رؤیاهای سوخته ی گروهک سرگردان

می گویند اگر کاری کردی و دشمنت تحرکی نشان نداد ، ضعیف عمل کردی و اگر دشمن داد و فریاد و بگیر و ببند به راه انداخت و باب همیشگی اش یعنی ، فحاشی را مفتوح تر نمود، بدان حرف هایت درست بوده و فریادها از سر بیچارگی و استیصال است .

خدا را شکر که فهمیدیم هر چه نوشتیم درست بود و مطلب " آمریکا در ویتنامی دیگر " آنچنان آتش به جان نویسنده گروهک منافقین انداخته که در میان خط به خط جوابیه اش ما را به فحش و خزعبلات ملقب کرده . الحمدالله .

نویسنده سایت ایران افشاگر ، از جمله دهها سایت زنجیره ای سازمان مجاهدین خلق که همانند دیگر سایت های این گروه منطق شان در بی منطقی و فحش و ناسزا و انگ و افترا زدن است در نوشته ای با عنوان " زوزه آخوندها از محبوبیت مجاهدین " رؤیاهای سوخته خود را همراه با داد و فریادهای گوش خراش و از سر فلاکت تحت عنوان جوابیه به مطلب مندرج در سایت هابیلیان فرض کرده که با هم به مرور مطلب فوق می پردازیم :

1 _ در قدم اول نویسنده ،اندک نیروهای موجود در اردوگاه اشرف را رزمنده نامیده است ، احتمالاً نویسنده مذکور با ادبیات و معانی واقعی هر واژه آشنایی دارد و می داند که واژه " رزمنده " در ادبیات فارسی به کسی اطلاق می شود که می رزمد و هدف و الگویی والا و به عبارتی مقدس دارد که در دو اصل مردم و میهن خلاصه می شود .

یعنی کسی که برای دفاع از مردم و ملت خود یا مرزهای کشورش در مقابل جنگ و اشغال دشمن و بیگانگان می رزمد عنوان زیبای " رزمنده " به او اطلاق می شود .

حال آیا هدف والای این گروه سرگردان که در اردوگاه تحت نظر بلغاری ها شب و روزشان یکی شده و بی سلاح یا همان هویت شان روز را شب می کنند و از زور ریز بودن هر روز خود را زیر ذره بین قرار می دهند تا دیده شوند ، چیست ؟ کدامین هدف را دنبال می کنند و دنبال چه چیز هستند ؟

اگر هدف شان مردم ایران است که بیزاری و نفرت همه مردم ایران از این عده اظهر من الشمس است و جای بررسی ندارد ، با آن کارنامه سیاه در زمینه حقوق بشر ، جنایات فراوان علیه بشریت ، خیانت مسلم به ملت و کشور در دوران جنگ 8 ساله عراق علیه ایران و مشارکت در جنگ علیه کشور و مردم خود دیگر کمتر شخص عاقلی است که از این فرقه حمایت کند یا دل خوشی از آنها داشته باشد ، مگر این که مغز و تفکری در کار نباشد و چشم ها نیز کور باشد.

امروز این گروه با چه تعصبی می خواهند در اردوگاه اشرف بمانند و دست به هر خفتی بزنند تا در اشرف برای همیشه ماندگار شوند ؟ آیا رجوی نبود که می گفت ما در عراق نمی مانیم و خواهیم رفت ! چه شده که برای ماندن دست به جمع آوری امضا زده اند ؟ شاید اردوگاه اشرف که در خاک کشوری غیر از ایران است ایران دوم محسوب می شود و ما خبر نداشتیم ، که اگر چنین است پس شما رزمنده تر از همه رزمندگان ایرانی جنگ 8 ساله هستید ، چون می خواهید وطن جدیدتان و پایگاه عشق را به دنیا معرفی کنید ، پس حتماً رزمنده بودن لایق شماست !

2 _ این حقیقتی است که هیچ بقالی از ترش بودن ماست خود صحبت نمی کند نویسندگان مذکور که پیاپی در سایت ها و نشریات خود از محبوبیت روز افزون گروهک حیران خود سخن می گویند و از همکاری و نزدیکی با ملت و دولت عراق و گروه های مختلف عراقی دم می زنند ، گویا دم خروس را نمی بینند و از اعتراضات نشریات مستقل و غیر وابسته به مجاهدین یا حرفی نمی زنند یا آنها را " عامل رژیم ایران " معرفی می کنند .

گویا مناسبات حسنه اخیر میان مقامات دولتی ایران و عراق را اصلاً نمی دانند چیست که از آن حرفی نمی زنند چه برسد به این که از ارتقاء دوستی میان مقامات ایران و عراق حرفی بزنند یا گفته های رئیس جمهور و نخست وزیر عراق را در ضرورت دوستی بیشتر با ایران و تشکر از خدمات و سازندگی های ایرانیان در عراق تکذیب می کنند و یا در نقد آن حرفی بزنند .

قضیه آن چند نفری هم که تحت عنوان همایش ها و کنفرانس ها در " شهر اشرف " جمع می شوند را همه می دانند و در این خصوص نیروهای بریده از سازمان بارها گفته اند : " مریم رجوی سعی دارد تا با جمع آوری 1 میلیون امضا به دولت عراق فشار آورد تا در آینده و پس از تثبیت کامل دولت عراق اجازه ماندگاری دائم سازمان در عراق را صادر کنند ."

