بندهای انقلاب

غلامرضا یوسفی

 

 

Gh Yosufi

 

این بندها که نقطه آغاز آن طلاق بود و از سال 70 شروع شد به شرح زیر بودند :

1 _ بند " الف " ، منظور همان طلاق زن یا طلاق اجباری جدایی زن و شوهر از یکدیگر بدون هیچ قید و شرطی بنا به تعبیر خودشان این اولین گام یا ورودی به انقلاب " مریم " بود ، در ابتدا این حرکت شامل افرادی ( چه زن ، چه مرد ) بود که به قول معروف ماده داشتند " متأهل " بودند .

از آنجا که اغلب افراد واکنش منفی نسبت به این موضوع داشتند ، رجوی در توجیه این کار اجباری در نشستی گفته بود : هدف از انقلاب سرنگونی است نه چیز دیگری ، مریم عضدانلو در تشریح " بند الف " یا همان طلاق می گفت : هدف از طلاق زن ، وصل و شناخت رهبری و آزاد کردن انرژی تک تک شماست .

بعد از مدتی اعلام کردند که شما زن را طلاق دادید ، اما همچنان چشم تان دنبال اوست و کندن از او که مثل غل و زنجیر به دست و پای شما پیچیده است ، امکان پذیر نیست مگر این که آن را در نقطه دیگری ببینید ، نقطه رهبری . به خاطر همین بود که بند " دوم " یا همان بند " ب " ابلاغ شد .

2 _ بند " ب " ، که توسط مریم عضدانلو اعلام شد به این شکل بود که می گفت زن را بایستی در حریم رهبر عقیدتی دید و یک کسری نوشته بود که از این قرار بود :

عدم حمل تناقض

___________________

رهبر عقیدتی

اسم این کسر به اصطلاح گذاشته بودند کسر " رهایی " ، اگر چه در بند " الف " صرفاً موضوع طلاق مطرح شده بود ، اما در این بند اعلام شد طلاق که صورت گرفته موقتی نیست و الدوام است .

3 _ بند " ج " ، بعد از مدتی که دیدند با طلاق الدوام هم جواب نداد ، این بند را اعلام کردند که مسعود رجوی و مریم عضدانلو نشستی با لایه های بالا گذاشته بودند و نوار آن نشست را برای همه گذاشتند که در آن نوار گفته بودند : نه تنها زن را طلاق داده ، بلکه همه زنان جهان را بایستی در حریم رهبری دید ." یعنی طلاق زن حتی در ذهن و به صورت همگانی در غیر این صورت نمی توانید پای طلاق الدوام را سفت کنید .

4 _ بند " د " این بند پذیرش هژمونی زنان بود که هم زمان با اعلام این بند تقریباً همه زنان را در مواضع فرماندهی گذاشتن و خواستار آن شدند که همه باید بدون قید و شرط هژمونی آنها را بپذیرند .

در توجیه این بند مریم عضدانلو می گفت : این بند " د " اثبات بندهای قبلی است و تا زمانی که از این بند عبور نکنید ، بندهای قبلی همچنان سوراخ است و بازگشت پذیر خواهید بود و هر کسی که عبور نکند علاوه بر این که طلاق نداده بلکه از بندهای قبلی نیز عبور نکرده است و نمی تواند زن را یک انسان ببیند .

برای زنان هم می گفت اگر نتوانند اعمال هژمونی کنند یعنی که هنوز خودشان را ضعیف و زن می دانند .

5 _ بند " ش " ، یعنی شورای رهبری که تعدادی زن ، 12 عضو و 12 کاندید عضویت را انتخاب کرده و معرفی نمودند که تماماً توسط مریم عضدانلو این انتخاب ها صورت گرفته بود .

که در توجیه این بند می گفتند که پذیرش هژمونی به تنهایی کافی نبود ، چون که از قبل هم تعدادی از زنان در رده های فرماندهی بودند ، برای اثبات بحث انقلاب و دستاوردهای آن و از طرفی کسب صلاحیت این زنان بایستی که آنها را به سطح رهبری ارتقاء می دادیم .

بعد از این بند بود که تقریباً تمام مردانی که در رده های فرماندهی بودند برداشته و فرماندهی را به زنان دادند و آنها بودند که تصمیم گیری می کردند ، خود رده بالایی ها در نشست های مختلف می گفتند که زنان صلاحیت شان بیشتر است ، به دلیل این که بهتر می توانند خط و خطوط را پیش ببرند و به این شکل آنها را تأیید می نمودند .

