اقتصاد به زبان خیال(4)

Eqtesadbezabanesade

با نگاه ویژه به زندگی و تفکرات محمود عسکری‌زاده که کتاب «اقتصاد به زبان ساده» را نوشت.

جزوه استثمار: سعید محسن

استثمار که در فصل سوم کتاب اقتصاد به زبان ساده محمود عسکری زاده بررسی شده، موضوع یک اثر مهم دیگر مجاهدین را نیز به خود اختصاص داده است، جزوه ای با عنوان "استثمار از دیدگاه ایدئولوژی اسلامی ما ". این جزوه 18 صفحه ای در سال های پیش از شهریور 1350 توسط سعید محسن آموزش داده می شد. پس از نابودی جزوه در شهریور 1350، فرهاد صفا آن را مجدداً تدوین کرد. محسن در این جزوه ریشه استثمار را تصرف ابزار تولید توسط عده ای محدود می داند و می گوید: 

"در مناسبات سرمایه داری نباید فقط به استثمار مستقیم کارگر توسط سرمایه داری که از او کار می کشد، توجه کرد؛ زیرا علاوه بر این وجه اصلی، استثمار در وجود و اشکال متعددی تظاهر می کند. مثلاً یک کارگر صرف نظر از داخل کارخانه، در خارج آن نیز به طرق مختلف مورد بهره کشی قرار می گیرد... کارگر مقدار اندکی از ارزشی را که تولید کرده به ازاء چند ساعت اتلاف و فرسودگی حیات خود به عنوان مزد دریافت می کند.

آنگاه همین مزد را که در اصل شکل جدید حیاتش می باشد در روابط ظالمانه دیگری (تهیه مایحتاج زندگی) از دست می دهد. مثلاً قند و شکر و گوشت و نان و ... را گاهی به چندین برابر قیمت واقعی باید بخرد و یا چون از بهداشت و فرهنگ رایگان و .... خبری نیست، باید حقوق چندین روز و چه بسا چندین ماه را در این راه خرج کند. بدین ترتیب کارگر با از دست دادن اجباری مزد، خود را در مراحل گوناگون دچار استثمار مضاعف می شود."

سعید محسن که او نیز در خرداد 1351 هم زمان با محمود عسکری زاده به جوخه اعدام سپرده شد، حتی موضوعی نظیر ترافیک و راهبندان را نیز به نظام سرمایه داری ربط می دهد و می گوید:

"سیستم ظالمانه و استثماری سرمایه داری همه مسائل اجتماعی و انسانی را تحت تأثیر زیان بار خود قرار می دهد. مثلاً مشکل ترافیک که خاص جوامع سرمایه داری و وابسته است، حیات میلیون ها انسان را به رایگان تباه می کند، زیرا داشتن ماشین سواری شخصی که یک احتیاج کاذب و غیر ضروری است، حجم ترافیک را به طور چشمگیری افزایش داده و تراکم آن باعث می شود که مسیرهای کوتاهی در مدتی طولانی طی شوند و بدین وسیله چه اوقات با ارزشی که به صورت مرده و تلف شده، حیات انسان ها را با خود مدفون می سازد." (جزوه استثمار، 3 2)

بخش دوم جزوه استثمار به تبیین موضوع با استفاده از آیات و روایات اختصاص دارد. سعید محسن با استناد به آیه 6 سوره طه، آیه 13 سوره جاثیه، آیه 21 سوره بقره، آیه 70 سوره اسری، آیه 10 سوره فصلت، حکمت 183 نهج البلاغه، آیات 14-12 سوره نحل، آیه 65 سوره حج و آیه 20 سوره لقمان، نتیجه می گیرد که : " همه چیز از آن همه انسان هاست و هیچ فردی با هیچ منطق و استدلالی حق تملک و تصاحب ثروت ها و نعمات جهان را ندارد، مگر در حد احتیاج آن هم با تلاش و سعی خود." (استثمار، 7)

محسن همچنین آیاتی از قرآن در ارتباط با موضوع استثمار و ربا مطرح می کند. با استناد به آیه " لیس للانسان الا ما سعی " و همچنین احادیثی از حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) نتیجه می گیرد که در اسلام کار مبنای ارزش است. با استناد به آیه " لفتنه اشد من القتل " و آیات پیش از آن در سوره بقره منظور از " فتنه " را سیستم استثماری حاکم می داند و در نهایت با تفسیر آیاتی از سوره الرحمن، از تأکید قرآن بر عدالت و قسط و مبارزه آن با ظلم و استثمار سخن می گوید.

