اسلام و منافقين (قسمت پایانی)

•منافقين از زبان حضرت علي (ع) :

در اينجا به طور جداگانه خطبه 185 نهج البلاغه را در زمينه معرفي منافقين كه به قلم يكي از دوستان شرح و تحليل يافته و آن را اصلاح و تنظيم نموده ايم ، مي آوريم :

" اوصيكم عبادلله بتقوي الله و احذركم اهل النفاق "(1) ‌ اي بندگان خدا شما را به پروا از خدا سفارش مي كنم و از منافقين برحذر مي دارم .

1. "‌ فانهم الضالون المضلون " : اينان گمراه و گمراه كننده اند . منافقين هم خود گمراهند و هم د يگران را به گمراهي مي كشند . اينان در زندگي هدف خلقت را ندانسته ، ايمان به خدا و جهان پس از مرگ ندارند ، در ظاهر اظهار اسلام و ايمان كرده ولي در قلب به هيچ معياري از اصول اسلام باور ندارند ، چنين افرادي را به خوبي مي توان در احزاب ،‌ سازمان ها و جمعيت هاي غير مسئول و ساير اقشار جامعه مشاهده نمود .

2. " والزالون المزلون " : منافقين لغزشكار و لغزاننده اند . اينان چون در زندگي هدف و جهت مشخص ندارند بسيار به لغزش و اشتباه افتاده ديگران را هم به اشتباه مي اندازند و اين در اثر نداشتن ايمان به مبداء قدرت ها و كمالات است كه گروهي سياستمدار غرب گرا بر اساس حسابگري هاي سياسي خود پيش از پيروزي انقلاب اسلامي ايران دنبال راه حل هايي در چارچوب قانون اساسي سابق مي گشتند و پس از پيروزي هم با قبضه كردن بعضي از پست هاي مهم حكومتي از ترس امريكا به سازش افتادندو مردم انقلابي ما را دچار مشكلات طاقت فرسا نمودند .

و اين باز به خاطر نداشتن ايمان حقيقي به خداست كه گروه هاي چپ يا چپ نما و سازمان هاي منافق صفت قبل از برچيده شدن نظام شاهنشاهي دنبال سرسپردگي به كشورهاي كمونيستي رفته تا سلاح بگيرند و هرگونه تظاهرات و يا مبارزات توده اي را محكم مي كردند و پس از پيروزي انقلاب هم به بلند پروازي پرداخته در پيشرفت كارهاي انقلاب اسلامي كارشكني و تخريب مي نمايند .

3. " يتلونون الوانا و يفتنون افتنانا " : ويژگي ديگر منافقين به رنگ هاي گوناگون در آمدن و به فنون مختلف دست زدن آنان است و چنين خصلتي در برخي از سطوح جامعه ديده مي شود و اين از آن روست كه آنان در زندگي هدف و خط مشخصي ندارند و هر لحظه به شكل بت عياري در مي آيند .

اگر بخواهيم خوب به بوقلمون صفتي افراد و گروه هاي سياسي يا به اصطلاح انقلابي آگاه شويم كافيست موضع گيري هاي آنان را در مورد مسائل گوناگون اين دو سال از قبيل رفراندوم جمهوري اسلامي ، تصفيه ارتش ، تصفيه كميته ها ، تشكيل سپاه ، مجلس خبرگان ، غائله كردستان و ... با خط مستقيم و واقع بينانه امت و امام مقايسه نماييم تا حقيقت امر برايمان روشن گردد ، هر كدام از اين عناصر و گروه ها به نام هاي مختلف در مواقع حساس جهت گيري مي نمايند و از اين رهگذر مردم را فريب مي دهند و متأسفانه برخي ناآگاه و يا افراد مغرض هم آلت دست آنان واقع مي شوند .

4. " و يعمدونكم بكل عماد و يرصدونكم بكل مرصاد "‌ : منافقين به هر وسيله اي شما را در نظر گرفته و در همه جا در كمين شما هستند . همه جا درصدند تا در نقطه ضعفي از رهروان حقيقي اسلام پيدا كنند تا بدين وسيله سمپاشي هاي خود را آغاز كنند . اينان در هر فرصتي در كمين مسلمانان راستين بوده مي كوشند تا آنان را از طريق ضربه زدن اقتصادي ، آتش سوزي ، غارت ، خرابكاري و ترور از پا در آورند .

