« دفتر رئیس جمهوری ، کانون فتنه »

Banisadr

در حالی که بنی صدر بدترین اتهامات را به نیروهای ارزشی و اصول گرای کشور وارد می ساخت و تبلیغات شبانه روزی رسانه ای را علیه آنها به راه انداخته بود و می کوشید تا با یک کودتای فرهنگی آنها را از صحنه سیاسی کشور حذف کند ، اپوزسیون و مخالفان نظام روزبروز در نزد بنی صدر محبوب تر می شدند و در یک تعادل حساب شده هدف مشترکی را دنبال می کردند .

نزدیک ترین گروه ها به بنی صدر جبهه ملی بودند ، سپس گروهک محارب سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروهک های الحادی ! به طوری که دفتر رئیس جمهور که به دست آنها افتاد به پاتوق گروهک ها تبدیل شد ، آنها برای رئیس جمهور تصمیم سازی می کردند ، اطلاعیه صادر می کردند ، مراسم سخنرانی برپا می کردند و .....

این وضعیت ادامه داشت تا این که یکی از اعضای دفتر رئیس جمهور دستگیر شد ، وی پس از دستگیری برخی از ماجراهای پشت پرده را افشا کرد و گفت :

" زمانی که دفتر تشکیل شد ، گروه یا جریانی در دفتر حاکم نبود تا این که رفته رفته دفتر که شروع به عضوگیری کرد از جناح های مختلف وارد دفتر شدند ، گروهی از بچه مسلمانها و مکتبی ها و طیف دیگری که اصلاً با تفکر و بینش اسلامی هماهنگی نداشتند .

این طیف را تیپ هایی مانند جبهه ملی ، مجاهدین خلق ، احزابی مانند حزب رنجبران در بر می گرفت ، کم کم با وسعتی که اینها پیدا کردند ، طیف افراد مذهبی و مکتبی دفتر را ترک کردند و دفتر از اینگونه افراد خالی شد ."

روزنامه کیهان ، 21 تیر 60 ، ص 3

آقای مسعودی از اعضای دفتر رئیس جمهور اظهار داشت : " تا آنجایی که من اطلاع دارم عناصر ملی به این دفتر بیشتر مراجعه می کردند ، چون این افراد قبلاً هم با آقای بنی صدر آشنا بودند و در همین تفکر و خط در گذشته فعالیت داشتند ."

روزنامه کیهان ، 17 تیر 60 ، ص 14

بدین ترتیب دفتر رئیس جمهور میدان تاخت و تاز گروه ها شده بود و هر کس برای خودش نظر می داد و اعمال نظر می کرد ، جمع این مسائل می توانست روی مواضع اصلی دفتر رئیس جمهور تأثیر بگذارد که می گذاشت و می شود گفت که مواضع دفتر برآمدی از نیروی این گروه ها بود و به هیچ وجه مستقل نبود .

آقای غلام حسین بهزادپور یکی دیگر از اعضای دفتر از ارتباط مستقیم سران گروهکها با بنی صدر و دفتر ایشان پرده برداشت و گفت :

" اینها به دو صورت با دفتر تماس می گرفتند ، یکی به صورت مستقیم که نمایندگان مستقیم شان یا رهبران شان با دفتر تماس می گرفتند و یا با خود رئیس جمهور تماس می گرفتند و دیگری به صورت غیر مستقیم یعنی از طریق عواملی که در دفتر نفوذ داده بودند ، از طریق اینها مسائلی را که می خواستند القاء می کردند و مطرح می کردند .

برای مثال در دفتر کمیسیون سیاست خارجی بود که افرادی از قبیل مائویست ها و مجاهدین خلق یا عواملی که مستقیماً در تماس بودند در آنجا فعالیت می کردند و کمیسیون های دیگر مثل روابط عمومی ، صنعتی ، حقوقی افرادی مانند حزب رنجبران یا فراماسونرها یا افرادی از این قبیل با اینها تماس می گرفتند و نظراتی که داشتند کاملاً در آنجا پیاده می شد .

هم چنین افرادی مثل رجوی به دفتر می آمد و مستقیماً با خود رئیس جمهور صحبت می کرد ، هم چنین شخصی به نام منوچهر قشقائی ( که گفته می شود جاسوس سیا بود ) به دفتر آمده بود و با ایشان صحبت می کرد .