در ادامه جزوه با بیان آیاتی دیگر نتیجه گرفته می شود که انبیاء انسان ها را وا می دارند که نتیجه کار دیگران را به هیچ وجه تصاحب نکنند و در جمع بندی پایانی اینگونه می گوید : " انسان مالک حیات خویش است، بدین معنی که مردم حق داشته و در این راه از تمام امکانات موجود در طبیعت به اندازه کار و کوششی که مبذول می دارند، بهره مند می شوند. با هیچ منطق و استدلال نباید ثروت ها در دست اقلیتی تمرکز پیدا کند. نظامی که بر اساس چپاول و تاراج ثروت ها قرار دارد، نهایتاً به نابودی کشیده می شود.

هم زمان با تلاش های فکری و عملی برای امحاء کامل نظام های استثمار گرایانه، باید سعی کرد که از حاصل دسترنج و کار دیگران که متعلق به خود آنهاست، دیگری استفاده نکند. در این مسیر بایستی موانع استقرار نظام مبتنی بر قسط را یکی بعد از دیگری شناخته و با آن به مبارزه برخاست. بزرگترین مانع در دوران ما امپریالیزم است." (استثمار، 15)

ماجرای انقلاب سفید

کشاورزان و کارگران، همواره بخش مهمی از شعارهای سازمان مجاهدین خلق را پیش از انقلاب به خود اختصاص داده بودند و در نتیجه دور از انتظار نیست یکی از آثار اصلی سازمان یعنی "روستا و انقلاب سفید، بررسی شرایط انقلابی روستاهای ایران" به انها اختصاص یابد. این کتاب کار گروهی از نیروهای اصلی سازمان در سال های 47 و 48 است که در نهایت توسط رسول مشکین فام گردآوری و تدوین شده است. سازمان پس از ضربه 50 برخی جزوه ها، نظیر این جزوه را بازنگری و در سال 1351 به صورت کتاب منتشر کرد.

کتاب "روستا و انقلاب سفید، بررسی شرایط انقلابی روستاهای ایران" شامل پنج بخش و حدود 190 صفحه است که در آن به "مضمون اساسی تحولات اخیر در روستاهای کشور ما، بررسی قانون اصلاحات ارضی و نتایج آن، استراتژی جدید رژیم، بررسی روستاها و برنامه های اصلاحی شاه در بوته عمل و قضاوت مردم" پرداخته شده است. دهقانان وسیع ترین قشر مولد ثروت معرفی شده اند، قشری که "بورژوازی و خرده بورژوازی " نتیجه کار آنها را با محصولات صنعتی و نیمه صنعتی مبادله می کند.

در کتاب ابتدا مروری بر وضعیت نظام رعیت داری و شرایط روستاییان انجام می گیرد و در ادامه توضیحاتی درباره "تقسیم محصول کاری که رعیت بدون کمک مالی مالک انجام داده است، عمومیت نظام رعیت داری، سلطه مستقیم مالکین بر رعایا، خو گرفتن رعایا به فرهنگ فئودالی و در نهایت تفرقه و عدم یکپارچگی روستائیان" به عنوان مهمترین مشخصه های نظام ارباب رعیتی ارائه می شود.

به اعتقاد نویسنده کتاب، تلاش نافرجام میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان و موفقیت کوتاه مدت مصدق در لغو برخی عوارض ارباب و بهبود وضعیت رعایا، تنها مواردی بودند که توانستند تغییری اندک در نظام رعیت داری ایجاد کنند. در ادامه مسئله زمین و دهقان "مهمترین عنصر در مبارزه کنونی" عنوان می شود که بر این اساس شاه با اصلاحات ارضی قصد داشت آن را حل و فصل کند و زمینه و انگیزه انقلاب روستایی را از بین ببرد.