5. "‌ قلوبهم دويه و صفاحهم نقيه " : آنان در دل بيمار و در ظاهر آراسته اند . در زندگي اجتماعي ، سياسي آن چنان برخورد مي كنند كه در ظاهر اشكالي به آنان نمي توان گرفت ولي درونشان پر از كينه رياست طلبي ، سود جويي و فتنه انگيزي است .

6. "يمشون الخفاء و يدبون الضراء " :حركت نفاق گونه آنان در پوشش بوده همانند ميكربي كه در بدن بيمار نفوذ مي نمايد ، در خون جامعه جريان پيدا مي كنند و مقاصد شوم و شيطاني خود را جامه عمل مي پوشند .

اين منافقانند كه عناصر مبارز و روحانيون بيدار را نمي گذارند به كار تداوم بخشي انقلاب و سازندگي معنوي و مادي مدام پرداخته و آنان را با صحنه سازي هاي فريبنده در برابر روحانيون و اقشار ناآگاه قرار داده اند ، خود از آب گل آلود بهره برداري نمايند و هيچگونه رد پايي هم از خود بجا نگذارند .

اين منافقين هستند كه از راه هاي گوناگون ذهن مسئولين كشور را به افراد فعال بدبين ساخته ، سازشكاران و منحرفين را در نظر آنان ارزشمند جلوه مي دهند و در كليه شئون مردم دخالت و نفوذ مي نمايند .

منافقين چه آنان كه از مزدوران و استثمارگران رژيم طاغوتي گذشته اند و چه آنان كه هم اكنون انگيزه جاه طلبي يا سودجويي و يا سرسپردگي به شرق و غرب دارند ، جو دروغين و آشفته و شايعات مي سازند و اختلافات ديرينه زخم هاي كهنه و تضادهاي جزئي را مطرح مي كنند و مي خواهند شخصيت هاي صادق و عناصر فعال را مرموزانه از صحنه خارج و افراد مورد نظر خود را جايگزين نمايند .

7. " وصفهم الدواء‌ و ذكرهم الشفاء و فعلهم الداء العياء‌ " : در پرداختن به مسائل درمان مي دهند و سخنان شان شفابخش است ولي عمل شان درد درمان ناپذير مي باشد .

منافقين هنگامي كه در محافل اجتماعي سخنراني مي نمايند و در جرايد قلم به دست مي گيرند و مشكلات مردم را بررسي ديني و تحليل سياسي مي كنند ، بهترين راه حل ها را ارائه داده ، سخنان به ظاهر قانع كننده اي به زبان مي آورند ولي در عمل دست به كارشكني ها ، جاسوسي ها ، توطئه ها و خرابكاري هايي مي زنند كه هيچ قابل جبران نيست .

8. " حسدة الرخاء و موكد و البلاء و مقنطوا الرجاء " : نسبت به رفاه مردم حسادت مي ورزند و روي سختي (به زحمت افتادن مردم) پافشاري نموده اميد مردم را به يأس تبديل مي سازند . منافقين نمي خواهند مردم در آسايش فكري و رفاه باشند و با زحمت آفريدن و پايه هاي رنج ، محروميت ، نااميدي و دلسردي مردم را استحكام مي بخشند ؛

چون يا استثمارگرند و نمي توانند ديگر به بهره كشي خود ادامه دهند و يا داراي طرز تفكرهاي دمكرات مآبي يا تسلط طلبانه ماركسيستي بوده حاضر نيستند قدرت اسلام را در مرحله زندگي ببينند و مي كوشند تا اميد مردم را از بين برده و حركت آنان را به سويي بكشند كه خود مي خواهند و بديهي است كه تا در مردمي شور و اميد نباشد ، هيچ مكتبي پيروز نمي گردد .

9. "لهم بكل طريق صريع و الي كل قلب شفيع و لكل شجود موع " : در هر راهي مسلمانان راستين را به هلاكت رسانده و به هر دلي (جهت القاء شيطنت ها و نقشه هايشان) از طريق واسطه ها راه مي يابند و براي هر اندوهي اشك هاي تصنعي مي ريزند .

