باید استاندارد واحد داشت، نه استاندارد دوگانه

1باید استاندارد واحد داشت، نه استاندارد دوگانه

این کلمات سخنان ترجمه شده رئیس جمهوری ایران، حسن روحانی، در کنفرانسی است که اخیرا در تهران برگزار شد و من نیز در آن شرکت داشتم. اشاره وی به عادت ایالات متحده آمریکا و همراهانش است که از یک سو تروریسم را تقبیح می کنند و از سوی دیگر زمانی که رفتارهای تروریستی منافع آنان را تامین می کند، این عمل را مورد تشویق و حمایت قرار می دهند. مهارت آمریکا در اتخاذ اسانداردهای دوگانه بدان معناست که برای مثال واژه «تروریسم» به موقعیت هایی اطلاق می شود که هواپیماهایی به ساختمان هایی در آمریکا برخورد کنند اما زمانی که یک ناو جنگی آمریکایی هواپیمای مسافربری ایرانی را با شلیک توپ جنگی ساقط می کند و تمام مسافران آن را می کشد، تروریسمی در کار نیست.

نگاهی به واقعیت

در حالیکه ایران در غرب و اسرائیل به عنوان یک حامی بی رحم تروریسم در سراسر جهان نشان داده می شود، این کنفرانس بر روی یک واقعیت کمتر دیده شده تمرکز کرده بود: این که ایران قربانی ترور است.

طبق محاسبات ایرانی ها، بیش از 17000 نفر از مردم این کشور در نتیجه عملیات های تروریستی رخ داده پس از انقلاب اسلامی سال 1357 کشته شده اند که اغلب آن حملات توسط مجاهدین خلق به وقوع پیوسته است.

در بین قربانیان، فاطمه طالقانی 3 ساله دیده می شود که در اتاقش توسط اعضای مجاهدین خلق به آتش کشیده شد، زینب کمائی نوجوان که با چادرش خفه شده بود و همچنین داریوش رضایی نژاد 35 ساله، یکی از 5 دانشمند ترور شده ایرانی در سال های اخیر که ظاهرا با کمک اسرائیلی ها ترور شده است.

من در تهران با شهره پیرانی، همسر رضایی نژاد و دختر 8 ساله اش که سعی می کرد به مادرش مشاوره دهد کدام یک از عکس های خانوادگی شان را به من نشان دهد، گفتگو کردم.

رضایی نژاد که یک محقق دانشگاهی بود و در سازمان انرژی اتمی ایران نیز فعالیت می کرد، در سال 2011 به ضرب گلوله کشته شد. پیرانی عواقب روحی و روانی سنگین مشاهده ترور همسرش را برای من توصیف کرد اما با این وجود، برای افرادی که مرتکب این جنایت شده اند نیز اظهار تاسف نمود و این عمل را از سر درماندگی آنان دانست.

حمایت مادی

دولت ایالات متحده همچنین به شکل نه چندان نجیبانه ای برای برخی از تروریست های ایرانی ابراز احساسات کرده است. در سال 2012، وزارت خارجه آمریکا علی رغم وجود گزارشاتی مبنی بر ادامه فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین خلق، این گروه را از لیست گروههای تروریستی خود خارج کرد.

گلن گرینوالد، خبرنگار برجسته آمریکایی از این کار با این عنوان یاد نمود «عملی که بیش از هر اقدام دیگری که من می توانم بیاد بیاورم فسادی که در قلب فرهنگ سیاسی واشنگتن وجود دارد را نمایان کرد.»

طبق نوشته گرینوالد، زمانی که هنوز این سازمان در لیست گروههای تروریستی قرار داشت، مقادیر زیادی پول به سیاستمداران دموکرات و جمهوری خواه، روزنامه نگاران و چهره های اثر گذار در تصمیم سازی پرداخت کرده بود که بعدا آن ها به طرفداران این سازمان تبدیل شدند.

گرینوالد همچنین مطرح می کند در کنار آموزش های نظامی به عناصر مجاهدین خلق در خاک آمریکا، این جانبداری ها و همکاری ها به نظر می رسید تحت عنوان «حمایت مادی» از تروریسم قرار گیرد که این عمل در آمریکا جرم محسوب می شود.