اما حتی اصلاحات ارضی نیز از تیغ نقد کتاب در امان نیست. چه آن که نویسنده معتقداست در برخی موارد مال الاجاره به قدری بالا بوده که رابطه زارع و مالک به شیوه سابق بازگشته است. در بعضی نمونه ها سلطه اقتصادی مالکان به دلیل کنترل آب پابرجاست و در مواردی دیگر که رابطه موجر و مستأجر حاکم شد، مالکان با تکیه بر ابزار جدید تولید دوباره نفوذ اقتصادی سابق خود را به دست آوردند.

کتاب مملو است از گزارش های میدانی از روستاهای کشور که در آن اصلاحات ارضی نتوانسته رابطه مالک و زارع را تغییر اساسی دهد و همه چیز به شکل سابق برگشته و حتی بدتر شده است. نویسنده کتاب به طور خلاصه معتقد است :

" قشر استثمارگر سابق گرچه نفوذ اقتصادی خود را به شکل نوینی در آورده، ولی همچنان مستقلاً آن را حفظ کرده است؛ اما نفوذ سیاسی و قضایی و اداری او به نفع رژیم (نه به نفع مردم) تضعیف شده است و این بار با تکیه به ژاندامری، اصلاحات ارضی، شرکت تعاونی، خانه اصناف و به یاری ثروت و آگاهی خود خواهد توانست قدرت اربابان سابق را با خود اخصاص دهد. این تعویض قدرت اداری ارباب به رژیم، بزرگترین تحولی است که تا کنون در پهنه روستا رخ داده، زیر دهقان و رژیم را به طور مستقیم در مقابل یکدیگر قرار داده است." (روستا و انقلاب سفید، 31-30)

کتاب البته به اثرات مثبت اصلاحات ارضی همچون رخت بربستن فرهنگ فئودالی از روستاها در نتیجه آگاهی روستاییان، به دلیل تماس با شهر و استفاده از رادیو نیز اذعان می کند. فصل سوم کتاب به دو استراتژی جدید رژیم یعنی " شرکت سهامی زراعی و قانون جدید املاک استیجاری و اهداف اصلی آنها" می پرازد و برخی از نتایج قانون جدید املاک استیجاری را بدین گونه بر می شمرد: " ظهور عکس العمل شدید از جانب دهقانان، روشن شدن چهره واقعی دستگاه و روشن شدن چهره واقعی قوه قضائیه ".

در فصل چهارم که 90 صفحه از حجم کتاب، یعنی حدود نیمی از آن را به خود اختصاص داده، تعدادی از روستاها به صورت تحقیقی و میدانی بررسی شده اند و فصل پنجم نیز مطالعاتی مشابه بر مبنای "تماس مستقیم و عینی با طبقات مختلف روستایی از کارگر و روزمزد کشاورزی، خوش نشین، دکان دار ده، زارع صاحب نسق، اعضاء هیأت مدیره شرکت تعاونی روستایی گرفته تا مدیر عامل شرکت تعاونی و دهبان" منتشر شده است.

جامعه آماری مطالعه، ده روستای واقع در دشت قزوین بوده که از نظر شرایط طبیعی وضعیت خوبی داشته اند. مطالعه فصل پنج، شش سر فصل اصلی را در بر می گیرد ."اطلاعات مربوط به روابط دستگاه اداری رژیم با روستا نشینان، سوء استفاده و تبانی اولیه اصلاحات ارضی در مورد مسائل اصلاح ارضی روستا، کیفیت ایجاد اراضی مکانیزه در بعضی از دهات، استثمار مالکین یا قشر مرفه روستا از طریق مالکیت ابزار تولید، اطلاعات مربوط به وام‌های پرداختی بانک کشاورزی و شرکت های تعاونی روستایی و نهایتاً نظر روستاییان نسبت به قانون اصلاحات ارضی و وضع زارعین بعد از اجرای قانون، خصوصاً مقایسه با قبل". نتیجه گیری مطالعه نیاز به توضیح چندانی ندارد، تداوم استثمار و تشدید نارضایتی روستاییان پس از اصلاحات ارضی.

