ورود پلیس عراق به اردوگاه اشرف اگر چه دایره رفتارهای تروریستی فرقه رجوی را محدودتر کرده است اما تجربه نشان داده که منافقین حتی با وجود محدودیت های اینچنینی باز هم حساب ویژه ای برای عملیات های تروریستی باز کرده اند و از هر فرصتی برای انجام آن استفاده می کنند.
منافقین با ورود آمریکا و خلع سلاح فرقه، بهره برداری تبلیغاتی وسیعی از این مساله کردند و اعلام نمودند که سلاح ها را تحویل داده اند بنابراین باید با آنها خارج از ضوابط با یک گروه تروریستی رفتار شود.
از سویی دیگر جدا شده ها بارها با افشاگری های خود در مورد رفتارهای تروریستی فرقه و تلاش برای انجام عملیات های تروریستی – حتی بعد از خلع سلاح – منشا رسوایی های فراوانی برای منافقین شده اند.
اشاره یکی از جدا شدگان از فرقه رجوی به ابعاد حماقت های سران باند رجوی برای انجام عملیات های تروریستی موید ذات تروریستی این فرقه است و اثبات این مساله که منافقین به هیچ عنوان نمی توانند از خیال عملیات های تروریستی خود جدا شوند.
در وبلاگ این جدا شده آمده است: " سازمان روی این دانشجویان سرمایه گذاری زیادی کرده و ساپورت مالی میکند که در خرابکاری ها و بمب گذاری درعراق بیشترین فعالیت را دارند هر کاری هم سازمان میگوید انجام میدهند و بعد از هر خرابکاری یا بمب گذاری در عراق گزارش کار میدهند و سازمان همه را تقصیر رژیم ایران می اندازد و اعلام میکند که دست رژیم ایران در کار است و استفاده سیاسی آن در جیب سازمان ریخته میشود. "
سابق بر این بارها در مورد رفتارهای فرقه ای و تروریستی منافقین سخن به میان آمده بود و از روش های اعمال این تصمیم ها سخن گفته شده بود؛ اینکه منافقین به گروه های تروریستی آموزش عملیات های تروریستی می دهند و منابع مالی برخی عملیات های تروریستی را تامین می کنند و اینکه در بسیاری از خرابکاری ها در عراق یک پای ثابت هستند.
با افشاگری هایی که به مرور زمان بیشتر هم می شود بر هیچ کس پوشیده نیست که منافقین هنوز هم مانند گذشته رفتارهای تروریستی خود را انجام می دهد و تنها تفاوت آن با گذشته دراین است که رفتارهای امروز منافقین همانند دوران صدام به صورت علنی انجام نمی شود اما روش و خواست مسعود و مریم رجوی همچنان پیاده می شود: " ... بعد ما اعتراض کردیم به مسئول ضد اطلاعات. انتقاد کردیم که توی بمب گذاری عراق که دانشجویان انجام میدن با فرمان و پشتیبانی سازمان مردم بی گناه عراقی کشته می شوند، مسئول ضد اطلاعات فرقه مسعود رجوی لبخندی زد گفت در راستای سرنگونی رژیم ایران است برادر مسعود فرمان داده مشکلی ندارد تازه سودش به جیب سازمان می ریزد اعلام میکنیم که کار رژیم ایران است."
مرور رفتارهایی از این دست یادآور روش های آشنایی است که در مکتب ماکیاول رواج داشته است و توجیه وسیله برای رسیدن به هدف را نشان می دهد . اوج بلاهت و درجه بالای بی خردی منافقین به جایی رسیده است که برای رسیدن به هدف پلیدشان از کشتن مردم عراق نیز ابایی ندارند .
منافقین طبق گفته های این جدا شده از فرقه برای انجام عملیات های تروریستی نتوانستند از اندک طرفداری که برای خود در عراق جمع کرده اند، شخصی را پیدا کنند که با اعتقاد قلبی اقدام به انجام این کار کند و از این رو بود که به سراغ دانشجویانی رفتند که مسلما برای ادامه زندگی دچار مشکل مالی بودند: " هر دفعه که دانشجویان سنی عراقی میامدن در پایان پاکتهای پول و جعبه های شیرینی را تقدیم دانشجویان میکردند و کلی تشکر از زحمتهایی که میکشند ."
چیزی که مشخص است این که با ورود پلیس عراق به اردوگاه اشرف، اگرچه دامنه ورود و خروج منافقین و مواجب بگیران آنها تنگ تر خواهد شد اما بازخورد رفتارهای تروریستی این فرقه کم نخواهد شد و از طریق کانالی دیگر اقدام به فعالیت های تروریستی خواهند کرد که می تواند ایجاد تمرکز بیشتر در " اور" برای سازماندهی عملیات های تروریستی درعراق و دیگر نقاط باشد .
شاید در منظر برخی این فرضیه مطرح شود که ایجاد محدودیت برای ورود و خروج به اردوگاه اشرف برای منافقین یعنی بسته شدن تمام منافذ رفتارهای تروریستی منافقین در عراق، اما مساله اساسی که در این بین نباید فراموش شود این است که رفتارهای تروریستی منافقین در کم اثرترین جهت همانند آتش زیر خاکستر است که با کوچک ترین وزشی دوباره مشتعل می شود . منافقین برای رفتارهای تروریستی خود که جزو ذات تغییر ناپذیرشان است راه های زیادی را انتخاب می کنند و از طریق کانال های زیادی وارد می شوند، بنابراین بسیار ساده لوحانه است اگر این استنباط به وجود بیاید که تحت شرایط خاص تروریسم از ذات منافقین پاک می شود.
منافقین روزی با ترورهای کور، روزی دیگر با بمب گذاری و روزی دیگر با عملیات نظامی بر علیه مردم کشورمان و خیانت از طریق حمله نظامی به مرزها اقدام به تولید تروریسم می کردند. این تروریسم البته فقط به مردم ایران هدیه نشده است و مردم عراق نیز بارها طعم تلخ آن را توسط این گروه چشیده اند.
حیات منافقین را مسعود رجوی بر اساس زیستن باشرایط بحران ترسیم کرده است زیرا بدون بحران نمی توان به ادامه حیات این فرقه امیدوار بود. اگر بحران باشد مسعود و مریم رجوی می توانند پیام بدهند و نیروهای وارفته را تشویق به ماندن کنند و به آنها نوید فردای بهتری را بدهند که قرار بود 28 سال پیش از راه بیاید اما معلوم نیست این فردای بهتر و صبح پیروزی کجا گم و گور شده است.
امروز هم مسلما منافقین ترتیبات خاصی برای بازتولید تروریسم در سر می پرورانند که صدای آن در آینده واضح تربه گوش خواهد رسید .
پی نوشت:
* نقل قول ها از وبلاگ مجید روحی
