رژی دبره، روشنفکر چپ فرانسوی که به آمریکای لاتین رفت و در کنار کاسترو و چهگوارا شاهد انقلاب کوبا بود. وی با تئوریزه کردن تجربیاتاش کتاب «انقلاب در انقلاب» را نوشت. این کتاب تأثیرات فراوانی در جهان و در قشر روشنفکر ایرانی گذاشت. کشور ما استبدادزده بود و به دلیل همین شرایط خوانندگان بسیاری به آن روی آوردند. وی در زمان ریاست جمهوری میتران به عنوان مشاور وی انتخاب شد. وی چندی پیش به ایران سفر کرد و در بازگشت یادداشتی را درباره این سفر در وبلاگ خودش نگاشت.
در سفری که به ایران کردم به همراه «پییر کونسا» بودم که به خوبی با این کشور آشناست. یک اقامت کوتاه در شهرهای تهران و قم کافی بود تا پیشداوری های منفی از ذهنم پاک شود.
در بخش اداری و جامعه مدنی یک آرامش نسبی قابل مشاهده است. در ایران، تعداد کاربران اینترنتی بیش از ترکیه است و تعداد دانشجویان دختر نیز بیش از دانشجویان پسر.
جمعیت این کشور طی ۳۰ سال اخیر حدوداً دو برابر شده و به لحاظ تحصیلی نیز با کشورهای همسایهاش قابل مقایسه نیست. تحول در نسل جدید به وضوح دیده میشود. زنان رو به انتقاد گشودهاند و به تدریج در حال رشدند.
وی در ادامه یادداشت خود می نویسد:
در کدام کشور منطقه، رییس جمهور با ۵۳ درصد رأی برنده انتخابات میشود؟ در عربستان سعودی؟
آیا مردم فرانسه بخاطر دارند که ما متحد فعال و تأمین کننده عراق (در حمله به ایران) بودیم؟ [آیا مردم فرانسه بخاطر دارند که] ما حتی با نقض آشکار حقوق بینالمللی با ایران ستیزهجویی میکردیم؟
ما بعد از آن، [ایران] کشوری را که مورد حمله قرار گرفته بود تحریم هم کردیم. این جنگ فاجعه آمیز برای آن کشور معادل جنگ جهانی اول برای ما بود، با این تفاوت که تنها ۳۰ سال از آن میگذرد، نه ۱۰۰ سال.
رژی دبره در ادامه اشاره کوتاهی به گروهک منافقین می کند و از آن با عنوان «فرقهای سیاسی مذهبی» یاد کرده، مینویسد: ما توجهی به این موضوع نداریم که به سازمان مجاهدین خلق پناه و سکنی داده ایم، [به سازمانی که] در کنار صدام حسین علیه وطن اجدادیاش میجنگید، ما در خاک خود پناه و سکنی دادهایم. این سازمان با سازماندهی سوءقصدهای مختلف نیمی از افراد دولت و هزاران قربانی غیرنظامی را به قتل رسانده است.
در ایران از ما پرسیدند: «تروریستها کجا هستند؟ در ایران یا در فرانسه؟»
همچنین به ما گفتند تعجب میکنند چرا ما نسبت به جنگ افزارهای هسته ای اسرائیل سکوت اختیار کرده ایم، درحالی که اسرائیل امضاء کننده پیمان منع گسترش اتمی نیز نیست و همین طور در مورد هند و پاکستان.
کدام یک از این کشورها، که البته از آستانه اتمی گذشتهاند و کاملاً در وسط انرژی هستهای قرار دارند، سه هزار بازرسی آژانس اتمی را پذیرفته و به آن تن دادهاست؟
در ایران این موضوع که ما چشمان خود را بر استفاده صدام حسین از تسلیحات شیمیایی علیه سربازان ایرانی و همچنین کردهای عراقی بستهایم نیز فراموش نشدهاست...
در این یادداشت جالب رژدی دبره ادامه می دهد: «خیلی دیر است که فرانسه تأخیر خود را نسبت به دیگر رقبا که بسیار تازه کار تر از ما هستند جبران کند: شرکت های چینی، کره ای، هندی و البته آمریکایی...»
دیدن این همه بی اعتنایی به کشوری فرانسوی دوست که در کتابفروشیهایش ترجمه آثار نویسندگان معاصر فرانسوی هم به وفور دیده میشود، قلب را به درد میآورد.
اینکه دولت سوسیالیست فرانسه با دولت راست افراطی اسراییل رابطه دوستانه برقرار میکند را صرفاً میتوان با واژگان دوتوکویل [الکسی دوتوکویل یکی از مهمترین متفکران قرن نوزدهم فرانسه] تعبیر کرد:
مسایل خارجی براساس مسایل داخلی مورد پردازش قرار میگیرند و به خاطر همین فرانسه تصمیم میگیرد با عقب افتاده ترین کشور جهان، عربستان وهابی، متحد شود.