتکارانی مانند صدام و منافقین بیرون می‌آید و توطئه جدیدی را برای این امت حزب‌الله (که در راه امام خودش قدم برداشته و سعی بر این دارد که خط امام که همان خط انبیاست بر جهان حاکم کند) انجام می‌دهند. در اینجاست که باید گفته شود وظیفه خطیری بر عهده مسلمین قرار دارد که باید با تلاش فعالانه توطئه‌های دشمنان اسلام را خنثی کنیم و روز به روز برای پیشبرد انقلاب اسلامی‌مان بکوشیم.
برادران و خواهران عزیز جهاد کنیم، جهاد اکبر، جهادی با نفس، جهادی با خواسته‌های درونی، جهادی با شیطان‌های درونی است تا پاک شویم. تا در مقابل جانمان بهشت را از خدا بخریم. امیدوارم که این چند کلامی که در این رابطه بیان شد، مورد عمل واقع بشود و خدای ناکرده شیطان نتواند در اذهان مسلمین وارد بشود و آنها را از این راه، از این جهاد اکبر باز بدارد.
و حالا چند کلمه‌ای با خانواده عزیزم که حق بزرگی بر گردن من دارند، بیان می‌کنم: در ابتدا از خواهرانم تقاضا دارم همانگونه که تا به حال مایه سرافرازی اسلام بودند و با حجاب و عفتشان، مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام زده‌اند، به راه خود ادامه دهند و تقوی را فراموش نکنند و اگر من برادر خوبی برای آنها نبودم مرا عفو کنند تا در پیشگاه خداوند روسیاه نباشم و از برادران عزیزم که در طول زندگی‌ام خدمات فراوانی را از آنها دیده‌ام، قدردانی می‌کنم و امیدوارم که در راه اصیل ولایت فقیه هر چه فعال‌تر به راه خود ادامه دهند همانگونه که تا به حال ادامه داده‌اند و تقاضا دارم هنگام دعا و نیایش این برادر روسیاهشان را فراموش نکنند.
