در گروهک منافقین موسوم به مجاهدینخلق ترکیب ناهمگونی از ایدئولوژیها و مکتبها است که به حقیقت مفهوم همان واژه صحیح التقاط را به ذهن متبادر میسازد. اما جالبتر آنکه این شوربای پر از ایدئولوژی هیچگاه با عمل این گروهک و تصمیمات رهبران آن همخوانی ندارد و رفتار این گروهک تماما در تضاد با منشور و شعارهایش است. از تضاد اسلام و کمونیسم، تشیع و مارکسیسم و سپس مارکسیسم و امپریالیسم در راس تضادهای این گروهک است. تضاد بین رفتارهای وحشیانه، ترور بیگناهان کوی و برزن در ایران و ژستهای بشردوستانه و حامی مردم ایران و... .
در سیر بیپایان این تضادها گروهک منافقین اما اخیرا تضاد جدید دیگری از خود به نمایش گذاشته است و آن قرار گرفتن در جبهه تروریسم دولتی عربستان سعودی وهابی است. منافقین که از بدو تاسیس خود را شیعه مینامیدند و حتی رهبر فراریش در اوج همکاری با صدام سعی داشت با عکس گرفتن درکنار مزار امامان شیعه(ع) در عتبات عالیات در عراق بر این موضوع پافشاری کند. عزاداری برای حضرت سیدالشهدا در ایام عزای محرمالحرام هر ساله البته به شکل خاص خود از این دست رفتارهای منافقین است. پخش ویژه برنامههایی از شبکه تلویزیونی منافقین در مناسبات مذهبی شیعیان هم چنین موید این مساله است. از طرفی در منشور این گروهک بر شیعه دوازده امامی بودن اشاره شده است.
در روزهای اخیر و با حمله جبهه وهابیت به رهبری عربستان سعودی به یمن و راهاندازی دوره جدیدی از شیعهکشی، گروهک منافقین بر طبق انتظار در این جبهه قرار گرفت و تاختوتاز وهابیها بر شیعیان و قیام انقلابی آنها در کشور خودشان را تایید و تحسین میکند. البته این موضوعی سابقهدار است و تقریبا تاریخ در گروهک منافقین خیلی زود تکرار میشود. روحیه شیعهستیزی در ماجرای حمایت از اشغال خونبار موصل به دست داعش، نیروی تروریستی ضد شیعه و مزدوری صدامحسین برای اطفاء آتش انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق و همدستی منافقین با ارتش بعث در کشتار شیعیان هموطن خود هم قابل مشاهده است.
مریم رجوی به دلیل آنکه حتی در غرب هم به عنوان سردسته یک گروهک تروریستی به شمار میآید کمتر از طرف رسانههای بینالمللی وقعی به وی داده میشود و تنها در رسانههای احزاب و دولتهای مخالف ایران اعلام موضع میکند؛ بارها با شبکه العربیه که رسانه مبلغ سعودیها و وهابیت است همکاری و سخنرانی کرده است. این که تروریسم خلقی رجوی با تروریسم دولتی وهابیت در عربستان هم اکنون دست در دست هم دادهاند بیشک از قبیل قرار گرفتن این گروهک مدعی ایدئولوژی چپ و مارکسیست زیر چتر حمایت آمریکا و اروپای امپریال است.
گرچه منافقین از این خوش خدمتی به آل سعود به شکل واضحی به دنبال دریوزگی دلارهای سعودی است و ناگفته پیداست که سرکرده فراری منافقین با حلوفصل مشکلات ناشی از پرونده هستهای و بازگشت رابطه ایران و غرب به حال قبل به دنبال پایگاه و پناهگاه جدیدی است اما باید این را درمحاسبات خود لحاظ کند که دولت سعودی هم پایگاهی قدرتمندتر و یا قابل اعتمادتر از اروپا و آمریکا نیست و ورود به جبهه وهابیت که خود دچار تزلزل و از دست دادن پایگاههایش در خاورمیانه است چندان استراتژی معقولی به نظر نمیرسد. ضمن اینکه گروهک تروریستی منافقین باید بر تاریخچه خود مروری انجام دهد تا بداند یک گروهک در اندازهای نیست که حتی با یک به اصطلاح اتحاد استراتژیک هرچند که تناقضات درونیشان را آشکار کند، بتواند مشکلی برای جمهوریاسلامی ایران ایجاد کند.