رهبر مبارزه با تروریسم یا رهبر تروریسم

30در حالی که دولت آمریکا بزرگترین داعیه‌دار مبارزه با تروریسم در سطح جهان است به زعم بسیاری از پژوهش‌گران علوم سیاسی و مطالعات بین‌الملل، ردپای سرویس‌های جاسوسی آمریکا و هم‌پیمانانش در بسیاری از منازعات و خشونت‌های تروریستی جهان به وضوح دیده می‌شود. سیاست مبارزه با تروریسم بیشتر پس از حل مساله جهان دوقطبی و یا همان جنگ سرد در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت تا بدان‌وسیله دشمن ناپیدای تروریستی را جایگزین کمونیسم و مرکز آن یعنی شوروی کند، توجیهی برای گسترش زرادخانه‌های نظامی و کارتل‌های سلاح‌سازی باشد و در نهایت جهان را به این نتیجه برساند که: «ایالات‌متحده به علت پیشرو بودن در مبارزه با تروریسم و خشونت باید رهبر جهان باشد»؛ اما اینکه این استیلا چه منافعی برای آمریکا دارد چنان واضح است که نیازی به شرح آن نیست.

گرچه امروزه سیاست‌مداران آمریکایی ابایی ندارند که با صراحت تمام هدف دخالت‌های مستقیم کشورشان در مناطق و قاره‌های دیگر جهان را، «منافع دولت آمریکا» عنوان کنند؛ اما هیچ‌گاه به این دو سوال پاسخی از طرف ایشان داده نشده و نخواهد شد که:

1. آمریکا چه منافعی در دیگر قاره‌های جهان، جایی هزاران کیلومتر دورتر از خاک خود و در بین ثروت‌های ملی مردم دیگر کشور‌ها دارد؟

2. مسببان واقعی این درگیری‌ها و تحرکات تروریستی که زمینه‌ساز دخالت‌های نظامی آمریکا و همتایان اروپایی‌اش می‌شود کیست؟

البته نیازی به یافتن پاسخ برای سوالات مذکور نیست؛ همچنین فهم اینکه چرا بیشترین منازعات و درگیری‌ها و دخالت‌های نظامی آمریکا در مناطق نفت‌خیز و استراتژیک دنیاست چندان سخت نخواهد بود. مساله داعش و دیگر گروه‌های تکفیری دنیا هم البته از این دست می‌باشد. سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و عربستان‌سعودی این بازی را قریب به دو و نیم دهه است که در منطقه خاور‌میانه راه انداخته‌اند و هم اکنون شعله‌های آتش آن تا دیگر قاره‌ها و به عبارت درست‌تر هرجا که منافع دولت آمریکا در آن‌جا باشد، رسیده است.

گروه‌های جهادی و تروریستی القاعده اختلاطی از مذهب وهابیت و مشی فکری اخوان‌المسلمین مصر هستند. حمایت‌های مالی و اطلاعاتی پشت‌پرده از آن‌ها نوعی معامله است بین دول عربی منطقه به خصوص آل‌سعود و دول غربی به خصوص آمریکا. معامله‌ای که در برای مبدعان این گروه‌ها کارکردهایی چندگانه دارد. هزینه کردن برای این‌ گروه‌ها به تغییرات مورد نظر دولت‌های حامی آنان کمک می‌کند، ضمن آن‌که با افزایش درگیری و تحرکات تروریستی راه را برای لشکرکشی و دخالت‌های نظامی و سپس سیاسی کاملا هموار می‌سازد. افغانستان و عراق نمونه‌های بارز آن هستند. پس از حمله آمریکا و همراهانش در ناتو به این دو کشور نه تنها موضوع تروریسم که بهانه اصلی شروع جنگ بود حل‌وفصل نشد که اشکال جدیدی از آن در منطقه ظهور کرد.

