جربا در مسیر بی بازگشت رجوی

Jarba Maryamدیدار اخیر مریم رجوی و احمد جربا دو تروریست ایرانی و سوری در فرانسه گرچه که از طرف خود منافقین و احتمالا به منظور دهن‌کجی و تهدید جمهوری اسلامی خیلی مهم جلوه داده شد اما نکاتی علیه منافقین در آن نهفته است که کما فی السابق از ذهن خاک خورده رهبری این گروهک پنهان مانده است. بر سر یک سفره نشستن با دشمنان ایدئولوژیک که به مرام منافقین بدل شده این بار هم بر خلاف انتظار آنان نتوانست پیامی را برای مخالفانشان به همراه آورد.

آنچه در ملاقات دو پرزیدنت خیالی، بسیار بر آن تکیه شد نقاط مشترک سازمان منافقین و مخالفین اسد بود. در ادامه به بررسی این اشتراکات خواهیم پرداخت.

مریم رجوی که به ندرت می شود سخن راست از او شنید به نظر می رسد به درستی مشترک بودن سرنوشت سازمان خود با ائتلاف مخالفان سوریه را بیان کرد. اما مهمترین این اشتراکات تاریخچه مشترک این دو گروهک است.

سازمان منافقین و مسعود رجوی رهبر سابق و فراری امروز آن در سال های ابتدایی انقلاب اسلامی ایران بارها در سخنرانی هایش اعلام کرد که قصد دارد ایران را به لبنانی دوم تبدیل سازد. اما کمتر از دو ماه از شلیک اولین گلوله ها از دهانه تفنگشان و ایستادگی مردم ایران در برابر منافقین همسر و بقایای سازمانش را در تهران جا گذاشت و خود و پدرزن آینده اش ابوالحسن بنی صدر به دیار فرانسه گریختند.

اما جالب اینجاست که علی رغم شکست و فرار مفتضحانه از ایران و سفر به دیار فرنگ، نه تنها رجزخوانی هایش پایان نیافت که بر ادعاهایش هم افزوده شد. گرچه این گروهک بعد از آن و نیز تا کنون به مدد دلارهای بعثی، آمریکایی و فرانسوی و... در عرصه سیاسی به حیات نباتی اش ادامه داده است اما با وجود داد و قال های بی شمار این تشکیلات که دیگر نیمچه قدرت نظامی سابق خود را هم ندارد نتوانسته تا امروز اتفاق خاصی را در حیات سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران باعث شود.

این همان بزرگترین نقطه مشترک مناقفین و اتئلاف مخالفان سوری است. درست در آن لحظه که بوی باروت به پره بینی سران آن گروه در سوریه رسید کروات به تن جبهه نبرد را ترک می کنند و رحل سفر فرانسه می کنند. چند دیدار دیپلماتیک و ضیافت شام کاری، برگزاری چند آکسیون و میتینگ و احتمالا بعد از آن هم پاشیدن نقل و نبات و جشن عروسی و به هم رسیدن دل های عاشق؛ شاید چندتایی هم انقلاب ایدئولوژیک.

ائتلاف مخالفان سوری بشار اسد در حال حاضر مشغول دریافت آخرین ضربات کاری از دست دولت سوریه می باشد و دیگر وقتش رسیده بود که با فرار ظفرمندانه و استراتژیک رهبرانش انحلال قریب الوقوع خود را چاره ای سازند.

گذشته از پیشینه مشترک این دو گروهک می توان به پسینه مشترک و قابل پیش بینی آن دو هم اشاره ای داشت.

این پسینه مشترک گروهک سوری با همتای ایرانی اش را می توان در احوالات امروز رجوی ها و تشکیلات به بن بست رسیده منافقین جست. منافقین پس از سال ها تقلای بی حاصل در حال از دست دادن تمام داشته های خود می باشد و با سرعت باور نکردنی به سوی محاکمه و انقراض پیش می رود. رهبری این سازمان در اثر بارها و بارها خطا در تحلیل ها و بررسی های خود از اوضاع نبرد دچار سرشکستگی و خجلت بی حد شده و این مساله روان او را بیمار ساخته است. رجوی و جاه طلبی بی پایانش کار را به جایی رسانده است که انتظار دارد اعضا به جای دستورپذیری از فرامینش، خود وی را پرستش کنند. رهبری ماکیاولیستی او در فرقه خود کارد را به استخوان برخی اعضا رسانده و هر روز خیل جداشدگان از منافقین افزایش می یابد.

اکنون سازمان منافقین منتظر رویدادی است که فرجی برایش به همراه داشته باشد؛ چراکه به زودی و به دنبال محاکمه و یا انتقال از عراق حیات نباتی این گروهک هم به مرگ نزدیک و نزدیک تر می شود. این همان آینده مشترکی است که در انتظار تروریست های سوری سفر کرده به فرانسه می باشد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31