منافقين بيگانه پرست جهت رسيدن به مقاصد شوم خود هر گاه كسي را مانع خود ديدند يا كسي را كه ماهيت پليد آنها را رسوا كند ، ترور مي نمايند و براي توجيه و آراستن انديشه هاي شيطاني و توطئه آميز خود در ذهن ديگران ، هزاران واسطه احمق و يا جاسوس فرستاده شبكه هاي ارتباطي به كار مي اندازند .

آنان براي اين كه خود را با پويندگان راه حق هم درد جلوه دهند در هر مصيبت و اندوهي اشك تمساح مي ريزند و يا در مواقع شكست و رسوايي مسئله اي را بهانه نموده از راه مظلوميت نمايي دوباره خود را مطرح مي سازند .

10. "يتقارضون الثناء و يتراقبون الجزاء " :از همديگر تمجيد و تعريف كرده انتظار پاداش و چشم داشت دارند ، هر گروه يا فرد از منافقين در هر روزنامه و جمعي براي پيشبرد نيرنگهاي خود از ديگر منافقين ستايش كرده و با هياهو و هوچيگري آنان را بزرگ جلوه مي دهند و منتظر پاداش همانندي از آنان مي باشند .

از اين رو مي بينيم هنگامي كه گروهي از منافقين توطئه اي اجرا نموده يا موضع و يا مردي خود را مطرح مي سازند ، كليه گروه هاي منافق ديگر به اعلام پشتيباني و مديحه سرايي از آن مي پردازند و يا از توطئه آنان دفاع به عمل مي آورند و به تئوري بافي و سفسطه بازي دست مي زنند ، منافقين همه جا و هميشه از استثمارگر (مترف) و عامل رژيم سابق گرفته تا محافظه كار مرتجع و چپ نما در يك كانال حركت مي نمايند و در عمل نفاق گونه خود به وحدت مي رسند و با رعايت نقاط مشترك عليه حق بر مي آشوبند .

11. " ان سالوا الحنوا و ان عذلوا لشفوا و ان حكموا اسرفوا " : اگر سؤالي را مطرح كردند روي آن اصرار مي ورزند و اگر به انتقاد پرداختند پرده دري مي نمايند و اگر در مسئله اي قضاوت كنند ستم روا مي دارند و راه خيانت را مي پيمايند .

منافقين با توجه به كمبودها و نارسايي هايي كه براي هر انقلاب و جامعه اي طبيعي است ، و جهت انحراف افكار از روند تكاملي انقلاب و ايجاد نارضايتي هاي عمومي ، هر روز پرسش و اشكالي را در سطح جامعه مطرح ساخته روي آن سماجت و پافشاري به خرج مي دهند و به نام هاي گوناگون گروهي يا سازماني و يا وابسته به فلان مؤسسه و اين قبيل مسائل را تكرار مي كنند !

آنها وقتي اشكالي در افراد يا كارها مي بينند نه اين كه از روي دلسوزي و براي حل مسئله به راهنمايي و انتقاد سازنده بپردازند ، بلكه به پرده دري و بي آبرو كردن اشخاص صادق دست مي زنند و در اين رابطه هر گونه رازي بدانند فاش مي سازند ، آنان در برخورد با افراد، گروه ها و سير كارها از روي رسالت اسلامي و تعالي بخش روبرو نمي شوند و رفتار هر كسي با معيارهاي گروهي و يا موقعيت طلبي خود سازگار نيابند او را به باد انتقاد كوبنده گرفته و تا سر حد تخريب و رسوا سازي براي تحكيم موضع خود پيش مي روند و آتش دشمني ها و پراكندگي ها را شعله ور مي سازند . اينان در قضاوت خود نسبت به افراد يا مسائل جانب ستم را گرفته و به دور از محور حق خائنانه حركت مي كنند !‌

12. "قد اعدو الكل حق باطلا و لكل قائم مائلا و لكل حي قاتلا " : آنان در برابر هر حقي باطلي و در مقابل هر مستقيمي انحرافي و در برابر هر راه و هر زنده كننده اي تز كشنده و نابود كننده اي را تدارك ديده اند .

منافقين از آن رو كه بدون هدف و فكر مستقيمي هستند هميشه در مو ضع گيري ها و حركت هاي مكتبي ، اجتماعي و سياسي كج مي انديشند و در نتيجه پا به راست مي افتند يا به چپ و ناچار در برابر هر حركت حقي پرچم باطلي را بلند كرده راه منحرف و جدايي را پيش مي گيرند و در اين رابطه هر نيروي زنده و متحركي را از ميان بر مي دارند .