سه گزارش

در میان گروه های چپ گرا، علاوه بر انتشار مطالب تئوریک از آن دست که در رساله بدان اشاره شد، گزارش هایی تحقیقی و میدانی درباره وضعیت اقشار مختلف مردم نیز تدوین می شد. اثری مشهور از مجاهدین خلق که در سال 1353 در این باره منتشر شده است، کتابی است مشتمل بر سه گزارش: "کارخانه ذوب آهن آریامهر" ، "شرکت سهامی زراعی آریامهر" و "گوشه ای از کارنامه 60 ساله شرکت های غارتگر نفت در مسجد سلیمان".

گزارش نخست پس از ارائه تاریخچه و شرحی مفصل و جزئی از وضعیت کارخانه و کارکنان آن به موضوع کارگران وارد می شود. اصلی ترین کارگران استخدامی ذوب آهن اصفهان، کارگران و خرده زمین دارانی بودند که زمین ها و مزارع برنج کاری آنها برای تأمین نیازهای کارخانه تصرف شد. سپس مهاجرانی از بلوچستان و خرم آباد با جمعیت سه هزار نفر به جمع کارگران پیوستند و در خانه هایی به سبک "ساختمان های اردوی کار اسیران جنگی" اسکان داده شدند.

فقر غذایی به ویژه در میان کارگران بلوچ بسیار شدید بود، چنان که گزارش آنها را به "اسکلت های متحرک" تشبیه کرده است. نویسنده همچنین به خصلت های کارگران بلوچ همچون رفتارهای جمعی آنها، تعصب به عقاید مذهبی و پایبندی به سنت ها مورد اشاره کرده و از انعکاس "صداقت و پاکی و شعور کارگری توده تحت ستم" در رفتار و کردار آنها سخن به میان می آورد. گزارش می افزاید با وجود پایین بودن دستمزد کارگران، قیمت مسکن طی سال های پس از آغاز به کار کارخانه ذوب آهن شدیداً افزایش یافته و حداقل پنج برابر شده بود.

در گزارش کارخانه ذوب آهن، دیگر مسائل حاد کارگران در آن دوران حمل و نقل، تهیه غذا و ایمنی فنی بوده و همچنین اشاره شده که تأسیسات تفریحی ذوب آهن عملاً در اختیار تکنیسین ها و اقشار دیگری جز کارگران بوده است. در کنار این موارد همچنین اشاره شده که نیروی امنیتی گسترده و پر تعدادی با حقوق بیش از دو برابر کارگران نیز تشکیل شده بود که به خود اجازه هر گونه برخوردی را حتی با سطوح بالاتر از کارگران می دانند. گزارش همچنین جزئیاتی از وضعیت مالی و تولید کارخانه ذوب آهن به همراه دارد .

در مقدمه گزارش دوم که در زمستان 1348 تهیه شده تحقیق "عجولانه و تقریباً سطحی" عنوان داده و خواننده به جستجوی بیشتر دعوت شده است. شرکت مورد نظر گزارش دوم، در منطقه شمس آباد فارس و نزدیکی تخت جمشید تشکیل شده بود و 80 سهامدار داشت و شامل زارعانی می شد که پس از اصلاحات ارضی زمین داشتند.

گزارش پس از اشاره به فهرست ساختمان ها، ماشین آلات، اراضی، کارکنان و محصولات تحت کشت شرکت، به تشریح اقدامات آن پرداخته و از احداث خانه های به سبک شهری برای سهامداران بدین گونه یاد کرده است: "در ابتدا روستاییان به این علت که نمی توانستند گوسفند و مرغ و خروس خود را به خانه های جدید بیاورند، از آمدن به خانه های جدید امتناع می کردند، ولی به هر طریق شده با تهدید یا تشویق به خانه های جدید آورده شدند. (سه گزارش، گزارش دوم، صفحه 10)

تأسیس درمانگاه، خانه فرهنگ روستایی و مهد کودک و کارگاه صنایع دستی از دیگر اقدامات بوده که تقریباً در تمامی موارد با نقدهای جدی نویسنده تحقیق مواجه شده است. نویسنده پس از بررسی عملکرد شرکت به انتقاد از بکارگیری وسایل مکانیزه و افزایش بیکاری پرداخته و در عین حال بر وجود نکات مثبت در استفاده از آنها صحه گذاشته است. گزارش شرکت زراعی بدون یک جمع بندی کامل و روشن پایان می یابد و البته دلایلی را در نادرستی قضاوت درباره دستیابی به اهداف عنوان می کند که از آن جمله می توان به عمر کوتاه شرکت اشاره کرد.

