شغل: مسئول کمیته امداد پزشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
سن: 24 سال
وضعیت تأهل: متأهل دارای 2 فرزند
محل شهادت: بزرگراه شهید چمران
تاریخ شهادت: 2مرداد1360
زندگینامه...
در دهم مرداد ماه سال 1336 در خانواده ای مذهبی در شهر میانه چشم به جهان گشود و از همان طفولیت نشانه های اخلاق انسانی در وی نمایان بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان «بامشاد» و متوسطه را در دبیرستان های اروند رود، دکتر نصیری و خوارزمی به اتمام رساند. او در تمام دوران تحصیل دانش آموزی ممتار و زبانزد دوستانش بود و هیچگاه نیز از مطالعه کتب مذهبی غافل نمی شد.
پس از پایان تحصیلات متوسطه، علیرغم آن که در اکثر رشته های مختلف فنی کنکور قبول شده بود، به دلیل احساس وظیفه در قبال محرومان و مستضعفین، رشته دندانپزشکی را برگزید و از سال 1354 در دانشگاه شهید بهشتی به تحصیلات خود ادامه داد و توانست در سال 1359 به اخذ درجه دکترای دندانپزشکی نائل آید.
او در دوران تحصیلات دانشگاهی اش منشأ خدمات فراوانی بود، در سازماندهی انجمن اسلامی دانشکده فعالانه شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شورای انجمن اسلامی دانشگاه شهید بهشتی عضویت یافت. در تابستان 1358 به همراه اعضای شاخه دندانپزشکی جهاد سازندگی به روستاهای محروم و دور افتاده می رفت و به مداوای محرومان میپرداخت. او میتوانست در یک مطب خصوصی با درآمد کلان کار کند و در رفاه کال زندگی نماید، اما عشق به اسلام و مستضعفین وی را به روستاها و به یاری محرومان و چشم پوشی از رفاه ظاهر میکشاند.
پس از انقلاب فرهنگی در کمیته پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی فعالانه شرکت نمود و از عوامل مؤثر در ایجاد جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی بود. در سال 1359 به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و خدمات بی شائبه خود را در این لباس مقدس ادامه داد. شایستگی و لیاقت او به حدی بود که پس از مدت کوتاهی به سمت مسئول مرکز امداد پزشکی سپاه برگزیده شد.
او ظاهری آراسته و بسیار ساده داشت و از مشخصات بارزش اخلاق شایسته و خلوص نیت و تقوا بود. اکثر ساعات زندگیاش را در تلاش و فعالیت برای سازندگی میگذراند. در سال 1357 ازدواج نمود که ثمره آن به هنگام شهادت پسر ده ماهه به نام محمد بود و همسرش نیز در انتظار فرزند دیگری را نیز میکشید که بهرام قبل از شهادت نام فاطمه یا علی را برای وی انتخاب کرده بود.
شهادتنامه...
شهید شکری شب جمعه دوم مرداد ماه سال 1360 را در مرکز امداد پزشکی به سر می برد و پس از صرف سحری و انجام فریضه نماز به برادرش گفت : «این نماز لذت دیگری داشت.» او حدود ساعت 9 صبح به همراه یکی از دوستانش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری از مرکز امداد پزشکی خارج و پس از انجام تکلیف الهی، گویی میدانست که لحظاتی دیگر به لقاءالله خواهد پیوست.
برای آخرین وداع با همسر و فرزندش به منزل میرود و سپس به سوی محل کارش در اورژانس سپاه پاسداران حرکت نمود. اتومبیل حامل وی در بزرگراه شهید چمران هدف رگبار گلولههای تروریستهای منافق و ایادی آمریکا قرار میگیرد و شهید شکری قبل از رسیدن به بیمارستان با زبان روزه، دار فانی را وداع و به ملکوت اعلی میپیوندد.
در گزارش پزشکی قانونی در مورد علت مرگ شهید آمده است:
«مرد جوانی در حدود بیستوهشت ساله، محل ورود هفت گلوله در بازوها و شینه و شکم و سائیدگی زانوها و ران راست دارد... علت مرگ آسیب احشاء داخلی در اثر اصابت گلوله تعیین و جواز دفن طبق اعلام سپاه به نام فوق صادر شد.»
بدین سان شهید دکتر بهرام شکری، در واپسین روز زندگی کوتاه اما پر ثمرهاش با زبان روزه و در حالیکه رأی سرخ خویش را با هدیه کردن خون خود به درگاه الهی به تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی داده بود، به کاروان پرشکوه شهیدان انقلاب اسلامی پیوست و برای اسلام افتخار و برای منافقین جنایتکار خسران و ننگ ابدی را به بار آورد.
یادنامه...
از پیام خواهر شهید در مسجد دانشگاه شهید بهشتی در مراسم بزرگداشت برادر عزیزش:
«اینک من و تو ای خواهر و تو ای برادر باید بکوشیم تا این مکتب را که با خون پاک این شهیدان آبیاری شده حفظ کنیم. و اینک بعد از شهادت، بهرام رفت، حال او در میان ما نیست، ولی جاوید است و اینک مسئولیت رسانیدن پیام شهید بر دوش ماست و این مسئولیت سنگینی میکند و ما را میآزارد که اگر نتوانیم عمل کنیم، خون شهید پایمال شده و اگر عمل کردیم شهید شاهد همیشه جاوید خواهد بود.»
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 87، شماره 11