شهيد محمد علي سيد صدري

شغل : تكاور شهرباني

سن : 22 سال

وضعيت تأهل : مجرد

محل شهادت : خيابان جمهوري اسلام

تاريخ شهادت : 13/3/1361

زندگينامه ...

حجاب چهره جان مي شود غبار تنم خوشا دمي كه ازين چهره پرده برفكنم

در سال 1339 در شهرستان ميانه در خانواده اي متدين ديده به جهان گشود . تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش آغاز نمود و در محيط مذهبي خانواده با اسلام پيوندي ناگسستني برقرار كرد و از همان دوران كودكي به ايام عزاداري سالار شهيدان كربلا ، علاقه اي خاص داشت و هر ساله منتظر اين ايام ، كه به مناسبتش هيئت عزاداري در منزل شان تشكيل مي شد ، بود .

دو ساله بود كه به اتفاق خانواده به تهران عزيمت كرد و تحصيلات خود را تا سوم متوسطه در اين شهر ادامه داد و به شهادت اولياء مدرسه ، شاگردي منظم و ساعي بود . به منظور استخدام در شهرباني به طي كردن يك دوره آموزشي در پادگان قزل حصار پرداخت ، ليكن با شنيدن فرمان امام مبني بر خروج از پادگان ها ، محل آموزش را ترك و پيوستن به شهرباني را كنار گذاشت .

در روزهاي حماسه آفرين پيروزي انقلاب اسلامي با تمام قوا در صفوف امت حزب الله به مبارزه عليه رژيم طاغوت پرداخت و علاوه بر پخش اعلاميه ها و نوارهاي سخنراني امام امت و تكثير و شركت در راهپيمايي ها و تظاهرات مردم ، در فتح پادگان هاي انتظامي رژيم و از جمله پادگان حر ، نقش به سزا ايفا نمود .

پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اتفاق جمعي از يارانش به پاسداري از دستاوردهاي خون شهيدان پرداخت و در كميته انقلاب اسلامي فعاليت كرد . با گذشت شش ماه مجدداً به شهرباني كه اينك به يمن انفاس انسان ساز اسلام ، هويتي نوين يافته بود بازگشت و با جان و دل به حراست از انقلاب ادامه داد .

با تشكيل تكاوران شهرباني به آن پيوست و ضمن انجام وظيفه يك بار تا مرز شهادت پيش رفت . انساني وارسته و مهربان بود و در ميان دوستان و آشنايان از محبوبيتي خاص برخوردار بود و كسي به ياد ندارد كه از او رنجشي به دل داشته باشد .

در دوران خدمت و پس از آغاز جنگ تحميلي دو بار به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل عزيمت نمود و در يكي از اين مأموريت ها جراحاتي نيز برداشت . به خواندن كتب مذهبي مقيد بود و فرايض ديني را هيچگاه ترك نمي كرد و با رفتار و كردار نيكو مبلغ ارزش هاي والاي اسلامي بود .

شهادتنامه ...

شهيد سيد صدري بارها از جانب منافقين به مرگ تهديد شده بود و اين مزدوران استكبار جهاني كه خود براي مطامع مادي و منافع دشمنان اسلام كار مي كنند مي پنداشتند كه پيروان راه خونين كربلا نيز از همين قماشند و با تهديد و يا تطميع پرچم گلگون شهيدان را بر زمين خواهند گذاشت .

شهيد سيد صدري عليرغم همه خطرات وظايف محوله را به خوبي انجام مي داد و ترسي از دشمنان انقلاب به دل راه نمي داد . در روز سيزدهم ارديبهشت 1361 در جريان يك سلسله جنايات منافقين ، اين تروريست ها به ماشين حامل چند تن از تكاوران شهرباني از جمله شهيد سيد صدري و شهيد آئينه وند حمله كرده و در يك درگيري نابرابر ، كه تعداد تروريست ها دو برابر تكاوران بود ، آنان را به شهادت مي رسانند .

پزشكي قانوني درباره علت شهادت برادر سيد صدري نوشته است :

" مردي است حدود 25 سال سن فاقد آثار خفگي و خفه كردگي ... آثار سلاح شامل اصابت گلوله و مواد منفجره بشكم كه قطر ورودي حدود 5/1 سانتي متر و خروج به صورت باريك و نامنظم ... به شرح فوق علت مرگ اصابت گلوله و مواد منفجره ..."

بدين ترتيب شهيدي ديگر از تبار حسينيان زمان به عهدي كه با خداي خود بسته بود وفا كرد و در تداوم راه خونبار كربلا جان خود را فدا نمود . شهيد سيد صدري نماينده نسلي نو از پرسنل شهرباني جمهوري اسلامي ، نسلي كه از درون فريادهاي الله اكبر انقلاب زائيده شده است ، مي باشد و چنين نسل پرافتخاري را جز با سعادت شهادت نمي توان ارج نهاد . يارش گرامي باد .

مزار شهيد : بهشت زهرا ، قطعه 26