13. " و لكل باب مفتاحا و لكل ليل مصباحا " : براي هر دردي كليدي و براي هر شب تاريكي چراغي آماده كرده اند . منافقين براي رسيدن به مقاصد خود از هيچگونه فكر ، خدعه و نيرنگي فرو گذار نكرده ، انواع دغل كاري ها و فريب كاري ها را به كار مي بندند تا با توسل به هر وسيله ممكن به اهداف شوم خود دست يابند !‌

14. " يتوصلون الي الطمع بالياس ليقيموا به اسواقهم و ينفقوا به اعلاقهم " : نوميدي نسبت به مال را وسيله طمع قرار مي دهند تا بازارشان را گرم نگاه داشته و كالاهاي به ظاهر گرانبهاي شان را رواج دهند .

منافقين كه انگيزه سودجويي دارند از استثمارگران به شمار مي روند . حاضرند براي فروش كالاهاي باد كرده خود به هر حيله اي از جمله بازار سياه دست بزنند و هر چه بيشتر سود كالا به دست آورند و در اين رابطه براي آنان هيچ مهم نيست كه عده زيادي ورشكست شوند و هستي خود را از دست بدهند !‌

15. "يقولون فيشبهون و يصفون فيموهون " : در راه مقاصد سودجويانه خود سخن مي گويند و بدان سرپوش حقيقت داده و هر چه مي توانند بدان آرايش و جلاء مي دهند ، به طوري كه با الفاظ و اصطلاحات زرق و برق دار ، افراد ساده لوح را اغفال و هوادار خود سازند .

باري منافقين راه و روش خود را همواره و آماده مي سازند تا ديگران را جلب و فريب دهند و راه عبور از مواقع حساس زودگذر و سرنوشت ساز را منحرف مي سازند تا زمينه را براي خود و مرام خود آماده سازند !‌

16. "فهم لمة الشيطان و حمة النيران "‌‌ : اينان پيروان شيطان و شعله آتشند . منافقين راهي را مي روند و مردم را به سويي سوق مي دهند كه سرانجامش شيطان و آتش است . هم بايد در اين دنيا در آتش نفاق ها و خصومت ها و اختلافات فردي و گروهي بسوزند و هم بايد تجسم آن را در جهان پس از مرگ ديده و مزه آن را بچشند و بالاخره گرفتار عذاب دنيا و آخرت هستند !‌

17. "اولئك حزب الشيطان الا ان حزب الشيطان هم الخاسرون " : اينان گروه و پيروان شيطانند و آگاه باشيد كه گروه شيطان به طور حتم و يقين در خسران و زيان خواهند بود .

حضرت علي (ع) در پايان اين خطبه پس از اين كه ويژگي هايي را براي منافقين مي شمارد ، از زبان قرآن مي فرمايد : اينان گروه شيطانند و موضوع مهمي را گوشزد مي كنند كه منافقين تا دير نشده در اين فراز حساس موضع خود را مشخص كنند .

آري نبايد اين ويژگي ها را در افراد منافق به صورت منفرد و جداي از هم ديد و سطحي نگريست ، بلكه بايد با شناخت اين ويژگي ها در افراد و گروه ها به يك جريان انحرافي و بسيار خطرناك سازمان يافته در درون جامعه اسلامي پي برد و سرچشمه آن را نقشه اي حساب شده و توطئه آميز دانسته ، نشانه هاي نفاق گونه آن جريان و خط را در هر نهاد ، سازمان و تشكيلاتي حتي در كنار خود و در درون خود اگر چه به صورت ناآگانه پيگيري نمود و از اثرات ويرانگر و موذيانه آن برحذر بود .

پی نوشت :

1. نفاق در لغت به معني شكاف و نقب زدن است و در فرهنگ قرآن و نهج البلاغه به معناي يك نوع كانال زدن شرك آميز و در پوشش در آوردن كفر است . به عبارت ديگر شرك به صورت آشكار و صريح كفر و هنگام پيچيدگي نفاق قلمداد مي گردد .

-------------------------------------------------------------------------------------------

سایر مطالب مرتبط :

اسلام و منافقين (4)

اسلام و منافقين (3)

اسلام و منافقين (2)

اسلام و منافقين (1)