شهید محمود قندی در سال 1323 در خانواده ای متدین در تهران متولد شد ، تحصیلات ابتدایی را در دبستان محمدی و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان علوی در سال 1341 به پایان رسانید ، او یکی از بهترین شاگردان این دبیرستان به شمار می رفت .
شهید قندی کلیه سال های دبیرستان را بارتبه اول به پایان رسانده بود و دیپلم خود را با معدل 80/19 گرفت. دوره فوق لیسانس مهندسی الکترومکانیک را در دانشگاه تهران در سال 1345 به پایان رسانید و سپس برای ادامه تحصیل به دنبال نبودن مراتب عالی این رشته در ایران به سفارش مربیان خویش عازم آمریکا شد و چون همیشه شاگرد اول بود ، مخارج او از سوی دانشگاه تأمین شد .
در سال 1350 شهید قندی درجه دکترای خود را با بالاترین نمره دانشگاهی در رشته مهندسی برق و الکترونیک گرفت ، پس از مراجعت به ایران در سال 1350 ، شروع به تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشکده مخابرات کرد .
در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی ، شهید قندی به همراه دو دوست خویش به دلیل پخش اعلامیه امام به زندان افتاد. پس از پیروزی انقلاب به ریاست دانشکده مخابرات و سپس از طرف شورای انقلاب به وزارت پست و تلگراف و تلفن منصوب شد .
شهید قندی فعالیت های اسلامی سیاسی خود را در کتابخانه اسلامی دانشکده فنی آغاز کرد ، در آمریکا نیز فعالیت ها را ادامه داد و یکی از افراد مؤسس انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بود .
در همان سال ها به همراه شهید چمران و چند تن دیگر از یاران اساسنامه انجمن را نوشتند ، قبل از پیروزی انقلاب در امر تکثیر و توزیع اعلامیه فعالیت زیادی را به همراه دیگر دوستانش داشت ، پس از پیروزی انقلاب در تأسیس جامعه اسلامی دانشگاهیان فعالیت مؤثری داشت .
شهید قندی یکی از شاگردان استاد علامه طباطبائی بود ، وی فلسفه را نزد استاد شهید مطهری درس می گرفت ، ابتدا این کلاس ها در مدرسه مروی و پس از محدودیت های رژیم برای این قبیل کلاس ها در منزل استاد مطهری تشکیل می شد .
شهید قندی یکی از با استعدادترین شاگردان استاد به شمار می رفت ، قندی از محضر شهید بهشتی نیز استفاده برد ، به توصیه دیگر اساتیدش او نزد آیت الله مجتهدی یکی از مجتهدین بسیار آگاه تهران شروع به خواندن درس فقه و اصول کرد . در این کلاس نیز همچون کلیه مکان هایی که قندی درس داده و یا درس خوانده بود استعدادش همه اساتید فن را خیره ساخته بود .
در اخلاق و صفات قندی از دوستان او سخن بسیار شنیده ایم که او هرگز حاضر به تضعیف یکی از ارگان ها و یا شخصی که برای اسلام زحمت کشیده بود ، نبود . همیشه پشتیبان قاطع و محکم روحانیت بود .
در مورد اخلاق اسلامی او ، دوستانش بارها از او شنیده بودند که گفت اگر حساب وظیفه شرعی و احساس مسئولیت نبود ، بارها از اینکار دست کشیده و به دنبال دروس فقهی و فلسفی می رفتم و همواره یکی از آرزوهای او رفتن به حوزه علمیه قم و ادامه دروس دینی بود .
در روزهای آخر پس از شهادت دکتر چمران که یکی از دوستان نزدیک او بود ، روحیه قندی بسیار تغییر کرد و بارها از خاطراتش با شهید مصطفی چمران برای یارانش نقل می کرد ، حتی روز دوم شهادت چمران به همسرش گفته بود که دلم برای چمران تنگ شده است . در یکی از سخنرانی های آخرینش در مورد شهادت دکتر چمران گفته بود که " شهادت فیض عظیمی است و نصیب هر کسی نمی شود"
شهید قندی در آخرین ساعات زندگی قبل از شرکت در جلسه حزب جمهوری اسلامی به کلاس درس فقه رفته بود ، شهید قندی از نظر مراتب فقهی به دروس خارج رسیده بود ، او پس از اتمام کلاس به سوی محل حزب جمهوری اسلامی رفته بود و در آنجا به فیض عظیم شهادت که همیشه آرزوی او بود نائل شد .
شهادت او برای دانشگاهیان مسلمان ، روحانیت مبارز و یاران قدیمی اش ضایعه ای بسیار بزرگ بود .