نام شهيد : سید محمد
نام خانوادگي : شریفی
تاريخ تولد : 1/1/1341
محل تولد : انزلی
تاريخ شهادت : 24/8/1360
محل شهادت : جنگلهای آمل
وضعيت تاهل : مجرد
عضويت در : سپاه
مزار شهيد : مفقود الجسد
زندگينامه :
پاسدار شهید سید محمد شریفی در اول فروردین سال هزار و سیصد و چهل و یک، همزمان با فصل رویش گل و سبزه در بستان زندگی کوچک آقا سید رسول جوانه زد و کم کم رشد و نمو کرد و شکوفا شد و عطر گل وجودش نه تنها در فضای بستان کوچک آقا سید رسول پیچید بلکه کل منطقه را فرا گرفت و معطر نمود. بله آقا سید محمد پس از سپری کردن ایام کودکی با تمام شادابی و مسرت ویژه آن دوران ، پا به مدرسه نهاد تا علم و دانش بیاموزد. وی تحصیلاتش را با موفقیت در مدارس بندر انزلی سپری کرد و همزمان با تحصیل در امر یاری پدر بزرگوارش در تامین معاش خانواده در کارگاه نجاری پدر مشغول به کار شد. سید محمد به قرآن و تلاوت آن بسیار علاقمند بود به همین سبب از دوران کودکی در کلاسهای آموزش قرآن نیز شرکت می کرد و توانست تلاوت قرآن مجید را با صوتی زیبا فرا گیرد. سید محمد با پا گذاشتن به سنین نوجوانی در حفظ و رعایت موازین مکتبی همت والایی داشت و به مطالعه کتب خصوصا مسایل دینی ، اخلاقی و احکام شرعی توجه می نمود. با آغاز قیام علنی مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره) علیه طاغوت او نیز به همراه دیگر امت مسلمان و زجر کشیده در جهت سرنگونی حکومت پهلوی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی فعالیت نمود و این در حالی بود که در شهرهای مختلف کشور نوجوانان و جوانان توسط رژیم منحوس پهلوی بخاک و خون کشیده می شدند ، سید محمد شریفی به همراه دیگر جوانان مسلمان و با در نظر گرفتن جو ناجور فرهنگی حاکم در بندر انزلی ، فعالیت مذهبی و سیاسی چشمگیری داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بعنوان یکی از بازوان توانمند نظام در توزیع مایحتاج و ازراق مردم شهر انزلی بسیار فعالیت نمود و در این رابطه از سوی افراد ضد انقلاب و مغرض، تهمت های ناروا بسیار شنید، اما با هیچ ترفندی موفق نشدند خللی در اراده آهنین سید بوجود آورند زیرا رضای حضرت باری تعالی و انجام به تکلیف، برایش بسیار مهم و از اهمیت ویژه ای برخودار بود. سید به اتفاق دوستان مومن و انقلابی، چون شهید بزرگوار( رودکار) در مجالس مذهبی و جلسات قرآنی و محافل دعا و نیایش حضوری پر رنگ داشت. نمازش را با خلوص و صفای خاصی اقامه می نمود. وی که از صفات اخلاقی نیکو و پسندیده و بسیار پر جاذبه و با خلق و خوی نیکو و اقتداری باشکوه برخودار بود، مدتی بعنوان رئیس زندان مشغول بکار شد و در طول مدت تصدی مسئولیت از سر اخلاص خدمت نمود، و از هیچ کار و کوششی در جهت رفع مشکلات اداری و رفتاری زندانیان دریغ نورزید ، و با تاسی از مولایش حضرت علی (ع) با جان و دل خدمت می نمود. اعمال و رفتار سید باعث شد، وقتی که خبر شهادتش به گوش زندادیان رسید بسیار متاثر و ناراحت شدند. او که مرد مبارزه و جهاد و شهادت بود، برای سپری کردن آموزش عملیات جنگل به چالوس (منطقه آموزشی3 ) اعزام شد و پس از طی آموزش جهت پاکسازی جنگل های آمل که محل اختصاصی گروهکهای وطن فروش شده بود و از آنجا برنامه های آشوب و نفاق و ترور چهره های مذهبی و انقلابی را هدایت و منطقه را ناامن کرده بودند ، وی بدانجا اعزام شد و در 24/8/60 بوسیله اصابت تیر مستقیم منافقین به قلب این سید جوان پاک و مومن به اسلام و انقلاب، جان به جان آفرین تسلیم کردو به فیض عظیم شهادت نائل آمد.، و پیکر مطهرش توسط آن سر سپردگان مزدور و وطن فروش، به آتش کشیده شد و جسم پاکش مفقود گردید.
یاد و خاطره اش همیشه عزیز و گرامی باد .