خب مسلم است که هر امری هزینه ای دارد ، یا به اصطلاح هر که بامش بیش برفش بیشتر و در این بین جمع آوری 1 میلیون امضا اگر به خیال خوش مجاهدین جمع بشود که نمی شود هزینه های گزافی دارد که می توان با کم کردن وعده و جیره غذایی نیروهای اشرف و یا افزایش تعداد کاسه های گدایی از برخی کشورهای اروپایی یا اردن و عربستان آن را فراهم کرد .

3 _ آنچه که به عنوان " سخنرانی پر صلابت خانم مریم رجوی در پارلمان اروپا " بیان می شود شبیه این است که یک سوسک بخواهد در جنگ جلب توجه کند ، حال این جانور بیچاره هر چقدر هم با صلابت باشد باز هم به هیچ عنوان به چشم نمی آید و عددی حساب نمی شود .

حال خانم مریم رجوی هم تا می تواند به صلابت خود اضافه کند و پشت سر هم سخنرانی کند و داد و فریاد کند ، وقتی به چشم اروپاییان نمی آید و همچنان گروهک تحت اختیارش تروریستی نامیده می شود ، نتیجه اش این می شود که خانم رجوی علاقه خاصی به سوسک شدن دارد .

4 _ شورای ملی مقاومت هم از آن قصه های تکراری است که هیچ کس سر و ته آن را نمی تواند بفهمد و تشخیص دهد ، این نامی جعلی است که جهت پوشش فریبکاری اروپاییان از آن استفاده می شود وکاملاً بی بوته است.

و تازه در همین بی ریشه بودن آن هم افراد گروه های موجود آنقدر با هم درگیر بوده اند که فعلاً قدرت طلبی مریم همه را مقهور خویش کرده است ، پس رئیس جمهور منتخب شورای بی اعتبار مقاومت ملی همچنان بتازد تا ببینیم در جاده ترکستان به کجا می رود .

5 _ معمولاً منابع مالی گروه های تروریستی واضح و مشخص نیست ، اما با توجه به ضدیت یک یا چند کشور با کشور ما ، این گروه ها از جانب گروه ها یا کشورهای مخالف ایران ساپورت مادی می شوند. به عنوان نمونه می توان به شورشیان کشورهای آفریقایی در طی جنگ های قومی ، قبیله ای و جنگ های مرزی دانست و یا مخالفان و شورشیان موجود در کوبا و ونزوئلا و طالبان در افغانستان و .... اشاره کرد که اگر قدرت مخالف یا حتی رودررو شدن با دولت مرکزی را تا حدودی دارند فقط به خاطر حمایت بیگانگان است .

زیرا همگان شاهد بودیم که با قطع حمایت آمریکا ، عربستان و پاکستان از طالبان این گروه به طرفة العینی سقوط کرد و گروه هایی هم هستند که حمایت خارجی در مورد آنها وجود ندارد که می توان به شورشیان ایالت باسک اسپانیا اشاره کرد که سالهاست برای استقلال و جدایی از اسپانیا با دولت مرکزی در تعارض هستند اما هیچگاه به جایی نرسیده اند .

گروهک رجوی هم علیرغم این که از جانب معدود کشورهای اروپایی و حتی برخی افراد متنفذ و مقامات آمریکایی ، اردنی و عربستانی حمایت نسبتاً خوبی می شوند ، منابع مالی گروه رجوی از طرف خودشان کمک های مردمی عنوان شده است ؟!

اما بر خلاف دیگر گروه های تروریستی و شورشی مشابه هیچگاه به دوام و قوام تشکیلاتی نرسیده اند تا بتوانند سیاست واحدی را برای حمله یا استراتژی بلند مدت بر علیه ایران اتخاذ کنند .

6 _ آنچه به عنوان " بمب گذاری مزدوران رژیم ایران در اتوبوس کارگران عراقی " عنوان می شود هم مشابه خود زنی های گذشته سازمان مذکور است ، برای همه به شهادت جدا شدگان از سازمان که هم اکنون ساکن اروپا هستند واضح است که سازمان مذکور زمانی موشک هایی را از مرکز بغداد یا از درون اردوگاه اشرف به نواحی اطراف و غیر حساسی اردوگاه شلیک می کردند و یا نیروهای خواهان جدایی خود را هنگام حضور در پشت نگهبانی ترور می کردند و آن را به حساب " رژیم ایران " می نوشتند تا مظلوم نمایی کنند و تبلیغات به راه بیندازند ، اما خورشید هیچ وقت پشت ابر نمانده و نمی ماند .

حکایت اتوبوس کارگران بیچاره هم توسط خود سازمان ترتیب داده شده بود تا خشم مردم عراق را به وجود بیاورند و باز هم نسخه " رژیم ایران " را باب کنند .

7 _ بمب گذاری در حرمین شرفین در شرایط موجود فقط به نفع اشغالگران یا گروه هایی مثل القاعده یا سازمان مجاهدین است که ماندگاری شان در عراق منوط به وجود آشوب و جنگ و خونریزی است ، والا ملت و دولت ایران از وجود یک عراق باثبات و آرامش بیشتر سود می برند تا عراق فعلی .

8 _ مریم رجوی مانند دختر بچه ای است که منتظر است بزرگترها حرفی بزنند و با تقلید حرف آنها بگوید : " من بزرگ شده ام " اما تغییرات پیاپی در گفتارهایش بی ثباتی اش را بیش از پیش آشکار کرده و می کند .

9 _ گروه مذکور و تمام خدم و حشم آن کوچکتر از آن هستند که به چشم بیایند ، اما آنچه مسلم است دشمن ملت ایران و ایرانی هستند و خیانت کارانی واقعی هستند ، پس در مقابل دشمن خصوصاً از نوع خائن و منافق آن ، هر چند کوچک و نحیف آن ، باید همواره هوشیار و بیدار بود .