در مورد کمیسیون روابط عمومی باید بگویم که با آمدن دکتر ممکن که از هواداران سازمان مجاهدین بود کاملاً در اختیار این سازمان قرار گرفت ، به طوری که از 14 اسفند که حاکمیت آنها بر این کمیسیون تثبیت شد اطلاعیه های دفتر نیز نشان دهنده این جریان فکری است ."

روزنامه کیهان ، 21 تیر 60 ، ص 3

اکنون ببینیم با نفوذ این گروهک ها در دفتر رئیس جمهوری چگونه برای بنی صدر تصمیم سازی می شد و در واقع چگونه رئیس جمهور به بلندگوی این گروهک ها تبدیل شده بود.

" قسمت سنجش افکار عمومی دفتر در دست این گروه ها بود ، در نتیجه به هر ترتیبی که می خواستند نظرات خود را به رئیس جمهور منتقل می کردند . " روزنامه کیهان ، 21 تیر 60 ، ص 3

به عنوان نمونه یکی از خیانت های بزرگ بنی صدر به نظام که ضربه بزرگی به اسلام و انقلاب محسوب می شد ، شایعه شکنجه در جمهوری اسلامی بود که وی در نطق های رسمی خود چند بار آن را مطرح کرد و دستاویزی برای مخالفان انقلاب اسلامی در سطح جهان از جمله استکبار جهانی آمریکا گردید.

این طرح در درون دفتر رئیس جمهور توسط گروهک های الحادی آماده شد و سپس با یک تصمیم سازی برای بنی صدر از حلقوم وی به عنوان رئیس جمهور کشور مطرح گردید تا تأثیر بیشتری داشته باشد .

عضو دفتر رئیس جمهوری در اینباره می گوید :

" سازمان مجاهدین خلق از ابتدا سعی در ایجاد جریان در دفتر نمودند ، جریان هایی که در جهت مواضع خودشان بود ، برای مثال جریانی مانند جریان شکنجه ، ابتدا به این صورت در دفتر راه پیدا کرد که اینها از کانال های مختلف دفتر می آمدند ، مثلاً خانواده های کسانی که می گفتند شکنجه شده اند ، اینها را به دفتر می آوردند و به قسمت های مختلف دفتر مثل قسمت حقوقی معرفی می کردند و کم کم در اطلاعیه های رسمی دفتر نمود پیدا می کرد .... با حاکمیت کامل سمپات های سازمان مجاهدین بر روابط عمومی دفتر رئیس جمهور همه چیز در دست آنها قرار گرفت ."

روزنامه کیهان ، 21 تیر 60 ، ص 3

کم کم دفتر به پایگاه گروهک ها و کانون مبارزه با نظام اسلامی تبدیل شد و از همان جا براندازی نظام طراحی می شد ، غائله 14 اسفند که یکی از زشت ترین حوادث این دوران بود توسط دفتر رئیس جمهور سازمان یافته است .

مسعودی عضو دفتر بنی صدر درباره این حادثه می گوید :

" قبل از 14 اسفند نیروهایی از جبهه ملی ، حزب ملت ایران و نهضت آزادی به ما مراجعه داشتند که یک هماهنگی و همسانی برای برگزاری آن روز به وجود بیاورند که پس از جلسات متعدد راجع به محل برگزاری ، سخنران پیش از سخنرانی رئیس جمهور و پوسترها و عکس های انتخابی برای مراسم و وظایف هر یک از گروه ها تصمیم گیری شد ."

روزنامه کیهان ، 17 تیر 60 ، ص 14

خانم رقیه امینی عضو سازمان مجاهدین خلق نیز اظهارات عضو دفتر بنی صدر را تأیید می کند و می گوید :

" روز چهاردهم اسفند از طرف سازمان به همه اعضای این سازمان و هواداران آن دستور داده شد که در مراسم چهاردهم اسفند شرکت کنند و بعضاً سازمان مجاهدین خلق به طور مسلح در این مراسم شرکت کرده بودند و به افراد سازمان دستور داده شده بود که از بنی صدر در این ماجرا حمایت شود .

به خاطر دستور کادر بالای سازمان همه اعضای دختر و پسر در این مراسم شرکت کردند و هر ندای مخالفی را سرکوب کردند و حتی حرف از کشتن و مجروح و مضروب کردن هم بود ، بعد از آن ماجرا به دادگستری کشید ، به ما که من هم جزو آنها بودم دستور داده شد برای پیگیری ماجرا در دادگستری تحصن کنیم و من نیز به همراه سایر دخترها و پسرهای عضو سازمان در دادگستری تحصن کردیم .