هم‌اکنون در تروریست بودن داعش اتفاق‌نظری جهانی وجود دارد و این در حالی است که مانند همیشه نشانه‌ها و اسنادی از ارتباط البغدادی سرکرده این گروه با آمریکا و اسراییل پس از آزادی وی از زندان‌های آمریکا در دست است. حال باید دید داعش برای دولت آمریکا چه دست‌آورد‌هایی داشته است:

شاخه عراقی القاعده یا همان دولت‌اسلامی‌عراق‌و‌شام(داعش) که دیگر از القاعده جدا شده است در چند سال اخیر و با عملیات‌های تروریستی در شهرهای مهم عراق توانست به تمدید حضور نظامی آمریکا در عراق برای هشت سال کمک کند و آن ‌را توجیه سازد. از طرفی وجود این گروه در عراق موجب باز بودن باب خشونت و ترور و حضور دوباره در عراق و تعیین تکلیف‌های سیاسی و دخالت‌‌های آشکار در امور سیاسی داخلی عراق از طرف آمریکا و... شده است. در سال‌های اخیر و پس از شورش‌های نظامی در سوریه علیه دولت بشار اسد این گروه،‌ سهم‌ عمده‌ای در اجرای سیاست حذف اسد از گردونه سیاسی سوریه داشته است، سیاستی که تاکنون اجرایی نشده است. آخرین تحرکی که از این گروه مشاهده شد یعنی تصرف موصل و بخش‌هایی از استان‌های شمال عراق پس از پیروزی ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری مالکی در انتخاب سال جاری عراق از سه منظر برای دولت‌های حامی داعش مهم و ارزشمند بوده است:

1. شعله‌ور شدن اختلافات قومی‌مذهبی و بهم ریختگی اوضاع امنیت مناطق نفت‌خیر عراق. به نحوی که دولت مالکی را مجبور به استمداد از دول خارجی و بالاخص آمریکا کرد و این به معنای دخالت‌‌های جدید است. هم‌زمان با این درخواست مالکی از آمریکا سروصداها از کنگره آمریکا برای لزوم برکناری مالکی از صحنه سیاست در عراق شدت گرفت.

2. قوت گرفتن احتمال برکناری مالکی و یا براندازی حکومت فعلی عراق و دست‌درازی کشورهای غربی به پست‌های کلیدی از طریق مهره‌های سیاسی مورد حمایتشان در عراق.

3. جدی شدن احتمال تجزیه عراق به سه کشور کردنشین در شمال، سنی‌نشین در مرکز و شیعه‌نشین در جنوب.

البته اهداف غیرمستقیم دیگری از پس بازیگری نیابتی داعش برای دول غربی در عراق متصور است، همچون: متقاعد شدن دولت افغانستان به امضای پیمان امنیتی با آمریکا بعد از مشاهده اوضاع عراق و همچنین گسسته شدن خط مقاومت در منطقه و به‌تبع آن کمک به نابودی دولت سوریه و مقاومت حماس.

درکل وجود یک گروه تروریستی در هر جای دنیا به حامیانش فرصت طرح‌ریزی و پیاده‌سازی سیاست‌ها‌ و یا ابداع طرح‌های آلترناتیو و جایگزین برای برنامه‌ریزی‌های شکست‌خورده را می‌دهد. برای مثال دولت آمریکا به گفته خود بالغ بر 750 میلیارد دلار در جنگ عراق هزینه کرد اما در نهایت سیاست روی‌کار گذاشتن دولت دست‌نشانده در عراق با پیروزی اکثریت مخالف تسلط امریکا بر دولت عراق محقق نشد. این‌جا بود که وجود القاعده با نام محلی آن یعنی دولت‌اسلامی‌عراق توانست به عنوان ابزاری برای اجرایی‌کردن برنامه‌های بعدی آمریکا که براندازی دولت فعلی و روی‌کار آوردن دولتی دیگر، به کار گرفته شود.

هم‌اکنون راحت‌تر می‌توان پاسخی برای این سوال یافت که علت بقای گروهک‌هایی مانند منافقین در سایه حمایت‌های آمریکا و اروپا چیست؟ حمایت‌ها و مخالفت‌های یک در میان از این گروهک چه معنایی دارد؟


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31