گزارش سوم درباره مسجد سلیمان در سال 1353 با هدف "روشن کردن ماهیت فریب ها و به منظور نشان دادن گوشه ای از غارتگری ها و اقدامات ضد خلقی نفت خواران آمریکایی و انگلیسی و رژیم دست نشانده پهلوی در ایران" نگاشته شده است. پس از ارائه مقدمه ای از موقعیت تاریخی و جغرافیایی شهر، مروری بر تاریخچه اکتشاف و توسعه صنعت نفت صورت گرفته و سپس بافت مسکونی مسجد سلیمان به این شکل توصیف شده است:

"شرکت نفت سابق در ابتدای شکل گرفتن شهر مسجد سلیمان در طی عملیاتی توسعه و تولید نفت و بسته به نیازهای خود در کنار هر چاه یا تأُسیسات نفتی برای تعدادی از کارگران و استادکاران آن قسمت، ساختمان های بلوکی سنگی که هر کدام دارای چندین خانه محقر چسبیده به هم بود، ایجاد نمود. این خانه ها عموماً فقط دارای یک اتاق بزرگ یا دو اتاق کوچک به انضمام آشپزخانه محقر و حیاط خلوت کوچکی بود ...اینجاست که آشکارا می بینیم سیاست خانه سازی کمپانی های غارتگر نظیر کلیه مظاهر نظام سرمایه داری و اجتماعات استعمار زده یک سیاست و روش طبقاتی است، به این معنی که کارگر هر چه دستمزدش کمتر باشد، باید به او خانه یا اتاق کوچک تری داده شود." (سه گزارش، گزارش سوم، 17-16)

نویسنده از خودداری شرکت سابق نفت و کنسرسیون نفت از تأمین آب، نوشته و از وضعیت بسیار بد تأمین آب در مناطق غیر شرکتی گفته است. در تابستان مسئله داغی آب و کمبود یخ نیز از دیگر معضلات مردم شهر بوده و شهر تنها یک حمام داشته است. انتشار گازهای حاوی گوگرد، سوختن گاز در مشعل ها و آتش سوزی چاه ها، موجب آلودگی شدید آب و هوا شده بود.

از جمله برنامه های ضد کارگری کنسرسیون در نفت به "اتوماتیک کردن تأسیسات نفتی، تعطیل کردن کارگاه ها و بعضی از تأسیسات نفتی، سیاست مقاطعه دادن عملیات و خدمات فنی، استفاده از شرکت ملی نفت برای انجام خدمات پرهزینه و دشوار، انتقال وظیفه و حفاظت به نیروهای پلیس و ژاندارمری و تعطیلی نیروگاه برق تنبی" اشاره و در نهایت مسجد سلیمان به زرادخانه رژیم پهلوی تشبیه شده است.

گزارش در نهایت به روایت ورود ارتش اشاره کرده و دلایل آن را توضیح داده است. " موقعیت خاص استراتژیکی مسجد سلیمان، استفاده از تأسیسات باقیمانده شرکت غارتگر نفت، استفاده از نیروی کار و تخصص فنی کارگران اخراجی برای مقاصد نظامی، استفاده از امکانات طبیعی مسجد سلیمان برای مقاصد نظامی و سیاست میلیاتاریزه کردن کلیه مناطق کشور" پنج دلیل عنوان شده در گزارش هستند.

منبع:

ماهنامه مهرنامه

مسئول پرونده: محمد طاهری (دبیر گروه اقتصاد و توسعه) و رامین فروزنده (روزنامه نگار اقتصادی)

 

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31