" به رغم تاکیدات جامعه بین الملل برتروریستی بودن گروه منافقین و قرار دادن این گروه در لیست سازمانهای تروریستی ، مقامات امنیتی آمریکا از اعطای تابعیت به 16 تن از اعضاء ارشد این گروه درعراق خبر دادند . " (1)
" آمریکا برای جلوگیری از اخراج منافقین از عراق توسط دولت این کشور ، طبق توافقات مخفیانه با سران این گروهک ، قرار است برای اعضاء سازمان که درعراق هستند و به ویژه آن عده ای اعضاء منافقین که با لهجه عراقی آشنایی کامل دارند ، تابعیت و شناسنامه عراقی تهیه کنند . " (2)
حکایت امروز منافقین مانند جنازه ای است که بر شانه های آمریکا قرار دارد و اختیاری برای آینده خود ندارند . آمریکا با حمایت از منافقین ، زمانی این جنازه را بر دوش خود می کشاند و زمانی با عدم حمایت ؛ آنها را همچون مرداری برروی زمین می اندازد و میرود و برای منافقین بی اختیار و بی اراده نیز قدرت هیچ اعتراضی وجود ندارند .
اوضاع امروز منافقین برای خود آمریکا نیز به معزلی بزرگ تبدیل شده است و آمریکا در مورد منافقین به موضع درماندگی رسیده است . گاهی از سر ترحم این جنازه را با خود می کشد و زمانی آن را رها می کند و زمانی دیگر که به یاد خدمات این فرقه می افتد ، باز می گردد و این مردار را چند متری دیگر با خود می کشاند .
زمانی که منافقین پیاده نظام صدام را تشکیل داده بودند و با سلاح های آمریکایی مردم ایران و عراق را قتل عام می کردند ، اگر چه سیاست این جنایتها را صدام تعیین می کرد اما این جنایات مخالفتی با اهداف ضد ایرانیٍ آمریکا نداشت بلکه برعکس ، لبخند را به لب دولتمردان آمریکا می نشاند ، بنابراین احتیاجی نبود که منافقین تروریست نامیده شوند . زمانی که پس از پایان جنگ تحمیلی منافقین به ترورهای کور و خمپاره زنی به مردم بی دفاع ایران مشغول بودند لازم نبود مورد غضب آمریکا قرار بگیرند و تروریست نامیده شوند اما 11 سال پیش بود که آمریکا با قرار دادن منافقین درلیست تروریستی ، اولین چوب را بر جنازه منافقین زد و آنها را در میانه راه رها کرد و رفت و زمانی که منافقین به جاسوسان چشم و گوش بسته آمریکا تبدیل شدند و اطلاعات سازمانهای جاسوسی اسرائیل را برضد ایران به نام خود منتشر کردند ، آمریکا کمی به عقب برگشت و این مردار در میان راه مانده را دوباره با خود همراه کرد و از آنها حمایت کرد . از آنجا که منافقین بی جنبه ترین موجودات کره خاکی هستند ، گمانشان این بود که تا همیشه تاریخ بشریت ، امریکا با آنها همراه است . اما آمریکا همانگونه که گفته شد بارها و بارها این جنازه پر از تعفن را که بوی گندش آبرو ریزی فراوانی برای این کشور به همراه داشت رابه حال خود رها کرد و رفت . واگذاری اداره اردوگاه اشرف به ارتش عراق و امروز اعطاء تابعیت آمریکا به 16 نفر از کادر رهبری منافقین و تلاش برای گرفتن شناسنامه عراقی برای آن دسته از منافقینی که بالهجه و زبان عربی آشنایی دارند نیز همان حکایت رها کردن و بازگشت دوباره آمریکایی ها به سوی منافقین است .
بدبختی منافقین این است خیلی زود گذشته ها را فراموش می کنند و یا ترجیح می دهند در مواجهه با تاریخ – که بخش انکار ناپذیر زندگی بشر است – یا آن را انکار کنند و یا دست به کتمان آن بزنند . بنابر همین اصل است که آنها نمی خواهند بپذیرند در مقابل آمریکا تا این حد حقیر شده اند .
از این مطلب بگذریم که منافقین قرار بود روزی ایران را تصرف کنند و به تهران بیایند ، اما با مقایسه روزهایی که شعار واحد رجوی رفتن به ایران بود و بر این نکته تاکید می کرد که " ما در عراق مهمان هستیم " ، با روزگار حال حاضر نیروهای وارفته گروهک تروریستی رجوی که آمریکا به 16 نفرشان پناهندگی داده و تلاش سیاسیون آمریکا برای گرفتن شناسنامه عراقی برای برخی دیگر از افراد این فرقه ، به خوبی می توان نقشه تنزل شدید منافقین راترسیم نمود .
چند ماهی است که منافقین فقط از لزوم خروج از لیست تروریستی اتحادیه اروپا دم می زنند و دیگر حرفی از خروج از لیست تروریستی آمریکا نمی زنند . گویا منافقین به همین حد که بقایای جنازه شان توسط آمریکایی ها به این طرف و آن طرف کشیده شود و چند نفری از آنها در آمریکا پناهندگی بگیرند و چند نفر هم دارای شناسنامه شوند راضی هستند . اگر چه آنها نمی خواهند از نشعگی این اندک توجه آمریکا خارج شوند و به بدبختی های بعدی خود فکر کنند ، اما خوب می دانند که مردار را باید به خاک سپرد و آمریکا نیز به همین زودی از بذل همین اندک توجه گاه و بیگاه به آنها نیز سر باز خواهد زد و منافقین به گور تاریخ خواهند پیوست.