نام شهيد : سید مظفر
نام خانوادگي : علوی
تاريخ تولد : 12/8/1344
محل تولد : رشت _ لشت نشاء
تاريخ شهادت : 8/10/68
محل شهادت :
شهادت در عمليات :
وضعيت تاهل : متاهل
تعداد فرزند :1
زندگينامه :
شهید سید مظفر علوی در آبان سال 1344 در بخش لشت نشاء از توابع شهرستان رشت دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را در لشت نشاء گذارند . با شکل گیری انقلاب اسلامی به رهبری از عالم عالیقدر حضرت امام خمینی (ره) به سیل انقلابیون مسلمان پیوست .
سید مظفر علوی با معرفت و شناختی که به اسلام و انقلاب داشت تمامی اوقاتش را جهت پایداری و حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی می کرد .
او برای تداوم و پی گیری مبارزه ای منسجم و سازمان یافته به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رشت در آمد .
با شروع تجاوز ناجوانمرد دشمن بعثی عراق به حکومت نو پای ایران اسلامی عاشقانه راهی سر حدات نبرد با دشمن سوی به روی جبهه ها شتافت و کنار سربازان اسلام دلیرانه جنگید . و در طول مدت عضویت در سپاه به علت لیاقت و شایستگی که از خود بروز داد به عنوان مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشگر 16 قدس گیلان منصوب شد .
ایشان چند بار در جبهه مجروح گردید و در حالیکه پاشنه پاهایش را از دست داده بود اما حاضر نبود که از جبهه و نبرد با دشمن دور باشد و همیشه در صحنه جنگ حضور داشت .
سید مظفر علوی جوانی بسیار متدین با اخلاص و متواضع و فوق العاده رئوف و مهربان بود و هیچ گاه کاری نمی کرد که کسی از وی دلگیر شود و حق فرماندهی و جانبازی نمی گرفت و می گفت من برای رضای خدا کار می کنم بگذارید آن مبلغ به راهی که نیاز است صرف شود . او از طریق سنگر مسجد فعالیتهای زیادی داشت از جمله کمک به نیازمندان و سرکشی به خانوادهای معظم شهدا و تلاش و حفظ هوشیاری حرکتهای مزدورانه ضد انقلاب و کشف خانه های تیمی آنان و هر عملی که برای سیانت و پاسداری از نظام مقدس اسلامی بود با جدیت و صداقت فعالیت و تلاش می نمود و هیچ گاه از ایثار جان دریغ نمی ورزد .
سرانجام این جوان پاک و سید بزرگوار که از سیره و روش زندگی جد بزرگوارش ، جهاد فی سبیل الله را آموخته بود رو سفید گردید و به آرزوی خویش که طلب فیض عظیم شهادت بود ، در آبان سال 68 پس از 24 سال فراق نائل آمد و مانوس با عرشیان گردید .
پيام شهيد :
وصيت نامه : ای جوانان عزیز !؟
اسلام به کمک شما نیاز دارد و درخت دیت ، خون می خواهد . شما را به خدا قدر این ابر مرد تاریخ و ناجی بشریت را نگهدارید و بدانید بهترین راهی که موجب افتخار و غربت شماست ، اطاعت از ولایت فقیه می باشد و پشتیبانی از روحانیت .
من می روم اگر خداوند قبول کند به یزید و یزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزویی ماست .
می روم تا شاید نینوایی را بیابم و در عاشورایی دوران هدیه ای نا قابل در راه