اما دستگاه قضایی آمریکا ترجیح می دهد این قانون را فقط برای مسلمانان بیچاره استفاده کند. مسلمانانی مانند سید فحد هاشمی، یک شهروند امریکایی و فارغ التحصیل از دانشگاه بروکلین که به 15 سال حبس محکوم شد. وی پیش از محاکمه نیز به اتهام حمایت مادی از القاعده چندین سال در زندان های انفرادی به سر برده بود.

هویت دقیق «حمایت» هاشمی چه بود؟ این که وی تنها یک بار به فردی که از اتفاق به اعضای القاعده جوراب و کت بارانی فروخته بود پناه داده بود.

ایالات متحده در محکمه

با مشاهده مقاله اخیر وال‌استریت‌ژورنال به عنوان «قربانیان ترور چشم انتظار آب شدن یخ روابط با ایران» مجددا واژه «استاندارد دوگانه» به دهن خطور می کند. در این مقاله توضیح داده می شود قربانیان تروریسم بیش از 100 پرونده حقوقی علیه ایران در دادگاههای آمریکا تشکیل داده اند که در آن ها ایران به حمایت از حملات تروریستی متهم شده است؛ از بمب گذاری سال 1983 در لبنان تا حملات 11 سپتامبر.

در ادامه این مقاله با اشاره به گفته های وکلای قربانیان اشاره شده «تنها با برداشته شدن تحریم های هسته ای ایران، میلیارد ها دلار از دارایی های ایران در اروپا و سایر نقاط جهان آزاد می گردد که می تواند به عنوان بخشی از غرامت قربانیان ترور مجددا توقیف شود.»

بمب گذاری محل اقامت نیروهای آمریکایی در لبنان در سال 1983 غالب اوقات به حزب‌الله لبنان که مورد حمایت ایران است نسبت داده می شود در حالیکه در آن زمان حزب الله حتی به صورت رسمی وجود خارجی نیز نداشت. اگر بخواهیم از این منطق تبعیت کنیم به نظر می رسد آمریکا هم می تواند تحت پیگردهای بی شمار حقوقی قرار بگیرد؛ چه در لبنان و چه در سایر نقاط جهان.

آمریکا نه تنها محموله های بی شماری از سلاح را طی حمله اسرائیل به لبنان به آن کشور گسیل می داد، بلکه با کمک مالی و حتی حمایت معنوی از اسرائیل تحت عنوان میلیون ها دلار کمک سالیانه برای دفاع از خود، به تروریسم ادامه دار علیه مردم غزه کمک کرده است. اقدامی که تنها در سال 2006 منجر به کشه شدن بیش از 1200 انسان شد که اغلب آنان غیر نظامی بودند.

فرایند عملکرد استاندارد

دیگر علاقمندی های آمریکا، از جمله حملات پهپادی و جنگ های استکباری نیز می توانند ماهیتی کاملا تروریستی داشته باشند. علاوه بر این، همانطور که ثریا سپه پور در سخنرانی خود در کنفرانس مورد اشاره در تهران بیان کرد: تحریم های اقتصادی بر علیه ایران با توجه به تاثیراتی که بر سلامت شهروندان بی گناه می گذارد، نوعی از «تروریسم تحریمی سازمان ملل» را شکل داده است.

یکی از نمونه های بارزتر این نوع از تحریم های بی رحمانه کشور عراق است. گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه نیم میلیون کودک عراقی تا سال 1996 در نتیجه این تحریم ها کشته شدند. فاجعه ای که مادلین آلبرایت در پاسخ به آن گفته بود: «ما فکر می کنیم ارزشش را دارد.»

در نهایت زمانی که صحبت از ترور مردم به میان می آید، «سرزمین آزادی[آمریکا]» با اختلافی فاحش جمهوری اسلامی را شکست می دهد. اما این پیروزی به طور عمده در حلقه های رسانه ای گزارش نشده باقی می ماند زیرا اتخاذ استانداردهای دوگانه به روال عادی آنان بدل شده است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31