دین زدایی از جامعه، آمال و آرزوی منافقین

گروهک تروریستی منافقین، از همان بدو تاسیس به دروغ و ریا، داعیه اسلام و مسلمانی داشت و حتی با این اسم و نماد جعلی به جذب هوادار می پرداخت ولی در عمل نشان داد که نه تنها به این دین مبین اعتقادی ندارد بلکه ماهیت دین ستیز خود را نیز بارها و بارها ثابت کرده است؛گروهکی که سرکردگان آن هم اکنون هم اصرار دارند ظاهری مسلمان از خود را به نمایش بگذارند و تفسیر قرآن ارائه دهند! و پیاپی به دروغ و بدون اساس با هدف ترور شخصیت مسوولان نظام اسلامی ایران را به تخطی از قوانین اسلامی محکوم کنند، پشت سر هم تشت رسوایی اش مبنی بر ماهیت اسلام ستیزی و قرآن ستیز بر زمین می افتد.

از مناسبات درون فرقه ای آنها مانند طلاق های اجباری، خارج سازی رحم زنان، روابط جنسی نامشروع و ... که در ظاهر به عنوان ملزومات مبارزه شناخته می شوند اما در واقع راهکاری است برای حفظ و فرمانبرداری اعضاء، گرفته تا رد پای این گروهک تروریست در "کمیته سیاست ایران" که سازمانی با هدف اسلام ستیزی و ایران ستیزی است و با هزینه های نامشروع منافقین و در راستای مطامع و اهداف سیاسی این گروهک حرکت می کند، همه اینها فقط بخشی از مواردی است که برای اثبات ماهیت ضد دین و حتی اسلام ستیز منافقین به آنها می توان استناد کرد.

دیگر کاملاً روشن و واضح است که این گروهک تا به حال فقط و فقط از اسلام نامش را یدک می کشد و به عنوان ابزار از آن استفاده کرده است.

اما امروز که آمریکا، اسرائیل و غرب نیز پس از سالها تحقیق و پژوهش و ایضاً ناکامی در نفوذ به نظام ایران به این نتیجه رسیده اند که رمز تداوم انقلاب ایران و وابستگی مردم به نظام، اولاً ریشه در اسلامی و دینی بودن حکومت داشته و ثانیاً موازی با آن تعلق خاطر ملت ایران به اسلام و ارزشهای دینی را نیز در کنار خود دارد. منافقین نیز دست به قلم شده اند و ضمن تکرار همان هجویات تکراری مبنی بر نزدیک بودن سقوط نظام، علل آن را جدایی ملت ایران از اسلام دانسته اند.

مقاله "آن سبو بشکست"، درج شده در یکی از سایت های منافقین نمونه ای از همین دروغ پراکنی های منافقین است که به همین موضوع پرداخته و ضمن ارائه تحلیلی مثلاً مستند، ملت ایران را در مرحله ای ارزیابی کرده که علناً به شعائر اسلامی پشت کرده اند و نتیجه این رویکرد را منزوی شدن نظام و نهایتاً سقوط و براندازی دانسته است.

نویسنده که در حین ارائه تحلیل بی اساس خود، کاملاً و بی پروا از این موضوع خود ساخته ابراز رضایت کرده، به نوعی ناخواسته یا تعمدی به ماهیت واقعی خود و دیگر تحلیل گران منافقین که پیش از این همیشه برای پنهان سازی آن ریاکارانه تلاش کرده اند اعتراف نموده است.

البته تمامی گروه های مخالف نظام پیش از این اذعان داشته اند که وارد شدن به ساختار سیاسی ایران به صورت نرم و جلب حمایت مردمی برای یک جریان معاند با انقلاب، فقط در صورتی امکان پذیر است که با پوششی اسلامی و دینی صورت پذیرد و اساساً نقد نظام اسلامی ایران با محوریت مسئولین، هر چند به دروغ و بر پایه اطلاعات غیر واقع صورت می گرفت اما با معیار های اسلامی انجام می شد!

به عنوان مثال، سایت ها و رسانه های حامی فتنه سبز هنوز هم انحرافاتی را که به نظام و مسوولان ایران نسبت می دهند با تکیه بر معیار اسلام استخراج می کنند. اینان بر اساس آشنایی بیشتری که با خصوصیات و خواست های مردم ایران دارند رویکرد های به روز تری را برای معاندت و براندازی نسبت به منافقینی که حدود 30 سال از زمان عقب مانده اند! اتخاذ می کنند.

به هر حال منافقین متوجه نیستند که ملت مسلمان ایران چه 32 سال پیش که انقلاب کردند و چه حالا که برای مشارکت در تمامی صحنه های سیاسی ایران حاضر و آماده هستند، معیاری جز اسلام نداشته و ندارند. راهپیمایی بی نظیر 9 دی 88 که در اعتراض به بی حرمتی عوامل ضد انقلاب به روز عاشورا صورت گرفت فقط یکی از شواهد روشن بر این ادعاست. حضور پر رنگ و پر شور در موضوعات گوناگون سیاسی و صحنه های مختلف کشور را هم می توان به این مقوله اضافه کرد.

در پایان می توان گفت که کنه این مقاله بیانگر ماهیت اسلام ستیز و کلاً ضد مذهب منافقین است که از ابتدای پیدایی آنها وجود داشته و اکنون به صورت علنی اظهار می شود. و صد البته که این موضوع بر میزان تنفر ملت مسلمان ایران از این گروهک تروریست و جنایتکار می افزاید.