6 _ بند " ر " ، با انتخاب مریم عضدانلو در شورای مقاومت به عنوان رئیس جمهور و تحمیل آن به عناصر وابسته به منافقین در شورا این بند اعلام شد که مسعود رجوی در درون مناسبات طوری وانمود می کرد که این کار یک پیروزی و دستاورد بزرگ سیاسی است و برای تشکیلات سازمان پیروزی ایدئولوژیک ، که بر همین اساس بود که مریم عضدانلو را به فرانسه فرستادند .

7 _ بند " ف " یعنی فردیت ، زمانی که مریم عضدانلو در فرانسه بود این بند را اعلام کرد که به دنبال آن سلسله نشست هایی در این رابطه برگزار شد ، قبل از آن که در اشرف این کار صورت بگیرد در فرانسه با افرادی که از اشرف به خارج برده بودند این نشست ها را برگزار کردند .

خودشان در توجیه این بند می گفتند چون خط پیش نمی رفت و کسی حرف دیگری را قبول نداشت و خودش را بالاتر می دانست این بند را آوردند که فردیت ( شخصیت ) افراد را بشکنند و بی هویت شان کنند .

در اشرف هم نشست های طولانی برگزار کردند ، در این نشست ها بایستی تک تک افراد در مورد وضعیت خودشان و خصوصیات فردی ، فرمان پذیری ، هژمونی زنان صحبت می کردند و در پایان این نشست ها خود مسعود رجوی در بغداد و در سالنی که معروف به سالن شورا بود برای هر 3 مرکز به صورت جداگانه نشست گذاشت که معروف به نشست های " حوض " شد و در همانجا عملیات جای برای تمامی نفرات ابلاغ شد .

8 _ بند " هـ " همردیفی که با انتصاب مهوش سپهری ( نسرین ) این بند ابلاغ شد می گفتند چون نسرین صلاحیت اش را دارد به عنوان مسئول اول سازمان و همردیف مریم عضدانلو می باشد . مریم عضدانلو خودش هم می گفت من از شما نه تنها یک همردیف بلکه هزار همردیف یا هزار نسرین می خواهم .

9 _ بند " س " بند سین که سال 77 ابلاغ شد به گفته خودشان بند سرنگونی بود و افراد بایستی می گفتند که در راستای این کار چقدر تلاش کردند و دستاوردشان در این سالیان چه بوده است .

به این ترتیب مسعود رجوی می خواست تمام جنایات و گند کاریهایش از یک طرف و بن بست سیاسی و استراتژیکی اش را از طرف دیگر به گردن دیگران بیندازد و این که خلاصه بگوید علت قرار گرفتن در چنین شرایط چیزی نیست جز این که شما انقلاب نمی کنید .

و می گفت اگر شما انقلاب کنید من می دانم چه کار کنم ، بعد هم گفت حالا که این طوری شما کار می کردید من آ 77 یعنی آمادگی عملیاتی ابلاغ می کنم ، شما بروید ، آماده شوید و به این ترتیب با شیادی یک سال دیگر همه را سر کار گذاشت .

10 _ بند کار و مسئولیت : اگر چه چیز زیادی از بقیه بندهایی که گفتم به دلیل قبول نداشتن نفهمیدم ، از این یک بند هم هیچ سر در نیاوردم ، نه تنها من بلکه اغلب این طوری بودند ، فقط مریم عضدانلو می گفت هدف از این پذیرش هر چه بیشتر کار و مسئولیت است ، شما از بندهای انقلاب عبور کردید که مسئولیت بیشتری قبول کنید

11 _ بند " ص " این بند که بعد از سرنگونی صدام ، خلع سلاح و دستگیری و آزادی مریم عضدانلو در زمانی که فرانسه بود از قول او در اشرف به عنوان بند یازدهم به اصطلاح انقلاب اعلام شد ، بند " ص " گفته بودند ، یعنی صبر و پایداری برای همه تا عبور از مرحله گذار .

یادم می آید موقع ابلاغ این بند به جز تعدادی انگشت شمار که افراد خودشان بودند ، حداقل در قسمتی که من بودم با واکنشی سرد و بسیار منفی مواجه شد به طوری که همانجا به حالت تمسخر بندها از حالت رادیکال در آمده و نرم تر شده است و یا می گفتند مریم خانم در فرانسه نشسته است ، عشق و حال خودش را می کند و به ما در عراق می گوید صبر داشته باشید .

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31