حقوقبشر آمریکایی، تصویری پارادوکسیکال از یک ترکیب واژگانی است که در واقع هیچ سنخیتی با هم ندارد، چراکه دولتی در ایالات متحده استقرار دارد که نه برای بشر و نه حقوق انسان حرمتی قائل نیست و همهچیز را در شکل کالا برای تجارت میبیند.
نه فقط دولت ترامپ، بلکه همه دولتها در کاخ سفید، انسان را ابزاری برای سود اقتصادی میبینند. هدف زندگی در نظام فکری سیاستمداران آمریکایی سود بیشتر است و این هدف که ترجمانی از سرمایهداری وحشی در غرب است، جایی برای حقوق انسان باقی نمیگذارد.
شاهد این نوع نگاه در ایالات متحده، ظلمی است که دستگاه سیاسی حاکم بر این کشور بر مردم آن روا میدارند. تازهترین نمونه، قتل جرج فلوید است که خشم تاریخی سیاهان را برانگیخت.
پیش از این سالها بومیها و سیاهان آمریکا برای حفظ حقوق برابر تلاش کرده و ناکام مانده بودند. اعتراضات اخیر هم نشان میدهد بهرغم ژست سیاسی دولتمردان آمریکایی، اقلیتهای نژادی در آمریکا شانسی برای برابری ندارند مگر بهعنوان یک کالا، منافع سیاسی آمریکا را حفظ کنند.
نه فقط سیاهان و سرخپوستان، که زنان و جوانان و فقرا در آمریکا نیز حقوقی برابر دیگران ندارند. نگاه کالایی به زن، عملا جنس دوم بودن زنان را القا کرده و همین نگاه به فقرای آمریکایی، آنها را تبدیل به خیابانخوابهایی فاقد هویت کرده است.
وجود بالغ بر ۵۰میلیون خیابانخواب و متکدی در آمریکا نشان میدهد بهاندازه جمعیت یک کشور سرکوب شده در این کشور انسانها در رنج هستند.
بهجز اینها، دولت آمریکا با مهاجران نیز برخوردی انسانی ندارد. نه فقط فحاشیهای ترامپ و قوانین ضدانسانی کنگره، که سیستم سیاسی آمریکا مهاجرانی که عامل اصلی رشد آمریکا هستند را تحقیر کرده و فرهنگهای غیرآمریکایی را تخریب میکند و از آنها با تعبیر «وحشی» یاد میکند.
نگاه دولتمردان آمریکایی وقتی به مردم خود چنین است، روشن است که مردم سایر کشورها نیز با چه چشمی نگریسته میشوند.
مهمترین نماد این برخوردها، در ماجرای زندان ابوغریب عراق رخ داد که خشم جهانی را برانگیخت. در آن ماجرا زندانیان عریان تحقیر میشدند، فقط بهخاطر آنکه سربازان آمریکایی لذت ببرند.
قوانین کاپیتالاسیون به سود نیروهای آمریکایی در کشورهای تحت سلطه، اجازه اعتراض مردمی به این رفتارها را نمیدهد. با این حال مردم کشورهایی چون عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و پاکستان بهخوبی شاهدند که چطور آمریکا با حمایت از تروریستها حقوق آنها را زیرپا گذاشته و برای تسلط بر منابع انرژی، انسانها را کالایی قابل معامله و بیارزش در برابر منافع سیاسی میبیند.
اینکه آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرانی شلیک میکند، در داخل کشورها کودتا میکند، سلاحهای پیشرفته برای نسلکشی مردم یمن به عربستان میفروشد، کشورهای مستقل را تحریم میکند، مانع ارسال نفت، غذا و دارو به کشورها میشود، با کشورهای مختلف جنگ میکند و بمب هستهای بر سر مردم ژاپن میاندازد، همه بهخاطر آن است که در چارچوب فکری سیستم سیاسی آمریکا، انسانها ابزاری برای رسیدن به هدف سیاسی بوده و ارزش ذاتی و حقوقی ندارند.
در چنین شرایطی، آمریکا مدعی حقوق بشر شده و سعی میکند از حقوق بشر برای ایجاد فشار بر دیگر کشورها استفاده کند. از آنجا که بشر در نظام فکری سیاستمداران آمریکا ابزاری بیش نیست، حقوق بشر هم ابزاری است برای کسب منافع سیاسی و برای همین، رسانههای وابسته گاه حقوق تروریستها را حقوقبشر مینامند و اما برای کودکان یمنی و سوری و عراقی حقی قائل نیستند.
ایران در سالهای اخیر صدای مردم جهان برای رسوایی این نوع نگاه به حقوق بشر شده و با همکاری ملتهای مستقل میتواند نقاب حقوقبشری آمریکا را از چهره ضدانسانی این سیستم کنار بزند.