این دستور از سوی شخص رئیس جمهور به گروهک ها داده شده بود که آنجا متحصن شوند و تحت تأثیر حرف قرار نگیرند و قانع نشوند ."

روزنامه کیهان ، 17 تیر 60 ، ص 14

شهید لاجوردی نیز از روابط دفتر ریاست جمهوری با احزاب ماجراجوی منافقین ، دموکرات پرده برداشت و گفت :

" این دختر با گروه هایی نظیر منافقین ، قاسملو ، حزب دموکرات تماس داشته است و حتی یک بار در قالب دو خبرنگار به کردستان می روند و با قاسملو و دموکرات تماس می گیرند که اینک دستگیر شده و اکنون این مسئله در پرونده منعکس است ."

روزنامه کیهان 15 تیر 60 ، ص 13

این موضوع توسط یکی از مسئولین سپاه پاسداران کردستان نیز مطرح شده بود ، وی می گوید :

" طبق اسنادی که اخیراً به دست ما رسیده است در تاریخ 13 خرداد 60 نماینده بنی صدر که خود را به ظاهر خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی معرفی کرده بود با قاسملو ملاقات کرد و درباره هدف های مشترک گروه های منافقین قرار و مدارهای پنهانی گذاشتند ، در این ملاقات مهم طرفین در رابطه با طرح های خود که ایجاد تشنج و درگیری و جو ناآرام است به توافق رسیدند ."

روزنامه کیهان ، 3 تیر 60 ، ص 3

اینگونه تماس ها حاکی از آن است که بنی صدر تمام گروه های ملحد و معاند را برای مخالفت با نظام اسلامی و تسخیر کامل آن فرا خوانده بود ، از این رو گروه های معاند در اقدامی هماهنگ با ایجاد تشنج و درگیری در دانشگاه و دیگر مراکز فرهنگی و غیر فرهنگی با حمایت رسمی رئیس جمهور دست به اقدامات تحریک آمیز می زدند .

در حالی که کوچکترین دفاع طبیعی گروه های اصول گرا از خود و از نظام با برچسب خشونت طلبی و چماق داری از سوی ایشان محکوم می گردید !

گروه های معاند و ملحد با حمایت رئیس جمهور به بدترین خشونت ها اقدام می کردند و رئیس جمهور در نطق رسمی خود اقدامات تروریستی منافقین را توجیه جامعه شناختی می کرد و می گفت :

" وقتی در جامعه ای از طریق مرزها نتوانستند حرف هایشان را بزنند و با هم آنچه را که دارند مبادله کنند ، ناچار به همین طریق ( خشونت و ترور ) باید روابط خود را تنظیم کنند .

این طریق در صورتی که ترور یک دسته بچربد ادامه پیدا می کند تا روز یک دسته بچربد ، این از قواعد جامعه شناسی است ، اینگونه هرج و مرج توأم با خشونت و قتل قابل دوام نیست ، مگر این که در روابط قوه یک قوه با دیگران غلبه و آنها را حذف کنند و یک نظمی برقرار کند .

این ضرر بزرگش این است که مردم را خسته می کند و به تدریج که مردم از صحنه خارج می شوند غول استبداد وارد صحنه می شود ، مسئله عقیده چیزی نیست که بشود با زد و خورد مسلحانه و با چوب و چماق حل کرد ."

روزنامه کیهان ، 5 اردیبهشت 60 ، ص 10

و سرانجام با دستگیری 8 تن از عناصر اطلاعاتی دفتر رئیس جمهوری در یک خانه تیمی و مرکز رهبری تحرکات ضد انقلابی توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روشن شد که این دفتر رئیس جمهوری نیست ، بلکه پایگاهی برای سامان دادن تحرکات علیه نظام اسلامی است .

روزنامه کیهان ، 26 خرداد 60 ، ص 2

در آن هنگام بود که پرده ها از برابر دیدگان مردم کنار رفت و مسئولان امر نسبت به محاکمه یا طرح عدم کفایت سیاسی وی تصمیم جدی گرفتند و این عنصر پلید را از صحنه سیاسی کشور حذف کردند

ش


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان